Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (10 milliseconds)
English	Persian
constant cost	قیمت ثابت
constant cost	هزینه ثابت معادل cost fixed
Search result with all words
constant cost industry	صنعت هزینههای ثابت
Other Matches
constant	وفادار
constant	باثبات استوار
constant	ثابت قدم
constant	پایدار
constant	مقدار ثابت
constant	دائمی
constant	پایا
constant	عدد ثابت
constant	مداوم
constant	ثابت دایمی
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
constant	همیشگی
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant	فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant	ثابت
constant	آنچه تغییر نمیکند
constant	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant	کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
solar constant	ثابت خورشیدی
planck's constant	کوانتوم کنش
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
propagation constant	ثابت انتشار
proportionality constant	ثابت تناسب
rate constant	ثابت سرعت
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
screening constant	ثابت پوشش
shielding constant	ثابت حفافتی
real constant	ثابت حقیقی
spring constant	ضریب فنریت
constant return	بازده ثابت
constant pressure	فشار ثابت
constant power	توان دائمی
constant power	توان ثابت
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
constant of the cone	زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
constant of motion	ثابت حرکت
constant factors	عوامل ثابت
constant speed	سرعت ثابت
constant voltage	ولتاژ ثابت
constant luminance	روشنایی ثابت
stability constant	ثابت پایداری
stefan's constant	ثابت استفان
time constant	ثابت زمانی
cosmological constant	ثابت کیهان شناختی
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
constant error	خطای ثابت
planck's constant	ثابت پلانک
physical constant	ثابتهای فیزیکی
disintegration constant	ثابت تلاشی
dissociation constant	ثابت تفکیک
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
inertia constant	ثابت اینرسی
electric constant	ثابت الکتریکی
equilibrium constant	ثابت تعادل
field constant	ثابت میدان
figurative constant	ثابت تلویحی
hubble constant	ثابت هابل
force constant	ثابت نیرو
formation constant	ثابت تشکیل
frequency constant	ثابت فرکانس
gas constant	ثابت گازها
gas constant	ثابت گاز
instability constant	ثابت ناپایداری
overall formation constant	ثابت تشکیل کلی
numeric constant	ثابت عددی
newton constant	ثابت نیوتون
multiplying constant	مضرب ثابت
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
magnetic constant	پرمئابیلیته ی در خلاء
madelung constant	ثابت مادلونگ
coupling constant	ثابت جفت شدن
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
curie constant	ثابت کوری
decay constant	ثابت تباهی
lattice constant	ثابت شبکه
ionization constant	ثابت یون
dielectric constant	ثابت دی الکتریک
gravitational constant	ثابت جاذبه
absorption constant	ضریب جذب
velocity constant	ثابت سرعت
velocity constant	ضریب سرعت
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
boltzmann constant	ثابت بولتزمان
boltzmann constant	ثابت بولتزمن
calibration constant	ثابت درجه بندی
attenuation constant	ثابت تضعیف
Napier's constant	عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
gravitational constant	ثابت گرانش
physical constant	ثابت فیزیکی [فیزیک]
weiss constant	ثابت وایس
Napier's constant	عدد نپر [ریاضی]
constant current	شدت ثابت
constant current	جریان دائم
constant capital	سرمایه ثابت
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
constant current	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
floating point constant	ثابت ممیز شناور
A steadfast (constant) friend.	دوست ثابت وپابر جا
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
inductive time constant	ثابت زمانی القا
polaron coupling constant	ثابت جفت شدن پولارونها
thermodynamic equilibruim constant	ثابت تعادل ترمودینامیکی
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
image transfer constant	ثابت انتقال تصویر
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
near-constant state of flux	تغییر همیشگی
specific rate constant	ثابت ویژه سرعت
constant return to scale	بازده ثابت نسبت به مقیاس
input time constant	ثابت زمانی اولیه
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
to be exposed to a constant stream of something	در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
stepwise formation constant	ثابت تشکیل مرحلهای
law of constant proportions	قانون نسبتهای ثابت
capacitive time constant	ثابت زمانی فرفیت
constant potential transformer	مبدل با ولت ثابت
constant voltage regulator	ولتپای
constant potential regulator	ولتپای
constant potential rectifier	یکسو کننده با ولت ثابت
constant potential generator	مولد با ولت ثابت
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
constant amperage regulation	تنظیم با امپر ثابت
constant current regulator	تنظیم با امپر ثابت
constant helm plan	نقشه زیگزاگ
constant displacement pump	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
constant current transformer	مبدل با شدت ثابت
constant current motor	موتور با امپر ثابت
constant current generator	مولد با امپر ثابت
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
constant current charge	شارژ با جریان ثابت
constant speed drive	چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
universal gas constant	ثابت گازها
constant voltage charge	شارژ با ولتاژ ثابت
low time constant	ثابت زمانی کوچک
gas law constant	قانون ثابت گازها
constant velocity joint	تویی چرخ
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
constant stimulus method	روش محرک ثابت
constant speed unit	گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
constant speed regulation	تنظیم با سرعت ثابت
constant speed propeller	ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
constant speed motor	موتور با سرعت ثابت
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
time constant of an exponential quantity	ثابت زمانی یک کمیت نمایی
law of constant heat sumation	قانون ثابت بودن جمع گرماها
law of constant heat sumation	قانون هس
constant angle arch dam	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
Constant dripping wear away the stone . <proverb>	قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
constant dripping wears away the stone <proverb>	اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
boiling point elevation constant	ثابت صعود نقطه جوش
spherical coordinate system [with constant radius]	دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
cost	هزینه بهاگذاری کردن
overall cost	هزینه کل
first cost	هزینه اولیه
to one's cost	به ضرر یا زیان خود شخص
cost	قیمت
to ones cost	به ضرر یا زیان خود شخص
cost	قیمت داشتن ارزش داشتن
least cost	حداقل هزینه
cost	بها
cost	ارزش
at any cost	بهر قیمت
cost	ارزیدن هزینه
cost	خرج
cost plus	اضافه بر بهای تمام شده
cost plus	هزینه باضافه حق الزحمه
cost plus	بعلاوه سود معینی
cost plus	براساس قیمت تجارتی
cost	هزینه
cost	قیمت گذاری کردن
cost in use	هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
cost	ارزیدن تمام شدن
incremental cost	هزینه اضافی
incremental cost	هزینه نهایی
inseparable cost	هزینه غیر قابل تفکیک
incremental cost	هزینه نهائی
least cost design	بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
living cost	هزینه زندگی
indirect cost	هزینه غیرمستقیم
indirect cost	هزینه غیر مستقیم
investment cost	هزینه سرمایه گذاری
least cost combination	ترکیب حداقل هزینه
inseparable cost	حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
opportunity cost	هزینههای کالای تولیدی
labor cost	هزینه کار
historical cost	قیمت متعادل
historical cost	قیمت بازار
initial cost	هزینه اولیه
increasing cost	هزینههای صعودی
increasing cost	هزینههای فزاینده
maintenance cost	هزینه نگهداری
maintenance cost	ارزش نگهداری
specific cost	هزینه مستقیم
At the price of. At the cost of .	به قیمت
social cost	هزینه اجتماعی
security for cost	تامین هزینه دادرسی
How much does an ad per line cost?	هر خط یک آگهی چقدراست؟
response cost	جریمه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com