Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
English
Persian
contact patrol
گشتی تماس
contact patrol
گشتی اخذتماس
Other Matches
patrol
گشتی
patrol
گشت
patrol
قسمت گشتی
patrol
پاسبانی کردن پاسداری کردن
patrol
گشت زنی پاسدار پاسداری دادن
patrol
کشتی اکتشافی
patrol
پاسداری گشت زدن
patrol
گشت زدن
barrier patrol
گشتی مامور موانع
ski patrol
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
patrol car
اتومبیل گشتی
patrol cars
اتومبیل گشتی
beach patrol
نگهبان اسکله
combat patrol
گشتی رزمی
beach patrol
نگهبان ساحلی
standing patrol
گشتی ثابت
fighting patrol
گشتی رزمی
beach patrol
گشتی ساحلی
barrier patrol
ناو گشتی سد کننده
coastal patrol
گشتی ساحلی
patrol boat
ناوچه گشتی
patrol boats
ناوچه گشتی
fire patrol
گشتی اتش نشان
patrol judge
داور برج طول مسیر اسبدوانی
patrol wagon
ماشین مخصوص حمل زندانیان
patrol wagon
اتومبیل پلیس
reconnaissance patrol
گشتی شناسایی
to patrol a town
برای پاسبانی دورشهر گشتن
shore patrol
پلیس نیروی دریایی
shore patrol
پلیس ساحلی
sounding patrol
نگهبان عمق سنج ناو
shore patrol
کرانه پاسدار
shore patrol
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
to patrol a town
شهری را گشت زدن
shore patrol
دژبان ساحلی
combat air patrol
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat air patrol
گشتی هوایی
prudent limit of patrol
حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
barrier combat air patrol
گشتی مرزی هوایی
barrier combat air patrol
گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
to be in contact
تماس داشتن
contact
تماس
contact
محل اتصال تماس گرفتن
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
تماس یافتن تماسی
contact
برخورد
contact
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contact
اتصال الکتریکی برخورد
contact
قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contact
کنتاکت
contact
اتصال
Where can I contact Mr …. ?
کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
contact
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
plug contact
کنتاکت دوشاخه
point contact
کنتاکت نقطهای
point contact
تماس نقطهای
pin contact
اتصال سنجاقی
normally open contact
اتصال معمولا باز
normally closed contact
اتصال معمولا بسته
dry contact
اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
electric contact
کنتاکت الکتریکی
ignition by contact
احتراق تماسی
impluse contact
کنتاکت ایمپولز
impluse contact
کنتاکت ضربهای
intermediate contact
کنتاکت میانی
intermediate contact
کنتاکت واسطه
interrupter contact
کنتاکت پلاتین
interrupter contact
کنتاکت قطع
line of contact
خط تماس
main contact
کنتاکت اصلی
mercurial contact
کنتاکت جیوهای
movement to contact
حرکت به اخذ تماس
movement to contact
حرکت به تماس
multi contact
چند قطبی
multiple contact
دسته کنتاکت
multiple contact
کنتاکت دستهای
delayed contact
چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
point of contact
نقطه تماس
to make contact
پیوستن
positive contact
اتصالبارمثبت
self cleaning contact
کنتاکت خودشوی
wiping contact
کنتاکت لغزان
zone of contact
ناحیه تماس
zone of contact
محل برخورد
contact lens
لنز چشم
negative contact
اتصالنگاتیو
contact printer
اتصالچاپگر
contact lever
اهرم اتصال
contact lenses
عدسی بساو
contact lens
عدسی مماس
contact lens
عدسی بساو
to make contact
اتصال دادن
to bring into contact
پیوستن
protective contact
کنتاکت محافظ
relay contact
کنتاکت رله
roller contact
کنتاکت غلتکی
side contact
شاخک لامپ
contact lenses
عدسی مماس
sliding contact
کنتاکت لغزان
sliding contact
کنتاکت لغزشی
spring contact
کنتاکت فنری
switch contact
کنتاکت اتصال
To be in touch ( contact) with someone.
با کسی درتماس بودن
to break contact
اتصال راقطع کردن
to break contact
جریان راگسستن
to bring into contact
تماس دادن
contact lenses
لنز چشم
contact area
منطقه تماس
contact fire
انفجارمین در اثر تماس با کشتی
contact flange
فلانژ تماس
breaker contact
پلاتین
breake contact
کنتاکت ساکن
contact lights
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
contact lost
تماس قطع شد
contact lost
هدف ازمیدان تعقیب خارج شد
contact lost
هدف گم شد
contact microphone
میکروفون کنتاکتی
contact mine
مین اصطکاکی
contact mine
مین مجاورتی
contact mine
مین مکانیکی
contact mine
مین ضربتی
contact pair
زوج اتصال
contact party
گروه تماس
contact fire
انفجار در اثر تماس
carbon contact
کنتاکت کربنی
change over contact
کنتاکت تغییر دهنده
contact area
منطقه اخذتماس
contact surface
سطح تماس
contact area
سطح تماس
contact angle
زاویه تماس
contact backlash
دنده کور تماس
contact bar
الکترود جوشکاری
contact behavior
رفتار تماس جویانه
contact breaker
کلید قطع کننده
contact breaker
افتومات
collector contact
اتصال کلکتور
contact detector
اشکارساز کنتاکتی
contact diameter
قطر تماس
contact drop
افت کنتاکتی
contact electricity
فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
collective contact
کنتاکت جامع
contact party
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
area contact
سطح تماس
contact print
چاپ خشک
contact print
چاپ به طریقه تماس
contact rail
ریل کنتاکت
contact ratio
نسبت تماس
contact rectifier
یکسوکننده مجاورتی
contact report
گزارش اخذ تماس
contact report
گزارش تماس با هواپیمای دشمن
contact line
خط تماس
contact series
اتصال سری
contact sparking
جرقه کنتاکت
contact sports
ورزشهای برخوردی
advance to contact
پیشروی برای اخذ تماس
contact sweeping
روبیدن مکانیکی
contact sweeping
روبیدن ضربتی
contact with the net
خطای تماس با تور والیبال
contact pressure
فشار تماس
contact pressure
فشار تماسی
contact piece
پلاتین
contact piece
کنتاکت
contact plug
فیش اتصال
contact plug
دوشاخه برق
contact point
قطب تماس
contact point
وسیله تماس نقطه اخذ تماس
contact points
نوکهای کنتاکت
contact potential
ولتاژ تماسی
contact potential
فشار الکتریکی تماسی
angle of contact
زاویه تماس
contact resistance
مقدار مقاومت کنتاکت
wire contact distributor
دلکوی تماسی
metallic contact grid
میخمتصلفلزی
To establish( make) contact.
تماس دایر ( برقرار ) کردن
If there is a reason for complaint, please contact ...
اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
hot-shoe contact
نفطهاتصالفلاش
brush contact loss
افت زغال
angular contact bearing
یاطاقان زاویه دار
welded contact rectifier
یکسو کننده نقطهای جوش شده
hard contact printing
چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
ignition by contact breaking
احتراق با قطع کنتاکت
multi contact plug
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
contact potential difference
اختلاف پتانسیل مجاورتی
contact potential barrier
پشته پتانسیل مجاورتی
multiple contact switch
کلید پلهای
point contact rectifier
یکسو کننده نقطهای
double contact lamp
لامپ با اتصال مضاعف
single contact lamp
لامپ تک کنتاکتی
contact burst preclusion
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
surface contact rectifier
یکسوکننده سطحی
contact electromotive force
نیروی برق رانی مجاورتی
contact field technician
کارمند فنی
contact ion engine
موتوری برای ایجاد تراست درفضا
single contact switch
کلید یک قطبی
contact voltage regulator
نافم ولتاژ با کنتاکت
equivalent circuit of a contact rectifie
مدار هم ارز یکسوکننده مجاورتی
angular contact thrust ball bearing
بلبرینگ طولی محوری
We finally succeed in making a radio contact.
عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com