English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (8 milliseconds)
English Persian
continued form دنباله
Other Matches
continued پیوسته
continued دائم
the old p should be continued رویه پیش بایدادامه یابد
continued propotion تناسب مسلسل
form حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
form 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form صفحهای از صفحات کامپیوتری
form یات مربوطه را وارد میکند
form وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
in form خوش حالت
form دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
form نظم فرم
form ایجاد یک شکل
form ساخت
in form اماده
out of form بدحالت
out of form غیراماده
re form دوباره درست کردن
three form فرم تریو
form ورقه
form شکل دادن
form طرز ورفتار
form نوع
form شکل
form بشکل دراوردن
form تشکیل دادن ساختن
form فرم
form برگه ورقه
form ریخت
form طریقه
form ترکیب
form روش
form تصویر وجه
form قالب کردن
form پروردن
form شکل گرفتن سرشتن
form قسم
form سابقه فعالیت اسب
form امادگی
form شکل قالب
form فراگرفتن
form صورت دیس
form تشکیل دادن
form صورت
reduced form فرم تقلیل یافته
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
proposal form فرم پیشنهاد
proposal form فرم درخواست بیمه
pyranose form شکل پیرانوزی
quadratic form شکل درجه دوم
sight form نمونه رصد
radial form شکل ستارهای
sentential form صورت جملهای
reduced form فرم تعدیل شده
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
resonance form شکل رزونانسی
quadratic form معادله درجه دوم
pausal form دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
in a tabular form بشکل جدول یافهرست
in a topic form بصورت عنوان
in binding form به وجه ملزم
in due form بطرز شایسته
keto form شکل کتو
meso form شکل مزو
natural form وضع بدن هنگام تیراندازی
normal form صورت عادی
normal form صورت هنجار
normalized form صورت هنجار
order form نمونه سفارش نامه پر نکرده
gauche form شکل کج
sliding form قالب بندی کشویی
to form a plot توط ئه دیدن
to form a plot اسباب چینی کردن
to form into groups گروه بندی کردن
to form into groups دسته بندی کردن
to melted in to another form بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
to set a form فرم بستن
true form فرم واقعی
turnaround form شکل برگشت
wave form شکل موج
wave form شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
sixth form دورهی آماده سازی برای دانشگاه
Form without substance . صورت بدون معنی
registration form فرم ثبت نام
eye-form [شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
to form a notion اندیشه کردن خیال بستن
to form a notion تصور کردن
to form a habit تشکیل عادت دادن
slip form قالب لغزنده
solemn form طریقه رسمی
solemn form در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
staggered form شکل نامتقابل
standard form صورت متعارف
structural form شکل بنیانی
structural form شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
substance and form جوهروعرض
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
tendering form ورقه پیشنهاد
tendering form برگ پیشنهاد برگ درخواست
tooth form شکل دندانه
the precatory form صیغه تمنی یا در خواست
to form a habit عادتی پیداکردن
form-piece [تکه های سنگ در مشبک کاری]
coding form فرم برنامه نویسی
die form شکل دادن حدیدهای
end of form انتهای ورقه
endless form ورقه بی انتها
erythro form شکل اریترو
executable form برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
executable form شکل قابل اجرا
executable form فرم قابل اجرا
boat form قایقی شکل
fanfold form ورقه با تای بادبزنی
field form نمودار میدان
form alignment هم ترازی ورقه
form block بلوک فرمکاری
form determinant تعیین کننده شکل
die form فشردن
matter and form جوهر و عرض
coil form مغزی پیچک
coil form نوع بوبین
coil form شکل بوبین
cold form در حالت سرد شکل دادن
coding form ورقه برنامه نویسی
complement form صورت متممی
complement form صورت متمم
complement form فرم متمم شکل متمم
continuous form ورقه پیوسته
form cutter دستگاه فرز پروفیل
canonical form شکل رزونانسی
canonical form صورت متعارفی
form drag مقاومت ناشی از شکل جسم
form drag پسای شکل
form utility کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
form utility در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
form work قالب بندی
form work کاذب سازی
eclipsed form شکل متقابل
form work کفراژ
application form برگ درخواست
life form زی نمود
free form نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
form letters فرم نامه
form letter فرم نامه
furanose form شکل فورانوزی
form utility مطلوبیت شکلی
form mill فرز کردن پروفیل
form factor ضریب شکل
form feed خورش ورقه
form feed تغذیه کاغذ
boat form شکل قایقی
form grind سنگ زدن در مقطع طولی
form insulation عایق کاری قالب
form lining پوشش قالب بندی
form line خط متساوی البعد
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
To form a queue. To line up. صف بستن ( کشیدن )
form room [British کلاس درس
FI'll in the job application form. این برگ درخواست کاررا پرکنید
atomic form factor ضریب پراکندگی اتمی
claim guarantee form مطالبه پرداخت ضمانتنامه
twist boat form شکل قایق تابدار
atomic form factor عامل شکل اتمی
form cutting tool اسکنه
free form defects خالی از خطا
personalized form letter فرم شخصی
free form defects بی خطا
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
form letter program برنامه فرم نامه
skew boat form شکل قایقی تابدار
backus naur form قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
data entry form فرم ورودی داده ها
form cutting tool قلم تراش
customs entry form افهارنامه گمرکی
contract in set form قرارداد تیپ
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
form wound coil سیم پیچ قالبی
free form text chart جدول نوشتاری بفرم ازاد
minnesota paper form board ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
biographical information blank form فرم پر نشده بیوگرافی افراد
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
short form bill of exchange بارنامه ملخص
gas form natrural gas بنزین حاصله از گاز طبیعی
gas form natrural gas بنزین از گاز طبیعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com