English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
English Persian
cooperative therapy درمان تعاونی
Other Matches
cooperative شرکت تعاونی
cooperative وابسته به تشریک مساعی
cooperative تعاونی
cooperative network شبکه همیاری
cooperative processing سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
cooperative society شرکت تعاونی
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
cooperative company شرکت تعاونی
cooperative work همکاری مشترک
cooperative work کار مشترک
producers cooperative company شرکت تعاونی تولید
consumers cooperative company شرکت تعاونی مصرف
therapy معالجه
therapy مداوا تداوی
therapy درمان
will therapy اراده درمانی
marriage therapy درمان زناشویی
milieu therapy محیط درمانی
recreation therapy سرگرمی درمانی
reality therapy واقعیت درمانی
music therapy موسیقی درمانی
radium therapy معالجه بارادیوم
quadrangular therapy درمان دو زوجی
physical therapy تن درمانی
physical therapy ورزش درمانی
play therapy بازی درمانی
placebo therapy درمان با دارونما
endodontic therapy درمان ریشه [دندان پزشکی]
relationship therapy درمان ارتباطی
sex therapy درمان اختلالات جنسی
x ray therapy درمان با اشعه مجهول
work therapy کاردرمانی
supportive therapy درمان حمایتی
social therapy درمان اجتماعی
relaxation therapy ارمش درمانی
semantic therapy معنا درمانی
role therapy نقش درمانی
religious therapy دین درمانی
endodontic therapy عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
endodontic therapy روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
interpretive therapy درمان تفسیری
speech therapy گفتار درمانی
multiple therapy درمان تعاونی
shock therapy درمان با ضربه برقی
convulsive therapy تشنج درمانی
conjoint therapy درمان زوجی
behavior therapy رفتار درمانی
aversion therapy درمان اجتنابی
art therapy هنر درمانی
analytic therapy درمان تحلیلی
adjuvent therapy درمان تکمیلی
adjunctive therapy درمان جنبی
active therapy درمان فعال
occupational therapy کاردرمانی
occupational therapy درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
group therapy گروه درمانی
corrective therapy درمان اصلاحی
depth therapy درمان عمقی
insight therapy بینش درمانی
indoklon therapy درمان با استنشاق اندوکلون
implosive therapy درمان با غرقه سازی تجسمی
gestalt therapy گشتالت درمانی
family therapy خانواده درمانی
existential therapy درمان وجودی
electroshock therapy درمان با ضربه برقی
electroconvulsive therapy درمان با تشنج برقی
direct therapy درمان رهنمودی
insulin shock therapy درمان با ضربه انسولین
root canal therapy درمان ریشه [دندان پزشکی]
root canal therapy روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
directive group therapy درمان رهنمودی گروهی
activity group therapy درمان با فعالیت گروهی
root canal therapy عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
dual sex therapy درمان دو جنسیتی
electric convulsive therapy درمان با تشنج برقی
client centered therapy درمان متمرکز بر درمان جو
carbon dioxide therapy درمان با انیدرید کربنیک
encounter group therapy درمان با گروه رویارویی
insulin coma therapy درمان با اغماء انسولینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com