Dictiornary-Farsi | cost of goods manufactured | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
cost of goods manufactured	قیمت تمام شده تولید


Other Matches

manufactured goods	کالایکارخانهساز
cost of goods purchased	قیمت تمام شده کالای خریداری شده
manufactured	ساختن
manufactured	عمل اوردن ساخت
manufactured	درست کردن
manufactured	تولید کردن
manufactured	تولید
manufactured	مصنوع
manufactured	ساخت
manufactured	تولیدکردن
manufactured	جعل کردن
manufactured head	سر ساخته شده
get the goods on someone <idiom>	فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
available goods	کالاهای موجود
goods	امتعه
d. of goods	تحویل کالا یا اجناس
goods	کالا
goods	جنس
goods	اجناس
goods	کالاها
prohibited goods	کالاهای ممنوعه
prohibited goods	اشیاء ممنوع
prohibited goods	کالاهای منع شده
proprietary goods	کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
proprietary goods	کالاهای اختصاصی
rationed goods	کالاهای جیره بندی شده
perishable goods	کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
perishable goods	کالاهای فاسد شدنی
smuggled goods	کالای قاچاق
perishable goods	perishables
producer's goods	هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
d. in second hand goods	سمسار
d. in second hand goods	دست فروش
custody of goods	حفافت یا نگهداری کالا
piece goods	کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
producer goods	کالاهای تولیدی
producer goods	کالاهای سرمایهای
producer's goods	کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer's goods	کالاهای مولد
producer's goods	مواد تولیدی
soft goods	کالاهای بی دوام
soft goods	کالاهای مصرف شدنی
to boycott goods	تحریم کردن کالا
to countermand goods	سفارش کالا را پس گرفتن
to discharge goods	کالا را تخلیه کردن
to t. a cusomer for goods	کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
valuable goods	اشیاء باارزش
we ran out of these goods	این کالای ما تمام شد
white goods	پارچه سفید نخی
white goods	حوله سفید ملافه
yard goods	اجناس ذرعی
goods station	ایستگاهکالاهایتجارتی
goods wagon	واگنحملکالا
the goods in question	کالای موردبحث
the goods are on order	کالا را سفارش داده ایم
supporting goods	موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
spot goods	کالاهای موجود
spot goods	کالاهای اماده تحویل
staple goods	کالای بسیار ضروری
stolen goods	اموال مسروقه
stolen goods	مال دزدی کالای دزدیده شده
stolen goods	مال مسروقه
stolen goods	کالای مسروقه
substitute goods	کالاهای جانشین
public goods	کالاهای عمومی
supporting goods	کالاهای حمایتی
secondhand goods	کالاهای دست دوم
knit goods	کالای کش بافت
hazardous goods	کالاهای خطرناک
hard goods	اجسام سخت
hard goods	اجسام پایدار ومقاوم
handling of goods	جابجایی امتعه
handling of goods	جابجایی کالا
goods on consignment	کالاهای امانی
goods on approval	تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
goods receiving	کالاهای درحال تحویل
goods receiving	کالاهای دریافتی
goods inwards	کالاهای درحال تحویل
goods inwards	کالاهای دریافتی
hazardous goods	امتعه خطرناک
heavy goods	کالاهای سنگین
heavy goods	محصول صنایع سنگین
knit goods	کش بافت
inwards goods	کالاهای وارداتی
investment goods	کالاهای سرمایهای
intermediate goods	کالاهای واسطه
intermediate goods	کالاهای واسطهای
lien on goods	حق حبس کالا
marketable goods	کالاهای قابل عرضه به بازار
household goods	her by girl married anewly to given parents جهیزیه
merit goods	کالاهای مطلوب
merit goods	کالاهای ایده ال
heavy goods	ماشین الات سنگین
goods intake	کالاهای درحال تحویل
goods intake	کالاهای دریافتی
fancy goods	کالاهای تجملی
nondurable goods	کالاهای بی دوام
nonessential goods	کالاهای غیر اساسی
on receipt of the goods	بوصول کالا
on receipt of the goods	برسیدن کالا
dutiable goods	کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
durable goods	کالاهای بادوام
durable goods	کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
dress goods	قماشهای زنانه
discount of goods	تخفیف روی کالا
order for goods	سفارش کالا
fate of goods	وضعیت کالا
final goods	کالای نهائی
final goods	کالا برای مصرف نهائی
goods in transit	کالاهای عبوری
goods in pledge	کالای گروی
goods and services	کالاها و خدمات
goods and chattels	اموال و دارائیهای منقول
goods afloat	کالای در راه
mixed goods	کالاهای مختلط
futures goods	کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
narrow goods	کاذی باریک
narrow goods	نوار قیطان
finished goods	کالاهای اماده فروش
finished goods	کالاهای ساخته شده
overdue goods	کالاهای تحویل نشده
capital goods	کالاهای سرمایهای
valuable goods	اشیاء بهادار
appropriation of goods	ضبط مال التجاره
acceptance of goods	پذیرفتن کالا
acceptance of goods	قبول کردن کالا
checking of goods	بررسی امتعه
collection of goods	دریافت کالا
collective goods	کالاهای جمعی
collective goods	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods	مانند جاده
collective goods	پارک و غیره
common goods	کالای مورد نیاز عموم
consumer goods	کالای مصرفی
competitive goods	کالاهای مورد رقابت
complementary goods	کالاهای مکمل
attractive goods	کالاهای جذاب
transport of goods	حمل و نقل بار
deliver the goods <idiom>	موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
business goods	کالای تولیدی
branded goods	کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
bonded goods	کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods	کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods	فهرست تجارتی
bill of goods	صورت کالا
Goods to declare	همراه داشتن کالاهای گمرکی
capital goods	دارایی ثابت
transport of goods	رفت و آمد بار
luxury goods	کالاهای تجملی
contrabanded goods	اموال و اشیا قاچاق
dry goods	اجناس خشک
goods train	قطار باربری
consumer's goods	کالای مصرفی
goods train	قطار حمل کالا
goods trains	قطار باربری
consumption goods	کالاهای مصرفی
substandard goods	اجناس بنجل
goods trains	قطار حمل کالا
dry goods	خشکبار
luxury goods	کالاهای تشریفاتی
consolidate goods	کالاها را ادغام کردن
carriage of goods	حمل و نقل کالا
Contraband goods.	کالای قا چاق
consumer goods	کالاهای مصرفی
consumer goods	اشیاء مصرفی
goods traffic [British E]	رفت و آمد بار
transportation of goods [American E]	رفت و آمد بار
permit goods coveredby	کالای موضوع پروانه
Consumer ( consrmers ) goods .	کالاهای مصرفی
labor intensive goods	کالاهای کاربر
mass production of goods	تولید انبوه کالا
goods inwards sheet	برگ تحویل کالا
nondurable consumer goods	کالاهای مصرفی بی دوام
goods of perishable nature	اموال سریع الفساد
goods received note	برگه دریافت کالا
handing stolen goods	اخفاء مال مسروقه
goods traffic [British E]	حمل و نقل بار
transportation of goods [American E]	حمل و نقل بار
mass production of goods	تولید توده وار کالا
indent upon a person for goods	درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
man made goods	کالاهای ساخت بشر
finished goods stock	موجودی کالاهای تمام شده
receiver of stolen goods	خریدار مال مسروقه
semi luxury goods	کالاهای نیمه تجملی
semi finished goods	کالاهای نیمه ساخته
The goods in this shop could not be flogged.	اجناس این مغازه باد کرده
He swore to having paid for the goods .	قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
semi durable goods	کالاهای نیمه بادوام
The goods were shipped by air .	کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
conclearer of stolen goods	مخفی کننده اموال مسروقه
sea borne goods	کالای حمل شده بوسیله دریا
To place an order for some goods.	کالائی را سفارش دادن
capital intensive goods	کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
receiver of stolen goods	مال خر
bogie goods truck	کامیونحملکالا
the goods are orlie in pledge	کالا در گرو اوست
durable consumption goods	کالاهای مصرفی بادوام
such goods will sell very high	اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
consumer durable goods	کالاهای مصرفی بادوام
Payment on delivery of goods.	پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا

cost of goods manufactured

قیمت تمام شده تولید