Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
contingency table
جدول وابستگی
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table .
با مشت کوبیدن روی میز
contingency
احتمال
contingency
احتیاطی
contingency
اتفاقی
contingency
عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency
احتمالی
contingency
وابستگی
contingency
محتمل الوقوع
contingency
تصافی
contingency
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
contingency
احتمال وقوع
contingency fund
وجوه احتیاطی
contingency cover
بیمه حمل احتیاطی
contingency coefficient
ضریب وابستگی
contingency insurance
بیمه احتیاطی
contingency plan
طرح عملیات احتمالی
contingency plan
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
contingency plan
طرح احتمالی
intermediate contingency
قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
contingency option program
برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
contingency retention stock
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
contingency support stocks
اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
the f. of a table
بطوریکه
two way table
جدول دو سویی
look up table
جدول مراجعهای
get table
دست یافتنی
get table
بدست اوردنی
the f. of a table
باید
inner table
میزداخلی
table look up
جستجوی جدول
table look up
مراجعه به جدول
Could we have a table outside?
آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
under the table
<idiom>
زیرمیزی
table saw
تابلونمایشگر
table
میز
table
به صورت جدول دراوردن
table
به جدولی انتقال دادن
table
میزبازی
table
لوح جدول
table
خوان
table
تو گذاردن
table
جدول
table
کوهمیز
table
در فهرست نوشتن
table
روی میز گذاشتن
table
معوق گذاردن
table
از دستور خارج کردن
table
فهرست
table
لیست
table
سفره
table
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table
طرح کردن
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
مطرح کردن
table
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
time table
جدول زمان بندی
table of distribution
جدول توزیع
spelling table
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
time table
جدول زمانی ورود و عزیمت
to serve at table
پیشخدمتی کردن
tide table
جدول کشند
tide table
جگول جزر و مد
table set
دستگاه میزی
time table
جدول زمانی
table of distribution
جدول تقسیم اماد
table spoonful
قاشق سوپخوری
table talk
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
rotary table
میز گردان
round table
کنفرانس میز گرد
table spoon
قاشق سوپ خوری
tier table
میز کوچک
tide table
نمودار جزر ومد یاکشند
table set
وسیله رومیزی
sand table
میز مخصوص شن بازی بچه ها
serve at table
پیشخدمتی کردن
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table of organization
جدول سازمان
table of equipment
جدول ساز و برگ
state table
جدول حالات
table of authorities
جدول اولیا امور
table comparator
مقایسه کننده نوارها
table waters
ابهای معدنی سر سفره
table ware
لوازم میز یا سفره
table utility
برنامه کمکی جدولی
table tomb
گورصندوقی وتخت
table telephone
تلفن رومیزی
swivel table
میز نوسان دار
symbolic table
جدول علائم
symbol table
جدول نمادها جدول نمادی
symbol table
جدول علامت
table d'hote
خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
table point
جدول امتیازها
table of allowance
جدول سهمیه مجاز
table money
فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
table lamp
لامپ استاندارد
tilting table
میز نوسان دار
table water
سفره اب زیر زمینی
table linen
رومیزی
table linen
دستمال سفره
table land
زمین هموار
table instrument
وسیله رومیزی
table flap
قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
symbol table
جدول نمادها
to lay on the table
بوقت دیگر موکول کردن
truth table
جدول ارزش
[منطق]
[ریاضی]
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could we have a table in the corner?
آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table by the window?
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace?
آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
wait table
<idiom>
سرو کردن غذا
Lift up the table.
سرمیز رابلند کن
trestle table
میز سهپایه
table manners
روشغذاخوردنفردی
pin-table
صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table
جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
league table
جدوللیگ
lay the table
چیدن میز
multiplication table
جدول ضرب
[ریاضی]
table beet
چغندر
earth-table
رج بنا
corbel-table
[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table
[میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table
[پی را روی زمین ساختن]
altar-table
میز مقدس در کلیسا
table carpet
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table
پایه میز
dinner table
میزغذاخوری
dining table
میزغذاخوری
bargaining table
جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
turn table
میز سمت
turn table
میز چرخش
truth table
جدول درستی جذول صحت
truth table
روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table
در جبر بولی
truth table
دو مقدار
truth table
جدول صحت
truth table
جدول درستی
trivet table
میز سه پایه
transfer table
میز انتقال
training table
میز ناهارخوری در اردو
turn table
سینی گردش درسمت
type table
نوع جدول سازمان
table mixer
توپتنیسرویمیز
table extension
صفحهانقراض
table cut
تراشتختهای
printer table
میزچاپگر
outer table
تختهخارجی
feed table
صفحهعلوفه
extending table
میزبازشو
computer table
میزکامپیوتر
where is my place at the table
جای من در سر میز کجاست
virtual table
جدول مجازی
vigenere table
جدول رمز وی گنر
type table
نوع جدول تیر
to rap on the table
دست یا چیز دیگری روی زمین
firing table
جدول تیراندازی
drawing table
میز نقشه کشی
drain table
میز قطران
deviation table
جدول انحراف
deviation table
جدول انحراف مغناطیسی
delivery table
میز تحویل
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
decision table
جدول تصمیم گیری
decision table
جدول تصمیم
decision table
جدول تصمیمی
decimal table
جدول تصمیمی
data table
جدول داده ها
drilling table
میز مته کاری
drip table
میز چکانش
earth table
سنگ رگی
firing table
جدول تیر
external table
جدول برونی
expectancy table
جدول انتظار
expansion table
میز کشویی
expansion table
میز کشابی
entrucking table
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table
عسلی
end table
میزکوچک دم دستی
embarkation table
جدول قابلیت بارگیری
embarkation table
جدول بارگیری
earth table
رج بنا
convertible table
میزتاشو
convertible table
میز صحرایی تا شونده
conversion table
جدول تبدیل
coffee table
میزپیشدستی
periodic table
جدول تناوبی
periodic table
جدول دورهای
table cloth
رومیزی
table cloth
سفره
table tennis
پینگ پنگ
table tennis
تنیس روی میز
table tennis
بازی پینگ پنگ
dressing table
میز اینه داروکشودار
water table
سطح ایستای
water table
سطح ابهای زیر زمین
water table
سطح ایستائی اب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com