English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (10 milliseconds)
English Persian
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
Search result with all words
complex instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
computer aided instruction learning computeraugmented
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
reduced instruction set computer طرح CPU که مجموعه دستورات
reduced instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
writable instruction set computer طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
Other Matches
instruction تعلیم
instruction دستور عمل
instruction راهنمایی کردن
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
do nothing instruction دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
instruction دستورالعمل
instruction دستور کار
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
instruction راهنمایی
instruction مقرر
instruction درس
instruction دستور
instruction دستوره
instruction کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction اموزش
no op instruction دستورالعمل بی اثر
jump instruction پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
machine instruction دستورالعمل ماشین
restart instruction دستور المل بازاغازی
repetition instruction دستورالعمل تکرار
repetition instruction دستوالعمل تکرار
remedial instruction اموزش ترمیمی
religious instruction اموزش دینی
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
instruction word کلمه دستورالعمل
laying instruction دستور نصب
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
logic instruction دستورالعمل منطقی
logical instruction دستورالعمل منطقی
jump instruction موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
quasi instruction شبه دستورالعمل
push instruction دستورالعمل نشاندن
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
null instruction دستورالعمل پوچ
operating instruction دستور کار
operating instruction مقررات کار
n address instruction دستور العمل با N نشانی
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
n plus one address instruction دستوری که از
n plus one address instruction آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
next instruction register ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
no operation instruction OPERATION NO
no operation instruction دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
mounting instruction مقررات نصب
mounting instruction دستور نصب
pull instruction دستورالعمل بازیابی
pseudo instruction شبه دستورالعمل
programmed instruction دستورالعمل برنامه ریزی شده
programmed instruction اموزش برنامهای
macro instruction درشت دستور
program of instruction برنامه تدریس
macro instruction درشت دستورالعمل
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
micro instruction ریز دستورالعمل
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
non operable instruction دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
halt instruction دستورالعمل توقف
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction cycle چرخه دستورالعمل
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction drawings نقشههای تفضیلی اجرائی
actual instruction دستور العمل واقعی
instruction for assembly مقررات نصب
decision instruction دستورالعمل تصمیم
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
program of instruction برنامه اموزش
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
instruction code کددستورالعمل
instruction code رمز دستورالعمل
stop instruction دستورالعمل توقف
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
four address instruction معمولا: محل دو عملوند
four address instruction دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
four address instruction دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
forwarding instruction دستورات حمل
entry instruction دستورالعمل دخول
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
instruction film فیلم اموزشی
discrimination instruction دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
individualized instruction اموزش انفرادی
instruction foramt قالب دستورالعمل
current instruction دستورالعمل جاری
instruction register ثبات دستورالعمل
waste instruction دستوری که عملی انجام نمیدهد.
branch instruction دستورالعمل انشعاب
instruction material مواد درسی
instruction pipeline کانال اطلاعات
instruction mix اختلاط دستورالعمل
call instruction دستورالعمل فراخوانی
unmodified instruction دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
two address instruction قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
two address instruction دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
transfer instruction دستور العمل انتقال
conditional instruction دستورالعمل شرطی
computerized instruction اموزش کامپیوتری
instruction length طول دستورالعمل
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
instruction time زمان دستورالعمل
instruction set مجموعه دستورالعمل
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
three address instruction دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
instruction film فیلم درسی
signal operation instruction دستور کار مخابرات
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
My Computer نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer شمارنده
computer کامپیوتر
computer ماشین متفکر
computer ماشین حساب
computer ماشین الکترونیکی
computer اکامپیوتر
computer حسابگر الکترونی
computer رایانه
computer ماشین حساب کامپیوتر
transportable computer پس و پیش کردن
two address computer کامپیوتر دو ادرسه
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
virtual computer کامپیوتر مجازی
micro-computer خرد کامپیوتر
a stand-alone computer یک رایانه مستقل
micro-computer ریزرایانه
micro-computer ریزکامپیوتر
computer table میزکامپیوتر
There's a jinx on this computer. این رایانه جادو شده.
source computer کامپیوتر منبع
human computer امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
hybrid computer کامپیوتر دو رگه
hybrid computer کامپیوترترکیبی
ibm computer کامپیوتر ای بی ام
ibm computer ماشین حساب ای بی ام
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
object computer کامپیوتر مقصود
one address computer کامپیوتریک ادرسه
one chip computer کامپیوتر یک تراشهای
parallel computer کامپیوتر موازی
multiaccess computer کامپیوتر با دسترسی چند گانه
pocket computer کامپیوتر جیبی
microprogrammable computer کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
portable computer کامپیوتر قابل حمل
one address computer کامپیوتر یک نشانی
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
notebook computer یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer کامپیوتر کوچک قابل حمل
nonesequential computer کامپیوتر غیر ترتیبی
object computer OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
office computer کامپیوتر اداری
on board computer کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
mainframe computer مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
slave computer کامپیوتر برده
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
stand alone computer کامپیوتر مستقل
computer readable آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
synchronous computer کامپیوتر همگام
synchronous computer کامپیوترهمزمان
talking computer کامپیوتر سخنگو
target computer کامپیوتر هدف
laptop computer کامپیوتر دستی یا کیفی
programmed computer کامپیوتر برنامه ریزی شده
ruggedized computer کامپیوتر بادوام
satellite computer کامپیوتر ماهوارهای
second generation computer کامپیوتر نسل دوم
self adapting computer کامپیوتر خود وفق
serial computer کامپیوتر نوبتی
serial computer کامپیوتر سری
serial computer کامپیوترنوبتی
sequential computer کامپیوتر ترتیبی
three address computer کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
guest computer کامپیوتر مهمان
computer professional متخصص کامپیوتر
computer manufacturer سازنده کامپیوتر
computer logic منطق کامپیوتر
computer literacy دانش کامپیوتر
computer literacy دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
computer letter حرف کامپیوتری
computer language زبان کامپیوتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com