Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
control programs
برنامههای کنترلی
Other Matches
programs
برنامه دستور
programs
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs
برنامه دادن برنامه ریختن
programs
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
programs
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs
برنامه ریزی کردن
programs
دستور
programs
روش کار پروگرام
programs
دستور کار
programs
برنامه تهیه کردن
programs
برنامه دارکردن
programs
برنامه نوشتن
programs
برنامه
programs
نقشه
system programs
برنامههای سیستم
suite of programs
1-گروه برنامه هایی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند. 2-تعداد برنامههای یک کار مشخص
social programs
برنامههای اجتماعی
welfare programs
برنامههای رفاهی
support programs
برنامههای پشتیبانی
application programs
برنامههای کاربردی
Programs menu
زیر منوییکه از دکمه Start در ویندوز قابل دستیابی است
national programs
برنامههای ملی
conservation programs
برنامههای حفافت منابع
medical programs
برنامههای پزشکی
utility programs
برنامههای سودمند
data management programs
برنامههای مدیریت داده ها
family planning programs
برنامههای تنظیم خانواده
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs).
باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
self control
مسک نفس
control
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control
واپاد
control
بازدید
control
بازرسی نظارت جلوگیری
control
اختیار
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
self-control
خودداری
self-control
خویشتنداری
self-control
خودگردانی
self control
خودداری
to keep under control
تحت نظارت نگه داشتن
self control
کف نفس
self control
قوه خودداری
control
کنترل کردن فرمان
control
کنترل کردن
control
بازرسی
control
نظارت کردن تنظیم کردن
control
کنترل بازبینی
control
کاربری
control
کنترل
control
نظارت
I cant help it. It is beyond my control.
دست خودم نیست
control
مهار
control
نظارت و ممیزی کردن
control
نظارت کردن
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
فرمان
control
بازرسی کردن
control
کنترل کردن مهار کردن
control
توپزن دقیق
hold control
نافم همزمانی
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
control transmitter
دستگاههای همگرد
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
hue control
پیچ فام
shading control
پیچ فام
control unit
واحد کنترل
ignition control
کنترل احتراق
image control
کنترل تصویر
line control
کنترل خط
flow control
کنترل جریان
ground control
دستگاه کنترل کننده زمینی
government control
نظارت دولتی
fly control
برج کنترل
fly control
قسمت کنترل پرواز
focusing control
تنظیم تمرکز
forms control
کنترل فرم ها
flood control
سیل بندی
framing control
پیچ تنظیم تصویر
frequency control
کنترل فرکانس
geodetic control
نقاط کنترل ژئودزی
geodetic control
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
control vane
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
government control
کنترل دولتی
grid control
کنترل شبکه
ground control
کنترل زمینی
indirect control
کنترل غیرمستقیم
input control
کنترل ورودی
loop control
کنترل حلقه زنی
magnetci control
کنترل فرمان مغناطیسی
manpower control
کنترل نیروی انسانی
manual control
کنترل دستی
material control
کنترل مواد
control switch
کلید فرمان
control surface
سطح فرمان
minor control
کنترل ضعیف
minor control
کنترل کم
mixture control
کنترل مخلوط
monetary control
کنترل پولی
monetary control
نظارت پولی
motor control
کنترل حرکتی
load control
تنظیم با بار خارجی
linearity control
نافم خطی
light control
کنترل روشنایی
intensity control
پیچ رنگ
intensity control
کنترل شدت
inventory control
کنترل موجودی
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
lateral control
کنترل جانبی
control total
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
control system
سیستم کنترل
level control
کنترل سطح
lever control
کنترل اهرمی
lift control
کنترل اسانسور
lighting control
کنترل روشنایی
light control
کنترل نور
lateral control
کنترل در عرض جبهه
control variable
متغیر کنترل شده
control system
سیستم فرمان
decentralized control
کنترل غیر تمرکزی
delusion of control
هذیان کنترل شدگی
digital control
کنترل دیجیتالی
direct control
کنترل مستقیم
disaster control
روش کنترل سوانح
disaster control
روش مقابله با سوانح و بلایا
electric control
کنترل الکتریکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
erosion control
جلوگیری از فرسایش
error control
کنترل خطا
data control
کنترل داده ها
damage control
اسیب گیری
control wheel
صفحه تنظیم کننده
control word
کلمه کنترل
control words
کلمات کنترلی
control zone
منطقه کنترل هوایی
control zone
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
corrosion control
جلوگیری و کنترل خوردگی
cortical control
کنترل مغزی
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
crystal control
تنظیم با بلور
cursor control
کنترل مکان نما
damage control
کنترل خسارات
damage control
کنترل کردن خسارات
esi control
control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
fire control
جلوگیری از اتش سوزی
fire control
سیستم کنترل اتش
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
fire control
کنترل اتش
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
control vehicle
تانک نافم حرکت
fire control
کنترل یا هدایت اتش
fiscal control
نظارت مالی
fiscal control
کنترل مالی
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
flight control
کنترل پرواز
flight control
سیستم کنترل هواپیماها
fire control
اطفاء حریق
fighter control
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
exchange control
کنترل ارز
exchange control
نظارت ارز
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control
جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control
کنترل ارزی
experimental control
کنترل ازمایشی
external control
کنترل خارجی
control wheel
صفحه کنترل
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
control vehicle
خودرونافم ستون یا نافم حرکت
field control
کنترل میدان
fighter control
کنترل شکاریها
movement control
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
traffic control
کنترل عبور و مرور
control box
جعبهکنترل
control deck
کنترلعرشه
control keys
کلیدهایکنترل
control knob
دکمههایکنترل
control knobs
دکمهکنترل
control pad
صفحهکنترل
control room
اتاقکنترل
control stand
جایگاهکنترل
control valve
دریچهیکنترل
detachable control
کنترلقابلتفکیک
fan control
تنظیممقدارخنکی
foot control
کنترل پایی
fuel control
کنترلسوخت
control bar
میلهکنترل
colour control
کنترلرنگ
climate control
کنترلدما
traffic control
کنترل ترافیک
traffic control
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
trigger control
تنظیم با ماشه
vertical control
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
visual control
کنترل دید
voltage control
کنترل ولتاژ
volume control
پیچ صدا
volume control
کنترل شدت صوت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com