Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (11 milliseconds)
English	Persian
control vehicle	تانک نافم حرکت
control vehicle	خودرونافم ستون یا نافم حرکت
Other Matches
vehicle	رسانه
vehicle	حمل کننده
vehicle	وسیله حمل
vehicle	خودرو
vehicle	رسانگر
vehicle	برندگر
vehicle	حامل رسانه
vehicle	ناقل
vehicle	وسیله نقلیه
vehicle	حامل
vehicle	محمل
vehicle	برنده
reentry vehicle	مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
amphibious vehicle	خودروی اب خاکی
amphibian vehicle	وسیله نقلیه برای خشکی و اب
re entry vehicle	نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
airborne vehicle	وسیله انجام عملیات هوابرد
airborne vehicle	وسیله هوابرد
vehicle cargo	بار چرخدار
motor vehicle	خودرو موتوری
motor vehicle	خودرو
to alight from a vehicle	پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
aerospace vehicle	هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
utility vehicle	وسیله نقلیه عمومی
refrigerator vehicle	وسیله نقلیه یخچال دار
space vehicle	وسیله نقلیه فضایی
truck vehicle	خودرو نظامی
catering vehicle	وسیلهآذوقهرسان
all-terrain vehicle	وسیلهنقلیهبلند
commercial vehicle	وسیلهحملکالاومسافردر جاده
space vehicle	فضا پیما
truck vehicle	کامیون
vehicle cargo	بار تریلی دار
combination vehicle	خودروی بکسل کننده و بکسل شونده
combination vehicle	خودروهای مرکب
combat vehicle	خودروی رزمی
vehicle summary	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
utility vehicle	وسیله نقلیه عام المنفعه
landing vehicle	خود روشنی دار اب خاکی
armored vehicle	خودروی زرهی
armored vehicle	خودروی زرهدار
armored vehicle	زرهپوش
articulated vehicle	وسیله نقلیه مفصلی
tank vehicle	خودرو تانکر
tank vehicle	خودرو تانکرسوخت
motor vehicle	وسیله نقلیه موتوری
to p a vehicle or horse	جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
tracked vehicle	وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
vehicle chain	زنجیر وسیله نقلیه
tank recovery vehicle	خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
motor vehicle industry	صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
vehicle mass ratio	نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
vehicle stopping distance	مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
passenger transfer vehicle	وسلهجابجاییمسافرین
road transport vehicle	ماشین باری
rail borne vehicle	وسیله نقلیهای که روی ریل حرکت میکند
road transport vehicle	کامیون
link lift vehicle	حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
crawl type vehicle	وسیله نقلیه نوع خزنده
consolidated vehicle table	فهرست خودروهای محموله در کشتی
armored reconnaissance vehicle	خودروی شناسایی زرهی
commercial type vehicle	خودروی تجارتی خودروهای شخصی
motor vehicle tax	فرمان اتومبیل
multi purpose vehicle	وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
motor vehicle passenger	سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
vehicle registration office	اداره راهنمایی و رانندگی
motor vehicle passenger	مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
to tow a vehicle [to a place]	یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
amphibious vehicle availability table	جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
administrative wheeled vehicle fleet	کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
vehicle used for migrant-smuggling operations	خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
motor vehicle liability insurance	بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
The motor vehicle is covered by theft insurance.	این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
control	کنترل
control	فرمان
control	وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control	سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
self control	خودداری
self control	مسک نفس
self control	کف نفس
self control	قوه خودداری
to keep under control	تحت نظارت نگه داشتن
control	کنترل کردن مهار کردن
control	مهار
control	کاربری
control	کنترل بازبینی
control	بازرسی
control	نظارت کردن تنظیم کردن
control	کنترل کردن
control	توپزن دقیق
control	نظارت و ممیزی کردن
self-control	خویشتنداری
control	اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control	واپاد
self-control	خودداری
self-control	خودگردانی
control	بازدید
I cant help it. It is beyond my control.	دست خودم نیست
control	بازرسی نظارت جلوگیری
control	اختیار
control	نظارت کردن
control	بازرسی کردن
control	کنترل کردن فرمان
control	نظارت
control	مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
inventory control	کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
intensity control	کنترل شدت
numerical control	کنترل عددی
motor control	کنترل حرکتی
movement control	کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
intensity control	پیچ رنگ
shading control	پیچ فام
ignition control	کنترل احتراق
image control	کنترل تصویر
indirect control	کنترل غیرمستقیم
net control	کنترل شبکه
net control	ایستگاه کنترل شبکه
inventory control	کنترل موجودی
input control	کنترل ورودی
hue control	پیچ فام
monetary control	نظارت پولی
lateral control	کنترل جانبی
lift control	کنترل اسانسور
lighting control	کنترل روشنایی
light control	کنترل نور
manual control	کنترل دستی
line control	کنترل خط
manpower control	کنترل نیروی انسانی
magnetci control	کنترل فرمان مغناطیسی
linearity control	نافم خطی
lever control	کنترل اهرمی
loop control	کنترل حلقه زنی
material control	کنترل مواد
monetary control	کنترل پولی
mixture control	کنترل مخلوط
output control	تنظیم انرژی خروجی
lateral control	کنترل در عرض جبهه
organization control	کنترل سازمانی
minor control	کنترل کم
minor control	کنترل ضعیف
level control	کنترل سطح
load control	تنظیم با بار خارجی
cruise control	کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
engagement control	کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
erosion control	جلوگیری از فرسایش
error control	کنترل خطا
esi control	control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
exchange control	کنترل ارز
exchange control	نظارت ارز
exchange control	نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control	جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control	کنترل ارزی
experimental control	کنترل ازمایشی
external control	کنترل خارجی
field control	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
emission control	کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
electronic control	فرمان الکترونیکی
electronic control	کنترل الکترونیکی
crystal control	تنظیم با بلور
cursor control	کنترل مکان نما
light control	کنترل روشنایی
damage control	کنترل خسارات
damage control	کنترل کردن خسارات
damage control	اسیب گیری
data control	کنترل داده ها
decentralized control	کنترل غیر تمرکزی
delusion of control	هذیان کنترل شدگی
digital control	کنترل دیجیتالی
direct control	کنترل مستقیم
disaster control	روش کنترل سوانح
disaster control	روش مقابله با سوانح و بلایا
electric control	کنترل الکتریکی
field control	کنترل میدان
fighter control	کنترل شکاریها
fighter control	کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
focusing control	تنظیم تمرکز
forms control	کنترل فرم ها
electronic control	تنظیم الکترونیکی
framing control	پیچ تنظیم تصویر
frequency control	کنترل فرکانس
geodetic control	نقاط کنترل ژئودزی
geodetic control	نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
government control	نظارت دولتی
government control	کنترل دولتی
grid control	کنترل شبکه
ground control	کنترل زمینی
ground control	دستگاه کنترل کننده زمینی
hold control	نافم همزمانی
fly control	قسمت کنترل پرواز
fly control	برج کنترل
flow control	کنترل جریان
fire control	اطفاء حریق
fire control	جلوگیری از اتش سوزی
fire control	سیستم کنترل اتش
fire control	کنترل کردن اتش کنترل اتش
fire control	کنترل اتش
fire control	دستگاه کنترل اتش توپخانه
fire control	کنترل یا هدایت اتش
fiscal control	نظارت مالی
fiscal control	کنترل مالی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com