Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
Full phrase not found.
|
|
Full phrase Google translation result |
|
|
computer program wired |
|
|
|
|
Other Matches |
|
computer program |
برنامه کامپیوتر |
computer program |
برنامه کامپیوتری |
stored program computer |
کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده |
fixed program computer |
computer program wired |
wired |
سیم کشی شده |
wired |
پیم پیچ شده |
wired |
سیم دار |
wired |
سیم کشیده مفتول دار |
hot-wired |
رشته حرارتی |
hot-wired |
سیم حاوی الکتریسیته |
wired wireless |
پخش بی سیم |
wired glass |
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان |
hot-wired |
فیلامان |
hot-wired |
سیم فاز |
wired radio |
پخش با سیم |
in the wired eye |
روبه روی باد |
hot-wired |
سیم مثبت |
program |
برنامه |
program |
برنامه نوشتن |
program |
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین |
program |
نقشه |
program |
برنامه تهیه کردن |
program |
دستور کار |
program |
روش کار پروگرام |
program |
برنامه دارکردن |
program |
برنامه دادن برنامه ریختن |
program |
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند |
program |
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند |
program id |
شناسنامه برنامه |
program |
برنامه ریزی کردن |
program |
دستور |
program |
برنامه دستور |
My Computer |
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است |
computer |
ماشین متفکر |
computer |
شمارنده |
computer |
ماشین حساب کامپیوتر |
computer |
رایانه |
computer |
حسابگر الکترونی |
computer |
کامپیوتر |
computer |
ماشین حساب |
computer |
ماشین الکترونیکی |
computer |
اکامپیوتر |
program flow |
گردش برنامه |
program generator |
مولد برنامه |
program generator |
تولیدکننده برنامه |
program cost |
مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده |
program generator |
برنامه ساز |
program control |
کنترل برنامه |
program coding |
کدگذاری برنامه |
program checkout |
وارسی برنامه |
program interrupt |
وقفه برنامه |
program generator |
برنامه زا |
program flowchart |
نمودارگردشی برنامه |
program flowchart |
نمودارگردش کار برنامه |
program counter |
شمارنده برنامه |
program counter |
شمارشگربرنامه |
program debugging |
اشکال زدایی برنامه |
program documentation |
مستند سازی برنامه |
program execution |
اجرای برنامه |
program file |
فایل برنامه |
program cost |
هزینه برنامه |
program correctness |
تصحیح برنامه |
program flow |
روند برنامه |
program flowchart |
روند نمای برنامه |
program interrupt |
قطع برنامه |
program language |
زبان برنامه نویسی |
program language |
زبان برنامه |
program package |
بسته برنامه |
program priority |
اولویت برنامه |
program product |
محصول برنامه |
program product |
فراورده برنامه |
program segment |
قطعه برنامه |
program proving |
اثبات برنامه |
program relocation |
جابجایی برنامه |
program run |
رانش برنامه |
program schema |
الگوی برنامه |
program section |
بخش برنامه ها |
program section |
بخش تهیه برنامه ها |
program specification |
خصیصه برنامه |
program specification |
مشخصه برنامه |
program overlay |
جایگذاشت برنامه |
program of targets |
برنامه اماجها |
program library |
کتابخانه برنامه ها |
program library |
کتابخانه برنامه |
program listing |
سیاهه برنامه |
program listing |
لیست برنامه |
program maintenance |
نگهداشت برنامه |
program maintenance |
نگهداری برنامه |
program manager |
مدیر برنامه ها |
program manager |
بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند |
program module |
واحد برنامه |
program music |
موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد |
program of instruction |
برنامه اموزش |
program of instruction |
برنامه تدریس |
program of targets |
برنامه هدفها |
program stack |
پشته برنامه |
integrated program |
برنامه مجتمع |
graphics program |
برنامه گرافیکی |
generator program |
برنامه مولد |
object program |
برنامه مقصود |
object program |
برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند |
foreground program |
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد |
foreground program |
برنامه پیش صحنی |
food program |
رژیم تغذیه |
food program |
برنامه غذایی |
operating program |
برنامه اجرایی |
operating program |
برنامه عملیات |
package program |
برنامه بستهای |
hardwired program |
برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست |
multiphase program |
برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد |
information program |
اگاه سازی برنامه اطلاعات |
information program |
برنامه اگاه سازی |
instructional program |
برنامه اموزشی |
inference program |
برنامه استنباط |
integrated program |
برنامه مرتبط |
interactive program |
برنامه محاورهای |
library program |
برنامه کتابخانهای |
main program |
برنامه اصلی |
maintenance program |
برنامه نگهداشت |
master program |
شاه برنامه |
modular program |
برنامه پیمانهای |
monitor program |
برنامه مبصر |
exercise program |
برنامه عملیات مانور برنامه تمرین |
executive program |
برنامه مجری |
problem program |
برنامه مسئلهای |
problem program |
برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای |
deflationary program |
برنامه ضد تورمی |
processing program |
برنامه پردازشی |
processing program |
برنامه پردازش |
debugging a program |
اشکال زدایی یک برنامه |
production program |
برنامه تولید |
control program |
برنامه کنترل |
program aircraft |
جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور |
program analyzer |
برنامه کاو |
program analyzer |
تحلیل کننده برنامه |
program budget |
بودجه برنامهای |
program cards |
کارتهای برنامه |
diagnostic program |
برنامه تشخیصی |
diagnostic program |
برنامه عیب شناسی |
executive program |
برنامه اجرایی |
even driven program |
برنامه رویدادی |
package program |
برنامه فشرده |
paint program |
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد |
drawing program |
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر |
draw program |
برنامه ترسیم |
parent program |
برنامه ای که برنامه دیگر را آغاز میکند. |
parent program |
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند |
payroll program |
برنامه پرداخت حقوق |
portable program |
برنامه قابل انتقال |
portable program |
برنامه قابل حمل |
privieged program |
برنامه ممتاز |
dictionary program |
برنامه فرهنگ لغات |
program chaining |
اتصال برنامه |
program loans |
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها |
calling program |
برنامه فرا خواننده |
called program |
برنامه فرا خوانده |
calendar program |
ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد |
calendar program |
ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد |
troop program |
برنامه تشکیل یکانها |
troop program |
برنامه تامین عدههای نظامی |
tutorial program |
برنامه خوداموز |
proofing program |
برنامه محک |
benchmark program |
برنامه محک |
background program |
برنامه پس زمینهای |
calling program |
برنامه فراخوانی |
calling program |
برنامه فراخواننده |
comprehensive program |
برنامه اجرائی جامع |
target program |
برنامه مقصود |
compiler program |
برنامه همگردانی |
target program |
برنامه هدف |
test program |
برنامه ازماینده |
communications program |
برنامه ارتباطات |
child program |
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند |
checking program |
برنامه مقابله کننده |
training program |
برنامه اموزش |
transient program |
برنامه گذرا |
capital program |
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه |
background program |
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد |
background program |
برنامه زمینهای |
utilitu program |
برنامه کمکی |
weight program |
تمرین وزنه برداری |
antivirus program |
برنامه ضد ویروس |
wordprocessing program |
برنامه واژه پردازی |
application program |
برنامه کاربردی |
program selector |
انتخابگربرنامه |
auxiliary program |
برنامه کمک [رایانه شناسی ] |
program line |
فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.] |
add in program |
برنامه افزودنی |
active program |
برنامه دائر |
assembly program |
برنامه همگذاری |
assembly program |
assembler |
utility program |
برنامه سودمند |
utility program |
برنامه مفید |
authorized program |
برنامه مجاز |
utility program |
برنامه کاربردی |
user program |
برنامه کاربر |
user program |
برنامه استفاده کننده |
vhsic program |
Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع |
assembly program |
برنامه اسمبلی |
active program |
برنامه فعال |