Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 134 (7 milliseconds)
English	Persian
consumer protection	حمایت از مصرف کننده
Other Matches
consumer	مصرف کننده
consumer sovereignty	حاکمیت مصرف کننده
consumer goods	کالای مصرفی
consumer preference	رجحان مصرف کننده
consumer organization	سازمان حمایت از مصرف کنندگان
consumer nondurables	کالاهای مصرفی بی دوام
consumer logistics	امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
consumer credit	اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
consumer credit	اعتبار مصرف کننده
consumer choice	انتخاب مصرف کننده
consumer capital	سرمایه مصرفی
consumer brand	کالای پر مصرف
consumer behaviour	رفتار مصرف کننده
consumer appeal	تاثیر محصول روی مصرف کننده
consumer advertising	تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
consumer durables	کالاهای مصرفی پر دوام
consumer economics	علم اقتصاد مصرف کننده
consumer equilibrium	تعادل مصرف کننده
consumer industries	صنایع مصرفی
consumer goods	کالاهای مصرفی
power consumer	مصرف انرژی مصرف توان
representative consumer	مصرف کننده نمونه
power consumer	مصرف برق
consumer's surplus	یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
smoke consumer	اسباب استفاده از دود برای مصرف درونی ماشین
the producer and the consumer	تولید کننده و مصرف کننده
consumer's goods	کالای مصرفی
consumer's choice	انتخاب مصرف کننده
soverignty of the consumer	حاکمیت مصرف کننده
consumer goods	اشیاء مصرفی
consumer psychology	روانشناسی مصرف کننده
consumer research	مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
consumer research	تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
consumer number	شمارهمصرفشده
consumer surplus	نصیب مصرف کننده
consumer surplus	مازادمصرف کننده
rational consumer	مصرف کننده عقلائی
consumer durable goods	کالاهای مصرفی بادوام
theory of consumer's choice	نظریه انتخاب مصرف کننده
Consumer ( consrmers ) goods .	کالاهای مصرفی
index of consumer prices	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
nondurable consumer goods	کالاهای مصرفی بی دوام
consumer price index	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
protection	خط امان
under protection	تحت الحمایه
self protection	برقراری تامین از خود
self protection	صیانت نفس حفافت از خود
self protection	دفاع از نفس
self protection	حفافت از خود
over protection	تقویت
protection	مانع کپی گرفتن شدن
protection	پشتیبانی
protection	سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
protection	تامین نامه
protection	نیکداشت
protection	حمایت
protection	تیمارداری
protection	کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
protection	سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
protection	حراست حمایت
protection	نگهداری
protection	حفظ
protection	محافظت
protection	حفافت
protection	عمل حفافت
protection	عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
protection	اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
protection ring	حلقه حفافت
protection key	کلید حفافت
protection hood	کلاهک یا روپوش محافظ
eye protection	محافظچشم
head protection	محافظسر
Under the protection of the law.	درپناه قانون
password protection	حفافت به کمک کلمه رمز
environmental protection	حفاظت محیط زیست
hand protection	محافظدستی
feet protection	محافظپا
thermal protection	محافظت حرارتی
toe protection	پاشنه بندی
storage protection	حفافت حافظه
storage protection	حفافت انباره
software protection	حفافت نرم افزاری
protection from sin	عصمت
x ray protection	حفافت رونتگن
ear protection	محافظگوش
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
overvoltage protection	حفافت فشار زیاد
overload protection	حفافت بار زیاد
collective protection	حفافت جمعی
anodic protection	حفافت اندی
copy protection	جلوگیری از اعمال کپی
copy protection	محافظت از کپی
copy protection	حفافت دربرابر کپی
data protection	حفافت داده ها
degree of protection	میزان حفافت
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
distance protection	وسیله حفافت فاصله
anticorrosive protection	حفافت در برابر خوردگی
armor protection	حفافت زرهی
collective protection	حفافت گروهی
cell protection	حفافت سل
cathode protection	حفافت کاتدی
block protection	حفافت بلوک
bank protection	ساحلبانی
bank protection	ساحل داری
bank protection	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
armor protection	حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
environmetal protection	حمایت محیط زیستی
file protection	حفافت پرونده
over voltage protection	وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
memory protection	پشتیبانی ازحافظه
memory protection	حفافت حافظه
impedance protection	حفافت امپدانس
lightning protection	با خاموش کننده مغناطیسی
insulation protection	حفافت عایق بندی
file protection	حفافت فایل
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
protection level	سطح حفافت
positional protection device	دستگاه حفافت درگاه
The Physics of Radiation Protection	بهداشت پرتوی
high tension protection	حفافت فشار قوی
The Physics of Radiation Protection	فیزیک بهداشت
The Physics of Radiation Protection	فیزیک محافظت از پرتو
respiratory system protection	حافظدستگاهتنفسی
overflow protection switch	کلیدحافظآبهایاضافی
rust protection paint	رنگ ضد زنگ
power system protection	حفافت سیستم قدرت
frost protection preparation	ضدیخ
line differential protection	حفافت دیفرانسیلی خط
protection and indemnity club	باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
indirect bank protection	کناره بندی غیر مستقیم
anti skid protection	حفافت از لغزش
Protection money. Racket money.	باج سبیل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com