Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
cost allocation
تخصیص هزینه
cost allocation
سرشکن کردن هزینه
cost allocation
بخش هزینه
Other Matches
allocation
تخحیص
allocation
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
allocation
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocation
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
allocation
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocation
واگذار کردن
allocation
سهمیه سهمیه دادن
allocation
تخصیص
allocation
مقرری
allocation
اختصاصی
resource allocation
اختصاص منبع
static allocation
تخصیص ایستا
storage allocation
تخصیص حافظه
target allocation
واگذاری هدف
target allocation
سهمیه بندی هدف
allocation of resources
تخصیص منابع
allocation function
تابع تخصیص
resource allocation
تخصیص منابع
storage allocation
تخصیص انباره
dynamic allocation
تخصیص پویا
memory allocation
اختصاص حافظه
frequency allocation
تعیین فرکانس
adaptive channel allocation
توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
adaptive channel allocation
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
adaptive channel allocation
تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت
efficient allocation of resources
تخصیص کارای منابع
file allocation table
جدول تخصیص جای فایل
static storage allocation
تخصیص انباره ایستا
optimum allocation of resources
تخصیص مطلوب منابع
dynamic storage allocation
تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
adaptive channel allocation
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
cost plus
براساس قیمت تجارتی
cost plus
بعلاوه سود معینی
cost plus
هزینه باضافه حق الزحمه
cost plus
اضافه بر بهای تمام شده
cost
قیمت
cost
ارزیدن تمام شدن
cost
قیمت گذاری کردن
cost
خرج
overall cost
هزینه کل
first cost
هزینه اولیه
cost
ارزیدن هزینه
cost in use
هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
to one's cost
به ضرر یا زیان خود شخص
cost
بها
cost
قیمت داشتن ارزش داشتن
at any cost
بهر قیمت
cost
ارزش
cost
هزینه
to ones cost
به ضرر یا زیان خود شخص
least cost
حداقل هزینه
cost
هزینه بهاگذاری کردن
indirect cost
هزینه غیرمستقیم
investment cost
هزینه سرمایه گذاری
labor cost
هزینه کار
manufacturing cost
هزینه ساخت
manufacturing cost
هزینه تولید
indirect cost
هزینه غیر مستقیم
initial cost
هزینه اولیه
inseparable cost
حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
least cost combination
ترکیب حداقل هزینه
least cost design
بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
maintenance cost
ارزش نگهداری
inseparable cost
هزینه غیر قابل تفکیک
living cost
هزینه زندگی
maintenance cost
هزینه نگهداری
manufacture cost
ارزش ساخت
incremental cost
هزینه نهایی
estimated cost
هزینه پیش بینی شده
distribution cost
هزینه توزیع کالا
estimated cost
هزینه براوردی
economic cost
هزینه اقتصادی
incremental cost
هزینه نهایی
direct cost
هزینه مستقیم
differential cost
ارزش نهایی
differential cost
هزینه نهایی
development cost
هزینه توسعه در تولیدمحصول
decreasing cost
هزینه نزولی
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
explicit cost
هزینه اشکار
external cost
هزینه خارجی
extra cost
هزینه اضافی
incremental cost
هزینه اضافی
incremental cost
هزینه نهائی
increasing cost
هزینههای فزاینده
historical cost
قیمت متعادل
historical cost
قیمت بازار
free of cost
مفت
free of cost
مجانی
fluxway cost
هزینه تهیه مدار اکتشافی مین
fixed cost
هزینه ثابت و معین
factor cost
قیمت تمام شده عامل تولید
factor cost
هزینه عامل تولید
margin cost
هزینه جنبی
cost-effective
مقرون به صرفه
incremental cost
هزینه های اضافی
sunk cost
هزینه حاشیهای
sunk cost
هزینههای اضافی
specific cost
هزینه ویژه
specific cost
هزینه مستقیم
social cost
هزینه اجتماعی
security for cost
تامین هزینه دادرسی
response cost
جریمه
total cost
هزینه کل
research cost
هزینه تحقیق
reproduction cost
هزینه تجدید تولید
replacement cost
هزینه جایگزین کردن چیزی
unit cost
هزینه واحد
cost-effective
کارآمد هزینه
cost-effective
هزینه کاه
At the price of. At the cost of .
به قیمت
How much does an ad per line cost?
هر خط یک آگهی چقدراست؟
cost-effective
سودآور
variable cost
هزینه متغیر
value cost contract
پیمان بستن با قیمتهای پایه
user cost
هزینه استفاده
user cost
هزینه استعمال
unit cost
هزینه هر واحداز کالا
replacement cost
هزینه تعویض
replacement cost
هزینه جایگزینی
opportunity cost
هزینه فرصت از دست رفته
program cost
هزینه برنامه
operating cost
مخارج عملیاتی
operating cost
هزینه بهره برداری
operating cost
هزینه عملیاتی
noncontrollable cost
هزینه غیر قابل کنترل
nominal cost
هزینه اسمی
marketing cost
هزینه بازاریابی
marginal cost
هزینه نهائی
opportunity cost
هزینه فرصت
opportunity cost
هزینههای کالای تولیدی
reorder cost
هزینه سفارش مجدد
public cost
هزینه عمومی
program cost
مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
production cost
ارزش ساخت
production cost
هزینه تولید
probability cost
بهای احتمالی
private cost
هزینه خصوصی
prime cost
ارزش اولیه
prime cost
هزینه متغیر
prime cost
هزینه پایه
prime cost
قیمت تمام شده محصول
packaging cost
هزینه بسته بندی
margin cost
مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
cost variance
نوسانات هزینه
increasing cost
هزینههای صعودی
cost centre
مرکز هزینه یابی
average cost
هزینه متوسط
book cost
هزینه ثبت شده در دفتر
cost center
تمرکز هزینه
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
cost center
مرکز هزینه زا
cost category
هزینههای انجام شده
cost category
بخش هزینه
cost category
اقلام هزینهای
cost calculation
براورد هزینه
capital cost
هزینه سرمایه
cost curve
منحنی هزینه
cost effectiveness
هزینه وبهره وری
cost indexes
ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
cost indexes
شاخص هزینه
cost accounting
ارزیابی
cost function
تابع هزینه
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
cost finding
ارزش یابی
cost expenditure
هزینه
cost estimate
تخمین مخارج
cost estimate
براورد هزینه
cost effectiveness
تاثیر بخشی هزینه
cost effectiveness
سودمندبودن بیشتربودن درامد در مقایسه باهزینه ها
cost effectiveness
ثمربخش بودن
cost of capital
هزینه سرمایه
capitalized cost
هزینه سرمایهای
cost accountant
حساب دار
cost accountant
متخصص ارزیابی
cost accountant
براورد کننده
comparative cost
اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند
cost account
ذکر ارزش
cost absoption
هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
cost absoption
هزینه موخر
conversion cost
هزینه تسعیر
conversion cost
هزینه تبدیل
controllable cost
هزینهای که بر حسب مقدارتولید تغییر میکند
competition cost
هزینههای رقابتی
constant cost
قیمت ثابت
cost accountant
ارزیاب
cost accounting
حسابداری
cost bearer
باارزش
cost and frieght
سی اند اف
cost and frieght
قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
cost and freight
قیمت و بهای حمل و نقل
cost analysis
تجزیه و تحلیل قیمت
cost analysis
تجزیه و تحلیل هزینه
carring cost
هزینه حمل
cost analysis
تجزیه و تحلیل قیمت اجناس
cost analysis
تجزیه تحلیل هزینههای کار
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com