English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (5 milliseconds)
English Persian
copy رونوشت
copy جلد
copy نسخه
copy نسخه برداری
copy کپیه کردن رونویسی کردن
copy نگهبان مخابراتی
copy پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy کپیه
copy بدل سازی کردن
copy سواد
copy رونویس کردن
copy استنساخ کردن
copy نمونه ساختن
copy نمونه
copy کپی
copy دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy کپی برداری
copy تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
Other Matches
to copy در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
make a copy of رونوشت برداشتن
copy quantity مقدارکپی
true copy رونوشت مطابق با اصل
tape copy پیام ضبط شده روی نوارضبط
tape copy پیام نوار شده
straightforward copy کپیه عین اصل
soft copy نسخه غیر چاپی
soft copy نسخه غیر ملموس
presentation copy نسخه قدیمی
office copy رونوشت مصدق
hard copy نسخه چاپی
hard copy نسخه ملموس خروجی چاپی
make a copy of سواد برداشت
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
She is a bit too copy . خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
cheap copy بدل قلابی
pirate copy نسخه غیر قانونی چاپ شده
pirate copy نسخه سرقت شده
be a carbon copy <idiom> دقیقا مثل دیگری بودن
certified copy رونوشت گواهی رسمی شده
examined copy نسخه بررسی شده
The painting is only a copy. این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
copy for private use نسخه برای استفاده شخصی
foul copy مسوده
carbon copy رونوشت کاربنی
copy fitting مطابقت کپی
copy editing ویرایش کپی
copy book دفتر کپیه
cetified copy سواد مصدق
cetified copy رونوشت مصدق
certified copy رونوشت مصدق
certified copy سواد مصدق
fair copy نسخه درست
backup copy کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
backup copy نسخه پشتیبان
authorization to copy اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
attested copy رو نوشت مصدق
abdominos'copy شکم بینی
carbon copy کپی نسخه غیراصل
carbon copy رونوشت
carbon copy ورق کاربن
copy holder گیره کاغذ
copy protection محافظت از کپی
copy protection حفافت دربرابر کپی
dead copy اخبارچیده شده
dead copy اخبارکهنه
exact copy رونوشت عین
copy protection جلوگیری از اعمال کپی
copy protect یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
copy protect یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy plot تکثیر از روی نسخه اصلی
copy milling الگوتراشی
foul copy چرک نویس
copy machining الگوتراشی
live copy paste کپی الصاق مستقیم
fair or clean copy پاکنویس
press copy book دفتر کپیه
copy letter book دفتر کپیه
rough or foul copy چرک نویس
hard-copy output نسخه [خروجی] چاپی
He's a carbon copy of his father. کپی پدرش است.
blind carbon copy در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind copy receipt در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
camera ready copy کپی اماده تکثیر
copy of his letter is here with enclosed رونوشت نامه وی ضمیمه است
copy output mode روکشخروجیکپی
colour hard copy device اسباب نسخه چاپی رنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com