English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English Persian
conversion of shares تبدیل سهام
Other Matches
shares توسط کاربران دیگر شبکه است
shares روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shares سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shares استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
shares باس مورد استفاده
shares برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
shares سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد
shares دایرکتوری
shares که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
shares استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
to go shares عادلانه بخش کردن
shares پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shares فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است
shares قیچی کردن
shares سهم بردن
shares تسهیم کردن
shares بخش کردن
shares بهره قسمت
shares بخش
shares حصه
shares سهم
shares دانگ
shares شرکت داشتن در سهم بردن
shares تقسیم کردن
shares فرض
by undivided shares به نحو اشاعه
by way of undivided shares undivided
c. prefrential shares سهامی که سود پس افتاده انهایکی باسود جاری انهاپرداخته شود
ordinary shares سهام عادی
preferential shares سهام ممتازه
granger shares سهام راه اهن غله
joint shares سهام مشترک
non cash shares سهام غیر نقدی
non registered shares سهم بی اسم
preference shares سهام ممتاز
unissued shares سهام منتشر نشده
subscriber of shares پذیره نویس سهام
registered shares سهام بانام
qualifying shares سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
privileged shares سهام ممتاز
preferred shares سهام مقدم
preferred shares سهام ممتاز
preference shares سهام ممتازه
bearer shares سهام بی نام
conversion نوکیشی
conversion تغییر مذهب
conversion پرتاب ازاد
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion قلب
conversion لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion تغییر
conversion تبدیل
conversion تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion تسعیر
conversion تغییرکیش
conversion استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
held in undivided shares مشاع
gilt edged shares سهام ممتازه
reduction of shares of the heirs عول
heirs having fixed shares ذوالفرائض
frequency conversion تبدیل فرکانس
file conversion تبدیل فایل
fiel conversion تبدیل فایل
conversion tables جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
fiel conversion تبدیل پرونده
internal conversion تبدیل درونی
internal conversion تبدیل باطنی
media conversion تبدیل رسانه ها
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
process conversion تبدیل فرایند
parallel conversion تبدیل موازی
loan conversion تجدید نظر در شرایط وام
double conversion تبدیل دوگانه
direct conversion تبدیل مستقیم
conversion hysteria هیستری تبدیلی
conversion price بهای تبدیل
conversion of data تبدیل عناصر
conversion neurosis روان رنجوری تبدیلی
conversion factor ضریب تبدیل
conversion efficiency بازده تبدیل
conversion cost هزینه تسعیر
conversion cost هزینه تبدیل
conversion angle زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
conversion angle زاویه حامل مسیر ناو
code conversion تبدیل کد
code conversion تبدیل رمز
conversion price قیمت تبدیل
conversion scale مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
conversion transconductance رسانایی متقابل وارون
conversion table جدول تبدیل
data conversion تبدیل داده ها
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
conversion scale مقیاس خطی
conversion reaction واکنش تبدیلی
conversion rate نرخ تبدیل
A man who pays promplty shares in others . <proverb> آدم خوش یساب شریک مال مردم است .
energy conversion efficiency راندمان تبدیل انرژی
internal conversion coefficient ضریب تبدیل داخلی
binary to octal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
standard conversion factor ضریب تبدیل استاندارد
decimal to hexadecimal conversion تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
decimal to binary conversion تبدیل دهدهی به دودوئی
file conversion utility برنامه کمکی تبدیل فایل
binary to decimal conversion تبدیل دودوئی به دهدهی
image conversion equipment دستگاه مبدل تصویر
decimal to octal conversion تبدیل دهدهی به هشت هشتی
bulk petroleum conversion kit جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
conversion loss of frequency changer cry اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com