Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English
Persian
consolidated fund
سرمایه ذخیره
Other Matches
consolidated
جمع شده
consolidated
یک پارچه
consolidated
محکم
consolidated debt
بدهی یک کاسه شده
consolidated car
وزن خالص اتومبیل
consolidated annuities
دیون عمومی
over consolidated clay
خاک رس متراکم شده باپیشفشردگی
consolidated planning
برنامه ریزی تلفیقی
over consolidated clay
خاک رس پیشفشرده
consolidated table of allowance
جدول سهمیه مشترک
consolidated dining facility
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
consolidated motor pool
خودروگاه تمرکزی خودروگاه عمومی یا مشترک
consolidated pack ice
مجموعه یخهای شناور
consolidated vehicle table
فهرست خودروهای محموله در کشتی
consolidated table of allowance
جدول سهمیه عمومی
fund
ذخیره
fund
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund
تنخواه قرضه دولتی سهام
fund
اعتبار
fund
سرمایه گذاری کردن
fund
تهیه وجه کردن
fund
پشتوانه
fund
سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund
اعتبار مالی
fund
سرمایه
fund
وجوه
fund
موجودی دارائی
fund
وجه
fund
دارائی
fund
موجودی سرمایه
fund
صندوق
guarantee fund
سپرده تضمینی
imprest fund
اعتبار مساعده
imprest fund
اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
loan fund
صندوق وام
pension fund
صندوق بازنشستگی
point fund
پاداش پایان فصل
provident fund
وجوه احتیاطی
provident fund
وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
relief fund
وجوه اعانه
reserve fund
سرمایه احتیاطی
reserve fund
وجوه ذخیره
reserve fund
وجوه اندوخته
benevolent fund
کمکبهانجمنخیریه
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund
پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
fund-raising
گردآوری اعانه
unemployment fund
صندوق تامین بیکاری
sustentation fund
اعانه برای روحانیون بی نوا
sinking fund
ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund
وجه استهلاکی
sinkin fund
وجوه استهلاکی
revolving fund
اعتبار در گردش
revolving fund
تنخواه گردان
depositary for a fund
سپرده برای یک صندوق
fund holder
دارنده سهام قرضه دولتی
mutual fund
شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
sinking fund
دخیره استهلاک دین
contingency fund
وجوه احتیاطی
capital fund
وجوه سرمایه
blended fund
سرمایههای بهم منظم شده
amortization fund
وجه استهلاک
aid fund
صندوق تعاون
fund code
کد اعتبارات
trust fund
وجوه سپرده
trust fund
سپرده امانی
trust fund
وجوه پس انداز شده
trust fund
وجوه متراکم شده
trust fund
سرمایه امانی
trust fund
وجه امانی
trust fund
سپرده
contingent fund
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
emergency fund
وجوه اضطراری
current fund
نقدینه
current fund
اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
european monetary fund
صندوق پولی اروپا
exchanged stabilization fund
صندوق تثبیت ارز
deposit fund account
حساب تشکیل سرمایه
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
chaplain activities fund
اعتبارمسجد
craft revolving fund
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
army deposit fund
پس انداز انفرادی افراد
army deposit fund
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
chaplain activities fund
اعتبار امور مذهبی
social insurance fund
صندوق بیمههای اجتماعی
personal deposit fund
اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
deposit fund account
اعتبار تشکیل سرمایه
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com