English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
contract bonds and guarantees ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
Other Matches
bonds اوراق بهادار
in bonds درانبارگمرک
in bonds درگرو
to take out of bonds ازگمرک یا ازگرودراوردن
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] قرارداد کار بدون مدت
yield of bonds نرخ بازده اوراق قرضه
junk bonds اوراق قرضهی قمارآمیز
bonds of relationship قیود خویشاوندی
bonds of relationship رشته قوم وخویشی
government bonds اوراق قرضه دولتی
preference bonds اوراق قرضه ممتاز
perpetual bonds اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
performance bonds ضمانتنامه انجام کار
tender bonds ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
treasury bonds اسناد خزانه
treasury bonds اوراق بهادارخزانه
collagteral trust bonds قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
cumulated double bonds پیوندهای دوگانه همجوار
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
The bonds of friendship (affection). رشته دوستی والفت
guarantees تضمین
guarantees ضمانت
guarantees متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guarantees وثیقه
guarantees ضامن متعهد
guarantees کفالت وثیقه
guarantees تامین تضمین کردن
guarantees تامین کردن
guarantees تکفل کردن متعهد له
guarantees مضمون له
guarantees سپرده
guarantees تعهد
guarantees وثیقه سپرده
guarantees ضمانت کردن
guarantees تعهدکردن
guarantees ضامن
guarantees عهده دار شدن
guarantees جیرو کردن
guarantees مضمون به
guarantees شخص ضمانت شده
guarantees ضمانت نامه تضمین کردن
automatic guarantees ضمان قهری
This company guarantees prompt delivery of goods. این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
contract with عقد کردن
to contract something from somebody از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
in contract طبق قرارداد
contract منقبض شدن مخفف کردن
contract قرارداد
by contract بطور مقاطعه
contract کنترات پیمان .
contract منقبض شدن
contract قرارداد بستن
contract دچارشدن
contract :قرارداد
contract پیمان
contract همکشیدن
contract کنترات کردن منقبض کردن
contract مقاطعه کاری کردن
contract مقاطعه
contract : پیمان بستن
contract قرردادبستن
contract مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract تعهد
according to the contract no. ... طبق قرارداد شماره ...
contract عقد
all in contract قراداد کلی
all in contract قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
contract منقبض کردن
quasi contract عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
parties to the contract طرفین عقد
parties to the contract متعاقدین
parol contract قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
quasi contract شبه عقد
provisions of a contract مواد قرار داد
provisions of a contract شرایط قرار داد
privity of contract رابطه متعاقدین
quasi contract شبه قرارداد
privity of a contract مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract مسئولیت طرفین قرارداد
privity in contract انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
prime contract قرارداد اصلی
performance of a contract اجرای قرارداد
parties to the contract طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
license contract قرارداد اجازه استفاده
marriage contract عقد نامه
marriage contract عقد نکاح
multilateral contract قرارداد چند جانبه
negotiated contract قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
open contract قرارداد باز
open contract قرارداد غیر معین
operation of contract نفوذ قرارداد
optional contract عقد خیاری
optional contract مجازی
optional contract خیاری
optional contract غیر واجب
parties to a contract طرفین متعاهدین
parties to a contract طرفین قرارداد
parties to the contract متعاملین
lease contract عقد اجاره
unilateral contract پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract قرارداد یک جانبه
unconditional contract عقد منجز
unauthorized contract عقد فضولی
to guarantee a contract اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract در حیطه یک قرارداد بودن
unilateral contract قراردادایقاعی
unilateral contract تعهد یک جانبه ایقاع
Bilateral contract. پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract پیمان نامه
we demand p in our contract ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract عقد باطل
value cost contract پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract صحت قرارداد
validity of a contract اعتبار قرارداد
valid contract عقد صحیح
to put to contract بمناقصه گذاشتن
the life of a contract مدت یک قرارداد
service contract قرارداد خدماتی
service contract قرارداد انجام خدمت
service contract قرارداد خدمت
sales contract قرارداد فروش
reward contract عقد جعاله
revocable contract عقد مجاز
revocable contract عقد جایز
requirements of a contract مقتضای عهد
simple contract قرارداد شفاهی
simple contract عقد منعقد درسند عادی
the contract is still valid خودباقی است
the contract is still valid قراردادباعتبار
stipulation of a contract مفاد قرارداد
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract قرارداد اجتماعی
social contract قرار داد اجتماعی
cottage contract نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
contract period مدت قرارداد
contract note سند مقاطعه توافق نامه
contract note سند قرارداد
contract guarantee ضمانت قرارداد
contract guarantee ضمانتنامه قرارداد
contract for supply قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve منحنی قرارداد
contract curve منحنی مبادله
contract control کنترل دینامیکی
contract control کنترل تغایر
contract of affreightment قرارداد اجاره کشتی
contract clause شرط متعارف در هر قرارداد
contract of affreightment قراردادحمل
contract period دوره قرارداد
contract of sales قرارداد فروش
contract of sale عقد بیع
contract of sale قرارداد فروش
contract of reward جعاله
contract of guarantee عقد ضمان
contract of guarantee ضمان عقدی
contract of farmletting قرارداد مزارعه
contract of farmletting مزارعه
conditions of contract شرایط قرارداد
conditional contract عقد معلق
breach of contract تخلف از قرارداد
breach of contract نقض مفادقرارداد
breach of contract نقض قرارداد
bilateral contract قرارداد دو جانبه
based on a contract قراردادی
award a contract قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract لغو یک قرارداد
assignment of contract انتقال قرارداد
completion of a contract انجام یک قرارداد
completion of a contract انجام دادن قرارداد
conditional contract عقد مشروط
conclusion of a contract مبایعه
conclusion of a contract parties two between asale of
enter into a contract منعقد کردن عقد
enter into a contract عقد بستن
conclude a contract منعقد کردن عقد
conclude a contract عقد بستن
composition contract قرارداد ارفاقی
completion of contract امضای قرارداد
assignment of contract واگذاری قرارداد
lease contract اجاره نامه
gratuitous contract عقد غیر معوض
futures contract قرارداد سلف
futures contract قرارداد اینده
perform a contract قرارداد را اجرا کردن
fulfill a contract قرارداد را اجرا کردن
frustration of contract بی نتیجه ماندن قرارداد
frustrated contract قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
formula of contract صیغه عقد
forced contract عقد مکره
guarantee a contract اجرای قراردادی را ضمانت کردن
haulage contract قرارداد حمل و نقل
law of contract قانون قرارداد
labor contract قرارداد کار
irrevocable contract عقد لازم
invalid contract عقد فاسد
inoperative contract عقد غیر نافذ
illegal contract قرارداد غیر قانونی
honour a contract قرارداد را محترم شمردن
executed contract قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com