English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (1 milliseconds)
English Persian
conducted tour تور سیاحتی
Other Matches
conducted جریان
conducted انتقال دادن رهبری کردن
conducted اداره کردن کشیده شدن
conducted هدایت کردن
conducted سیره
conducted معاطات
conducted جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducted رفتار اخلاقی
conducted رفتار کردن رهبری کردن
conducted هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducted رفتار
conducted سلوک
conducted هدایت کردن بردن
conducted اداره کردن
conducted کردار
conducted اجرا کردن هدایت کردن
conducted اجرا کردن
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tour یک دوره مسابقه
tour گشت کردن سیاحت کردن
tour نوبت
tour سیاحت ماموریت
tour مسافرت
tour سفر
tour گشت
grand tour سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
tour operator شرکتیکهاوقاتتعطیلراتنظیممیکند
all-expense tour مسافرت بسته بندی
package tour گشت بسته ای
all-expense tour گشت بسته ای
package tour مسافرت بسته بندی
tour de force کار دشوار
tour de force شیرین کاری
tour de force نمایش استادی و زبردستی
knight's tour سفر اسب شطرنج
obligated tour دوران مشمولیت وفیفه
obligated tour مدت مشمولیت
short tour ماموریت کوتاه مدت
short tour انتقال کوتاه مدت
tour de france مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
tour de force هنرنمایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com