Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
compound circuit
مدار مرکب
Other Matches
to compound
قسطی پرداختن
[کمتراز بهای اصلی]
compound
اتصال مرکب
compound
کمپوند
compound
سازش کردن
compound
تصفیه کردن
compound
فرم پیادهای مرکب
compound
اتصال کمپوند
compound
ماده مرکب
compound
ترکیب شیمیایی
compound f.
شکستگی استخوان بازخم
compound
تعدادی دستور برنامه در یک خط از برنامه
compound
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compound
چنیدین فایل که در یک فایل جمع می شوند
compound
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
compound
امیزه
compound
حیاط
compound
عرصه
compound
محوطه
compound
وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compound
مرکب
compound
چند جزئی جسم مرکب
compound
لفظ مرکب
compound
بلوردوتایی
compound
: محوطه
compound
عرصه حیاط
compound
ترکیب
compound
جسم مرکب
compound
: ترکیب کردن امیختن
compound
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound
کمپ
compound
اردوگاه
chemical compound
ترکیب شیمیایی
addition compound
ترکیب افزایشی
gas compound
ترکیب گازی
intercalation compound
ترکیب بین لایهای
intermediate compound
ترکیب واسطه
interstitial compound
ترکیب درون شبکهای
sealing compound
مایع درز بند
sealing compound
مصالح سیلکوت
sealing compound
مواد ضد نشت
saturated compound
ترکیب سیر شده
distribution compound
ترکیب دو استخلافی
carbocyclic compound
ترکیب کربوسیکلی
glazing compound
بتونه
cage compound
ترکیب قفسی
unsturated compound
ترکیب سیرنشده
to orient compound
نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
bibary compound
جسم مرکب دوعنصره
bicyclic compound
ترکیب دو حلقهای
bicyclo compound
ترکیب دو حلقهای
binary compound
ترکیب دوتایی
insulating compound
مواد عایق
glazing compound
بتونه شیشه بری
ionic compound
ترکیب یونی
volatile compound
ترکیب فرار
hydrophilic compound
ترکیب اب دوست
organometallic compound
ترکیب الی فلزی
monosubstituted compound
ترکیب تک استخلافی
compound eye
چشم مرکب
compound girder
تیر حمال مرکب
compound helicopter
هلی کوپتر مرکب
compound helicopter
هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
compound lens
عدسی مرکب
compound magnet
مغناطیس مرکب
compound motion
حرکت مرکب
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
compound parry
دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
compound probability
احتمال مرکب
compound riposte
ضد حمله با یک یا دو حرکت گول زننده
compound statement
جمله مرکب
compound sugar
اولیگوساکارید
compound curve
انحناء مرکب
compound converter
تبدیل گر مرکب
cluster compound
ترکیب خوشهای
polar compound
ترکیب قطبی
cyclic compound
ترکیب حلقهای
curing compound
مایه عمل اورنده
commutator compound
خمیر جابجاگر
compound attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
nonaromatic compound
ترکیب نااروماتیک
compound bending
خمش مرکب
compound bending
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
compound catenary
اویزانداری مرکب
compound coil
سیم پیچ کمپوند
compound complex
دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
compound compression
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
compound unit
همساخت
acyclic compound
ترکیب ناحلقهای
abrasive compound
مواد سایشی از جنس سیلیکات های آهن و آلومینیوم
compound interest
ربح مرکب
compound fractures
شکستگی باز
hydrophobic compound
ترکیب ابگریز
compound bow
کمانترکیبی
compound leaves
رگهایمرکب
hydrophobic compound
ابگریز
compound number
عدد مرکب
[ریاضی]
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
organic compound
مواد آلی
organic compound
مواد شیمیایی
chiral compound
ترکیب کایرال
absorption compound
ترکیب شیمیایی جذب کننده
hydrophilic compound
اب دوست
compound fracture
شکستگی باز
achiral compound
ترکیب ناکایرال
compound interest
بهره مرکب
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
fire proofing compound
اشتعال کاه
joint filling compound
مواد درزبندی
differential compound winding
سیمپیچ مرکب تفاضلی
cumulative compound winding
سیم پیچ مرکب جمع پذیر
air entraining compound
هوا کشیدن
compression molding compound
قالب گیری تراکمی
compound wound generator
مولد مرکب
compound wound motor
موتور مرکب
aromatic aliphatic compound
ترکیب اروماتیک- الیفاتیک ارن
compound wound motor
موتور با سیم پیچی کمپوند
comppression molding compound
قالب گیری تراکمی
compound field winding
سیم پیچ اهنربایی مرکب
open chain compound
سیستم باز
flat compound generator
مولد مرکب تخت
compound leverage floor jack
اهرم بالابر ترکیبی
differential compound wound motor
موتور با سیم پیچ کمپوندتفاضلی
compound leverage floor jack
اهرم بالابر قیچی شکل
three phase compound commutator motor
موتور کموتاتور کمپوند سه فازه
not circuit
مدار نفی
circuit
اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
circuit
پیست اسبدوانی
circuit
حوزه صلاحیت دادگاه
circuit
طرح گرافیکی یک مدار
circuit
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
احاطه کردن
circuit
دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
circuit
اتحادیه کنفرانس
circuit
مسیر
not circuit
مدار نقض
circuit
حوزه قضائی
or circuit
مدار OR
circuit
پیست اتومبیلرانی
circuit
مدار جریان
circuit
مسیر گردش
circuit
جریان الکتریکی
circuit
دایره
circuit
مدار
circuit
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuit
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuit
و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuit
نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
circuit
اتصال الکتریکی
circuit
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuit
حوزه قضایی یک قاضی دور
circuit
دوره
circuit
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuit
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuit
جریان حوزه
circuit
گردش
circuit
یچ کردن عملیات انجام میدهد
circuit
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
inductive circuit
مدار اندوکتیو
integrate circuit
مدار مجتمع
impluse circuit
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
in circuit emulator
ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
incomplete circuit
مدار باز
main circuit
مدار اصلی
induction circuit
مدار القایی
input circuit
مدار ورودی
induction circuit
مدار القاء کننده
input circuit
مدار ورودی لامپ الکترونی
inductive circuit
مدار القائی
inductor circuit
مدار اندوکتور
input circuit
مدار اولیه
mosatble circuit
مدار تک پایا
non inductive circuit
مدار ناخودالقا
integrated circuit
مدار مجتمع IC
logic circuit
مدار منطقی
local circuit
مدار محلی
linear circuit
مدار خطی
line circuit
مدار خطی
line circuit
جریان شبکه
line circuit
مدار سیگنال
integrated circuit
ای سی
inverting circuit
مدار معکوس کننده
internal circuit
حلقه داخلی
internal circuit
مدار داخلی
interchange circuit
مدار تعویض
integrated circuit
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
magnetic circuit
مدار مغناطیسی
measuring circuit
مدار سنجش
neural circuit
مدار عصبی
impluse circuit
مدار جریان ضربهای
network circuit
اتصال شبکه
network circuit
مدار شبکه
multipoint circuit
مدار چند نقطهای
multiple circuit
مدار چند طبقه
multiple circuit
مدار چندگانه
multiphase circuit
مدار چند فازه
multidrop circuit
شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها
integrate circuit
ای سی
modulation circuit
مدار مدولاسیون
microphone circuit
مدار میکروفن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com