Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (7 milliseconds)
English
Persian
contingency fund
وجوه احتیاطی
Other Matches
contingency
احتیاطی
contingency
اتفاقی
contingency
احتمالی
contingency
محتمل الوقوع
contingency
تصافی
contingency
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
contingency
احتمال وقوع
contingency
وابستگی
contingency
احتمال
contingency
عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency plan
طرح احتمالی
contingency plan
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
contingency plan
طرح عملیات احتمالی
contingency insurance
بیمه احتیاطی
contingency table
جدول وابستگی
contingency cover
بیمه حمل احتیاطی
intermediate contingency
قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
contingency coefficient
ضریب وابستگی
contingency support stocks
اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
contingency option program
برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
contingency retention stock
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
fund
ذخیره
fund
اعتبار مالی
fund
اعتبار
fund
موجودی دارائی
fund
صندوق
fund
سرمایه گذاری کردن
fund
تهیه وجه کردن
fund
پشتوانه
fund
سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund
سرمایه
fund
وجوه
fund
وجه
fund
دارائی
fund
موجودی سرمایه
fund
تنخواه قرضه دولتی سهام
imprest fund
اعتبار مساعده
loan fund
صندوق وام
pension fund
صندوق بازنشستگی
point fund
پاداش پایان فصل
imprest fund
اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
provident fund
وجوه احتیاطی
provident fund
وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
relief fund
وجوه اعانه
reserve fund
وجوه ذخیره
reserve fund
سرمایه احتیاطی
reserve fund
وجوه اندوخته
benevolent fund
کمکبهانجمنخیریه
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund
پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
fund-raising
گردآوری اعانه
unemployment fund
صندوق تامین بیکاری
sustentation fund
اعانه برای روحانیون بی نوا
sinking fund
دخیره استهلاک دین
sinking fund
ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund
وجه استهلاکی
sinkin fund
وجوه استهلاکی
revolving fund
اعتبار در گردش
revolving fund
تنخواه گردان
depositary for a fund
سپرده برای یک صندوق
guarantee fund
سپرده تضمینی
fund holder
دارنده سهام قرضه دولتی
consolidated fund
سرمایه ذخیره
mutual fund
شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
capital fund
وجوه سرمایه
blended fund
سرمایههای بهم منظم شده
aid fund
صندوق تعاون
fund code
کد اعتبارات
trust fund
وجوه سپرده
trust fund
سپرده امانی
trust fund
وجوه پس انداز شده
trust fund
وجوه متراکم شده
trust fund
سرمایه امانی
trust fund
وجه امانی
trust fund
سپرده
amortization fund
وجه استهلاک
contingent fund
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
current fund
نقدینه
current fund
اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
emergency fund
وجوه اضطراری
craft revolving fund
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
european monetary fund
صندوق پولی اروپا
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
exchanged stabilization fund
صندوق تثبیت ارز
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
personal deposit fund
اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
chaplain activities fund
اعتبارمسجد
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
army deposit fund
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
social insurance fund
صندوق بیمههای اجتماعی
army deposit fund
پس انداز انفرادی افراد
deposit fund account
حساب تشکیل سرمایه
deposit fund account
اعتبار تشکیل سرمایه
chaplain activities fund
اعتبار امور مذهبی
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com