English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
Other Matches
column در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column ستون روزنامه
column خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
column بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
column استاتور
column برج
column ردیف
column ستون نظامی
column پایه
column ستون
column ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column رکن
column ستون
column خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
fifth column دستگاه جاسوسی
column by column ستون به ستون
fifth column ستون پنجم
length of column طول ستون
airmobile column ستون متحرک هوایی
comment column ستون توضیحی
airmobile column ستون هوارو
chromatographic column ستون کروماتوگرافی
storming column واحد مامورحمله
column binary دودویی ستونی
engaged column ستون مقید
engaged column نیم ستون
engaged column ستون درون جرزیا دیوار
mercury column ستون جیوه
reflux column ستون باز روانی
central column ستونمرکزی
alcohol column ستونالکل
column lock قفلپایه
laced column ستون مشبک با بستهای چپ وراست
machine column پایه یا ستون دستگاه
column of mercury ستونجیوه
main column ستون اصلی
march column ستون راهپیمایی
an engaged column نیم ستون
positive column ستون مثبت
hull column پایه بدنه
column crank دستهپایه
column head عناصر سرستون
column base زیرستون
column action عمل ستونی
column of riflemen ستون تفنگداران
column rule خط برنج
close column ستون بسته
close column ستون جمع
column splice وصله ستونها
hempel column ستون همپل
column indicator نشانگر ستونی
column base پایه ستون
column binary دودوئی ستونی
column head سرستون
column head بار ستون
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
column graph نمودار ستونی
column gap شکاف ستون
column gap شکاف بین ستون
column formation آرایش ستون
column cover پوشش ستون
half column شبه ستون
half column نیم ستون
guide column ستون راهنما
fractionating column برج تقطیروتجزیه
column base ته ستون
transformer column ساق ترانسفورماتور
vertebral column ستون فقرات
vertebral column تیره پشت
vertebral column ستون مهره
column chromatography کروماتوگرافی ستونی
route column ستون راه
fractionating column ستون تجزیه
composite column ستون مرکب
cased column ستون پوشش دار
column ways راهنمای ستون
storming column ستون حمله
streeing column ستون فرمان
streeing column میل فرمان
card column ستون کارت
column capital سرستون
route column ستون راهپیمایی
parallel column ستونهای موازی
packed column ستون پر شده
absorption column ستون جذب
spinal column ستون فقرات
column caelata [ستون های شاخ و برگی]
advertising column ستون آگهی
isoculculating column دسته ستون
half-column نیمه ستون
semi-column نیم ستون
column cochlis [ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
opem column ستون باز
column caelata [ستون با تیرهای مزین شده]
cassed column ستون پوشش دار
Antonine column [یادبودی از ستون دوریکی توسکان در روم]
spinal column ستون مهره ها
hex-column طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
agony column ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
gossip column ستونغیبت
absorbing column ستون جذب
spinal column تیره پشت ستون مهره
gossip column gooseflesh
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
double column machine دستگاه دو ستونی
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
column screw press پرس پیچی ستونی
beam column framing ساختمان با قابهای متشکل ازتیر و ستون
spinning band column ستون نوار چرخان
stacked column chart جدول ستونی انباشته
steering column tube لوله فرمان
continuous packing column ستون پر شده پیوسته
column text chart جدول متن ستونی
stacked column graph نمودار ستونی انباشته
steering column lock قفل فرمان اتومبیل
column research council شورای تحقیق بر ستونها
column major order بترتیب ستونی
air movement column ستون حرکت هوایی
eighty column screen صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
eighty column card کارت هشتاد ستونی
double staggered column ستون راهپیمایی دوبله
double staggered column ستون دو خطه زیگزاگ
double column miller دستگاه فرز دو ستونی
air movement column ستون هوایی
column bases plates صفحات تقسیم فشارپای ستونها
linked pie/column graph نمودار گرد و ستونی پیوسته
four column friction screw press پرس اصطکاکی چهار ستونی
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
knee and column milling machine دستگاه فرز زانویی و ستونی
linked pie/column chart graph column/pie linked
steering column gear change اتصال چرخ دنده فرمان
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
one hyndred percent column graph نمودار یکصد درصد ستونی
double column planner miller دستگاه فرز با صفحه تراش دروازهای
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
self control قوه خودداری
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control فرمان
control توپزن دقیق
control نظارت و ممیزی کردن
control کنترل کردن
control نظارت کردن تنظیم کردن
control بازرسی
control کاربری
control کنترل
control نظارت
control کنترل کردن مهار کردن
control بازرسی کردن
self control مسک نفس
control واپاد
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control مهار
control نظارت کردن
self-control خودگردانی
self-control خودداری
self-control خویشتنداری
self control خودداری
control کنترل بازبینی
control کنترل کردن فرمان
I cant help it. It is beyond my control. دست خودم نیست
control اختیار
self control کف نفس
control بازرسی نظارت جلوگیری
to keep under control تحت نظارت نگه داشتن
control بازدید
mixture control کنترل مخلوط
load control تنظیم با بار خارجی
linearity control نافم خطی
line control کنترل خط
manual control کنترل دستی
loop control کنترل حلقه زنی
minor control کنترل کم
magnetci control کنترل فرمان مغناطیسی
motor control کنترل حرکتی
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
net control کنترل شبکه
manpower control کنترل نیروی انسانی
material control کنترل مواد
light control کنترل روشنایی
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
intensity control پیچ رنگ
intensity control کنترل شدت
minor control کنترل ضعیف
lateral control کنترل جانبی
lateral control کنترل در عرض جبهه
level control کنترل سطح
monetary control نظارت پولی
lever control کنترل اهرمی
monetary control کنترل پولی
lift control کنترل اسانسور
lighting control کنترل روشنایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com