English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (5 milliseconds)
English Persian
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
Other Matches
convoy قافله
convoy کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy کاروان دریایی ستون موتوری
convoy بدرقه کردن
convoy همراه رفتن
convoy بدرقه
convoy کاروان
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
convoy leaver ناوجدا شده از ستون دریایی
convoy leaver ناوهای ترک کننده ستون
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
coastal convoy ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
convoy through escort ناوهای اسکورت نزدیک
evacuation convoy کاروان اخراجات دریایی
convoy through escort ناواسکورت دایم
ocean convoy کاروان اقیانوس پیما
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
schedule دربرنامه گذاردن
schedule ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule زمانبندی
vr schedule برنامه نسبتی متغیر
vi schedule برنامه فاصلهای متغیر
Schedule+ برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
fr schedule برنامه نسبتی ثابت
fi schedule برنامه فاصلهای ثابت
schedule ریز برنامه
schedule فرانما
schedule زمان بندی کردن
schedule برنامه زمانی
schedule برنامه ریزی کردن
schedule صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
schedule جدول
schedule برنامه
schedule صورت فهرست
schedule برنامه اجرائی
schedule برنامه زمان بندی
schedule در برنامه منظورکردن
schedule برنامه زمان بندی فهرست
schedule فهرست راهنمای قانون
schedule برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
schedule maintenance نگهداری زمانبندی شده
subject schedule برنامه جزء جزء
subject schedule برنامه موضوعی
schedule report گزارش زمانبندی شده
schedule of targets برنامه هدفها
schedule of targets برنامه اماجها
schedule of fires برنامه اتشها
schedule of fires برنامه ساعتی اتشها
supply schedule جدول عرضه
shift schedule برنامه زمان کاری
shift schedule برنامه نوبت کاری
shift schedule برنامه شیفت کاری
schedule an appointment قرار ملاقات گذاشتن
work schedule برنامه کار
tariff schedule جدول تعرفه
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
time schedule برنامه زمانی
schedule maintenance نگهداشت زمان بندی شده
schedule date موعد طبق برنامه
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
employment schedule برنامه ماموریت ناو
employment schedule برنامه استفاده از ناو
consumption schedule جدول مصرف
assault schedule برنامه هجوم
indifference schedule جدول بی تفاوتی
interval schedule برنامه فاصلهای
demand schedule جدول تقاضا
ratio schedule مقیاس نسبتی
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
maintenance schedule برنامه نگهداشت
rating schedule مقیاس درجه بندی
project schedule زمان بندی پروژه
optimum schedule مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
market demand schedule صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
variable ratio schedule برنامه نسبتی متغیر
fixed interval schedule برنامه فاصلهای ثابت
variable interval schedule برنامه فاصلهای متغیر
fixed ratio schedule برنامه نسبتی ثابت
individual demand schedule جدول تقاضای فردی
individual demand schedule صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
edward's personal preference schedule مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com