English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
Other Matches
computer assisted بکمک کامپیوتر
computer assisted diagnosis تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
computer aided instruction learning computeraugmented
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
complex instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
reduced instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
reduced instruction set computer طرح CPU که مجموعه دستورات
writable instruction set computer طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
assisted همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisted پاس منجر به گل
assisted شرکت جستن
assisted حضور بهم رساندن توجه کردن
assisted موافبت کردن ملحق شدن
assisted پیوستن به حمایت کردن از
assisted پایمردی کردن
assisted دستیاری کردن
assisted یاور همکاری
assisted کمک
assisted کمک کردن مساعدت کردن
assisted بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
motor assisted bicycle موتورسیکلت
motor-assisted pedal cycle [British English] دوچرخه موتوردار
instruction مقرر
do nothing instruction دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
instruction راهنمایی کردن
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction دستورالعمل
instruction دستور عمل
instruction راهنمایی
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
instruction اموزش
instruction دستور کار
no op instruction دستورالعمل بی اثر
instruction درس
instruction دستوره
instruction کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction دستور
instruction تعلیم
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
macro instruction درشت دستورالعمل
n plus one address instruction دستوری که از
n address instruction دستور العمل با N نشانی
instruction word کلمه دستورالعمل
machine instruction دستورالعمل ماشین
logical instruction دستورالعمل منطقی
mounting instruction مقررات نصب
mounting instruction دستور نصب
micro instruction ریز دستورالعمل
macro instruction درشت دستور
n plus one address instruction آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
next instruction register ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
programmed instruction دستورالعمل برنامه ریزی شده
programmed instruction اموزش برنامهای
program of instruction برنامه تدریس
program of instruction برنامه اموزش
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
operating instruction دستور کار
operating instruction مقررات کار
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
three address instruction دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
null instruction دستورالعمل پوچ
non operable instruction دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
no operation instruction دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
no operation instruction OPERATION NO
pseudo instruction شبه دستورالعمل
logic instruction دستورالعمل منطقی
stop instruction دستورالعمل توقف
instruction code کددستورالعمل
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction cycle چرخه دستورالعمل
instruction drawings نقشههای تفضیلی اجرائی
instruction film فیلم اموزشی
instruction film فیلم درسی
instruction for assembly مقررات نصب
instruction foramt قالب دستورالعمل
discrimination instruction دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
instruction code رمز دستورالعمل
halt instruction دستورالعمل توقف
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
four address instruction معمولا: محل دو عملوند
four address instruction دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
four address instruction دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
forwarding instruction دستورات حمل
individualized instruction اموزش انفرادی
entry instruction دستورالعمل دخول
instruction length طول دستورالعمل
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
decision instruction دستورالعمل تصمیم
jump instruction موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump instruction دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
laying instruction دستور نصب
instruction time زمان دستورالعمل
instruction set مجموعه دستورالعمل
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
instruction material مواد درسی
current instruction دستورالعمل جاری
instruction mix اختلاط دستورالعمل
conditional instruction دستورالعمل شرطی
computerized instruction اموزش کامپیوتری
instruction pipeline کانال اطلاعات
instruction register ثبات دستورالعمل
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
pull instruction دستورالعمل بازیابی
push instruction دستورالعمل نشاندن
transfer instruction دستور العمل انتقال
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
two address instruction قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
two address instruction دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
actual instruction دستور العمل واقعی
call instruction دستورالعمل فراخوانی
waste instruction دستوری که عملی انجام نمیدهد.
branch instruction دستورالعمل انشعاب
unmodified instruction دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
quasi instruction شبه دستورالعمل
religious instruction اموزش دینی
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
remedial instruction اموزش ترمیمی
repetition instruction دستوالعمل تکرار
repetition instruction دستورالعمل تکرار
restart instruction دستور المل بازاغازی
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
signal operation instruction دستور کار مخابرات
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
computer شمارنده
My Computer نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer اکامپیوتر
computer ماشین حساب کامپیوتر
computer رایانه
computer حسابگر الکترونی
computer کامپیوتر
computer ماشین متفکر
computer ماشین الکترونیکی
computer ماشین حساب
human computer امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
micro-computer ریزکامپیوتر
ibm computer کامپیوتر ای بی ام
hybrid computer کامپیوترترکیبی
computer printout مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
hybrid computer کامپیوتر دو رگه
computer table میزکامپیوتر
ibm computer ماشین حساب ای بی ام
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
a stand-alone computer یک رایانه مستقل
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
There's a jinx on this computer. این رایانه جادو شده.
micro-computer ریزرایانه
programmed computer کامپیوتر برنامه ریزی شده
one address computer کامپیوتریک ادرسه
one address computer کامپیوتر یک نشانی
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer کامپیوتر اداری
object computer OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer کامپیوتر مقصود
notebook computer یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
sequential computer کامپیوتر ترتیبی
one chip computer کامپیوتر یک تراشهای
serial computer کامپیوترنوبتی
portable computer کامپیوتر قابل حمل
ruggedized computer کامپیوتر بادوام
pocket computer کامپیوتر جیبی
satellite computer کامپیوتر ماهوارهای
parallel computer کامپیوتر موازی
self adapting computer کامپیوتر خود وفق
serial computer کامپیوتر نوبتی
serial computer کامپیوتر سری
notebook computer که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer کامپیوتر کوچک قابل حمل
microprogrammable computer کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
mainframe computer مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
transportable computer پس و پیش کردن
two address computer کامپیوتر دو ادرسه
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com