Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 123 (6 milliseconds)
English	Persian
continuous inventory	موجودی مستمر
Other Matches
inventory	صورت کالا
inventory	فهرست اموال سیاهه
to take an inventory of	سیاهه
inventory	موجودی کالا
inventory	صورت اموال
inventory	فهرست
inventory	صورت دارایی موجودی
inventory	ذخیره موجودی اماد
inventory	فهرست موجودی
inventory	از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
inventory	دفتر دارایی
to take inventory	صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
to take an inventory of	قهرست
to take an inventory of	سیاهه ماترک
inventory	پرسشنامه
to take an inventory of	صورت دارایی
inventory	لیست موجودی
complete inventory	موجودی کامل
biographical inventory	پرسشنامه زندگینامهای
consigned inventory	کالای امانی
personality inventory	پرسشنامه شخصیت
perpetual inventory	فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
inventory lot	نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
inventory reconciliation	تطبیق اسناد موجودی
inventory management	مدیریت موجودی
consigned inventory	اماد امانی
inventory lot	نوبه ذخیره مهمات
inventory reconciliation	تطابق موجودی با دارایی یکان
adjustment inventory	پرسشنامه سازگاری
controlled inventory	اقلام ذخیره کنترل شده
controlled inventory	موادکنترل شده اقلام بررسی شده
draw up inventory	تنظیم صورت دارایی
financial inventory	ذخایر پولی
financial inventory	ذخایر مالی
interest inventory	پرسشنامه رغبت سنج
inventory lot	نوبه انبار
inventory control	کنترل موجودی
inventory discrepancy	اختلاف موجودی
inventory discrepancy	اختلاف دفتردارایی
inventory fraction	نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
inventory control	کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
eysenck personality inventory	پرسشنامه شخصیتی ایسنک
maudsley personality inventory	پرسشنامه شخصیتی مادزلی
bell adjustment inventory	پرسشنامه سازگاری بل
california psychological inventory	پرسشنامه روانی کالیفرنیا
bernreuter personality inventory	پرسشنامه شخصیتی برن رویتر
continuous	متصل
continuous	وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
continuous	سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
continuous	کاغذهای با طول زیاد که در چاپگر استفاده می شوند
continuous	متوالی
continuous	ارسال داده سریع که در آن کلمات داده همزمان نیستند ولی به سرعت پشت سرهم می آیند
continuous	بدون پایان یابدون قط عی
continuous	مداوم
continuous	پیوسته
continuous	قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
continuous	آنچه بدون توقف ادامه یابد
continuous tone	اهنگ پیوسته
continuous variable	متغیر پیوسته
continuous spectrum	طیف پیوسته
continuous time	با پیوستگی زمانی
continuous tone	ته رنگ پیوسته
continuous tone	نقطههای متفاوت
continuous wave	امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous window	پنجره سراسری
continuous drizzle	بارشبارانملائم
continuous wave	موج پایدار
continuous function	تابع پیوسته [ریاضی]
continuous rain	بارش باران دائمی
continuous snow	بارشبرفدائمی
continuous spectrum	طیف نشری
continuous beam	تیر یکسره
continuous error	خطای متوالی
continuous fire	اتش مداوم
continuous fire	اتش پایدار
continuous form	ورقه پیوسته
continuous forms	ورقههای پیوسته
continuous forms	فرم های پیوسته
continuous function	تابع پیوسته
continuous grading	دانه بندی پیوسته
continuous grading	دانه بندی یکسره
continuous error	خطای پیوسته
continuous duty	کار مداوم یکنواخت
continuous duty	کار پیوسته
continuous beam	تیر چند دهانه تیر سراسری
continuous beam	تیر ممتد
continuous beam	تیرچند پایه
continuous climbing	صعود طبیعی
continuous current	جریان یکنواخت
continuous data	دادههای پیوسته
continuous data	دادههای متوالی
continuous distributions	توزیع پیوسته
continuous illumination	روشنایی مداوم
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
continuous spectrum	طیف انفصالی
continuous scrolling	حرکت پیوسته
continuous reinforcement	تقویت پیاپی
continuous processing	پردازش پیوسته
continuous reinforcecement	ارماتور ممتد
continuous rating	کار پیوسته اسمی
continuous processor	دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
continuous levelling	تراز یابی پیوسته
continuous flow	جریان با دبی ثابت
continuous paper	کاغذ پیوسته
continuous phase	فاز پیوسته
continuous process	فرایند پیوسته
continuous flow analyser	تجزیه گر جریان پیوسته
continuous stock taking	رسیدگی مستمر موجودی
continuous stock taking	موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
continuous stock control	کنترل مستمر موجودی
continuous background radiation	تابش زمینهای پیوسته
continuous strip imagery	عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous strip photography	عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
continuous packing column	ستون پر شده پیوسته
continuous traffic line	خط پیوسته امد و شد
continuous traffic line	خط پر امد و شد
continuous extraction apparatus	دستگاه استخراج پیوسته
continuous tone image	تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
continuous strip camera	دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
continuous deep beam	تیر تیغه یکسره
continuous adjustable transformer	مبدل تنظیم پذیر
continuous flow oxygen system	سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com