English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
English Persian
compound weave بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
Other Matches
weave بافتن
weave رقص پا
weave حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weave بافندگی
weave ساختن بافت
weave درست کردن
anomalous weave بی نظمی و عدم تقارن در بافت
basket weave بافت حصیری
bob and weave رقص پا
board weave تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
basket weave بافت دو پود زیر دو پود رو
flat weave جاجیم
flat weave تخت بافت
plain weave بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
flat weave بافت ساده و بدون پرز
mixd weave بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
plain weave بافت حصیری
twill weave بافتجناغی
satin weave بافتناطلسی
plain weave پارچه ساده بافت
basket-weave بافت حصیری
to weave a plot توط ئه دیدن
to weave a plot دوزوکلک درست کردن
tightly weave بافت پرتراکم و سفت
twill weave بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
plain weave بافت ساده
weave a plot توط ئه چیدن
weave tie گره بافتنی
slit weave بافت چاکدار
basket weave pattern طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
fraudulent weave [false] بافت تقلبی [بافته هایی با تعداد پود بیش از حد عرف در هر ردیف یعنی دو یا سه پود یا با استفاده از نخ های مصنوعی]
regular weave [plain] بافت معمولی و ساده
balanced plain weave گلیم باف فرش
balanced plain weave بافت ساده یک رو یک زیر
compound f. شکستگی استخوان بازخم
compound ترکیب شیمیایی
compound تعدادی دستور برنامه در یک خط از برنامه
compound مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
to compound قسطی پرداختن [کمتراز بهای اصلی]
compound چنیدین فایل که در یک فایل جمع می شوند
compound متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
compound وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compound مرکب
compound انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound کمپ
compound اردوگاه
compound : ترکیب کردن امیختن
compound جسم مرکب
compound ترکیب
compound عرصه حیاط
compound : محوطه
compound بلوردوتایی
compound لفظ مرکب
compound چند جزئی جسم مرکب
compound محوطه
compound عرصه
compound اتصال مرکب
compound امیزه
compound ماده مرکب
compound کمپوند
compound اتصال کمپوند
compound حیاط
compound سازش کردن
compound تصفیه کردن
compound فرم پیادهای مرکب
monosubstituted compound ترکیب تک استخلافی
insulating compound مواد عایق
intercalation compound ترکیب بین لایهای
intermediate compound ترکیب واسطه
interstitial compound ترکیب درون شبکهای
ionic compound ترکیب یونی
hydrophobic compound ابگریز
hydrophobic compound ترکیب ابگریز
hydrophilic compound اب دوست
hydrophilic compound ترکیب اب دوست
glazing compound بتونه شیشه بری
glazing compound بتونه
gas compound ترکیب گازی
nonaromatic compound ترکیب نااروماتیک
organometallic compound ترکیب الی فلزی
polar compound ترکیب قطبی
compound number عدد مرکب [ریاضی]
compound leaves رگهایمرکب
compound bow کمانترکیبی
compound fractures شکستگی باز
compound fracture شکستگی باز
organic compound مواد شیمیایی
volatile compound ترکیب فرار
to orient compound نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
sealing compound مایع درز بند
sealing compound مصالح سیلکوت
sealing compound مواد ضد نشت
saturated compound ترکیب سیر شده
unsturated compound ترکیب سیرنشده
organic compound مواد آلی
compound interest ربح مرکب
chiral compound ترکیب کایرال
cluster compound ترکیب خوشهای
commutator compound خمیر جابجاگر
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound bending خمش مرکب
compound bending خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
compound catenary اویزانداری مرکب
compound circuit مدار مرکب
compound coil سیم پیچ کمپوند
compound complex دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
compound compression فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
compound converter تبدیل گر مرکب
compound curve انحناء مرکب
chemical compound ترکیب شیمیایی
carbocyclic compound ترکیب کربوسیکلی
compound interest بهره مرکب
abrasive compound مواد سایشی از جنس سیلیکات های آهن و آلومینیوم
absorption compound ترکیب شیمیایی جذب کننده
achiral compound ترکیب ناکایرال
addition compound ترکیب افزایشی
bibary compound جسم مرکب دوعنصره
bicyclic compound ترکیب دو حلقهای
bicyclo compound ترکیب دو حلقهای
binary compound ترکیب دوتایی
cage compound ترکیب قفسی
compound eye چشم مرکب
compound girder تیر حمال مرکب
compound statement جمله مرکب
cyclic compound ترکیب حلقهای
curing compound مایه عمل اورنده
acyclic compound ترکیب ناحلقهای
compound unit همساخت
compound sugar اولیگوساکارید
compound riposte ضد حمله با یک یا دو حرکت گول زننده
compound probability احتمال مرکب
compound parry دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
compound motion حرکت مرکب
compound helicopter هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
compound lens عدسی مرکب
compound helicopter هلی کوپتر مرکب
distribution compound ترکیب دو استخلافی
compound magnet مغناطیس مرکب
flat compound generator مولد مرکب تخت
differential compound winding سیمپیچ مرکب تفاضلی
cumulative compound winding سیم پیچ مرکب جمع پذیر
compression molding compound قالب گیری تراکمی
fire proofing compound اشتعال کاه
air entraining compound هوا کشیدن
aromatic aliphatic compound ترکیب اروماتیک- الیفاتیک ارن
comppression molding compound قالب گیری تراکمی
open chain compound سیستم باز
joint filling compound مواد درزبندی
compound field winding سیم پیچ اهنربایی مرکب
compound wound generator مولد مرکب
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
compound wound motor موتور مرکب
compound wound motor موتور با سیم پیچی کمپوند
three phase compound commutator motor موتور کموتاتور کمپوند سه فازه
differential compound wound motor موتور با سیم پیچ کمپوندتفاضلی
compound leverage floor jack اهرم بالابر قیچی شکل
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com