Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
cost of time and money
صرف وقت و پول
Other Matches
We do not usually go places that cost a lot of money.
ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
time cost curve
منحنی مخارج برحسب زمان
Time is money.
<proverb>
وقت طلاست .
time money
وام مدت دار
time is money
<idiom>
وقت طلاست
We are pressed for money ( time ) .
ازنظرمالی ( وقت ) تحت فشار هستیم
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
Protection money. Racket money.
باج سبیل
Money for jam . Money for old rope .
پول یا مفتی
money begets money
<idiom>
پول پول می آورد
I'll let you know when the time comes ( in due time ) .
وقتش که شد خبر میکنم
cost
هزینه بهاگذاری کردن
to ones cost
به ضرر یا زیان خود شخص
to one's cost
به ضرر یا زیان خود شخص
cost plus
هزینه باضافه حق الزحمه
cost
بها
cost
ارزش
cost
هزینه
cost
ارزیدن هزینه
cost
خرج
at any cost
بهر قیمت
cost
قیمت
cost
ارزیدن تمام شدن
cost plus
براساس قیمت تجارتی
cost in use
هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
cost plus
بعلاوه سود معینی
cost plus
اضافه بر بهای تمام شده
cost
قیمت گذاری کردن
overall cost
هزینه کل
least cost
حداقل هزینه
cost
قیمت داشتن ارزش داشتن
first cost
هزینه اولیه
book cost
هزینه ثبت شده در دفتر
average cost
میانگین هزینه
average cost
هزینه متوسط
cost reduction
تقلیل قیمت تمام شده
opportunity cost
هزینه فرصت
cost push
فشار هزینه
packaging cost
هزینه بسته بندی
cost push
فشار قیمت
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
cost plus contracts
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
cost plus contracts
قرارداد راس المالی
free of cost
مفت
free of cost
مجانی
cost plus contract
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
opportunity cost
هزینههای کالای تولیدی
cost saving
درامد حاصل از تقلیل هزینه
private cost
هزینه خصوصی
probability cost
بهای احتمالی
cost prices
قیمت تمام شده
cost price
قیمت تمام شده
variable cost
هزینه متغیر
incremental cost
هزینه های اضافی
production cost
هزینه تولید
value cost contract
پیمان بستن با قیمتهای پایه
program cost
هزینه برنامه
incremental cost
هزینه نهایی
program cost
مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
public cost
هزینه عمومی
estimated cost
هزینه پیش بینی شده
prime cost
ارزش اولیه
prime cost
هزینه متغیر
prime cost
هزینه پایه
cost to entry
هزینه ورود
cost unit
واحد هزینه یابی
cost unit
واحدهزینه سنجی
cost unit
قیمت واحد
cost records
مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
opportunity cost
هزینه فرصت از دست رفته
cost unit
هزینه واحد تولید
cost variance
نوسانات هزینه
alternative cost
هزینه جایگزین
cost center
مرکز هزینه زا
actual cost
هزینه واقعی
prime cost
قیمت تمام شده محصول
estimated cost
هزینه براوردی
cost accountant
حساب دار
cost analysis
تجزیه تحلیل هزینههای کار
cost analysis
تجزیه و تحلیل قیمت اجناس
cost analysis
تجزیه و تحلیل هزینه
cost analysis
تجزیه و تحلیل قیمت
cost and freight
قیمت و بهای حمل و نقل
cost and frieght
قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
cost and frieght
سی اند اف
cost bearer
باارزش
cost allocation
بخش هزینه
cost accountant
ارزیاب
cost accounting
حسابداری
cost accounting
ارزیابی
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
cost allocation
تخصیص هزینه
cost allocation
سرشکن کردن هزینه
cost calculation
براورد هزینه
cost category
اقلام هزینهای
cost category
بخش هزینه
cost estimate
براورد هزینه
cost estimate
تخمین مخارج
cost expenditure
هزینه
cost finding
ارزش یابی
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
cost function
تابع هزینه
cost indexes
شاخص هزینه
cost indexes
ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
cost effectiveness
تاثیر بخشی هزینه
cost effectiveness
سودمندبودن بیشتربودن درامد در مقایسه باهزینه ها
cost category
هزینههای انجام شده
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
cost center
تمرکز هزینه
cost centre
مرکز هزینه یابی
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost curve
منحنی هزینه
cost effectiveness
هزینه وبهره وری
cost effectiveness
ثمربخش بودن
cost ledger
دفتر قیمت تمام شده
direct cost
هزینه مستقیم
cost of transport
کرایه
fluxway cost
هزینه تهیه مدار اکتشافی مین
cost of sales
قیمت تمام شده کالای فروش رفته
cost of reproduction
هزینه نوسازی و ترمیم
cost of reproduction
هزینه بازسازی
fixed cost
هزینه ثابت و معین
cost of removal
هزینه جابجایی
cost of transport
قیمت حمل ونقل
carring cost
هزینه حمل
operating cost
مخارج عملیاتی
operating cost
هزینه بهره برداری
operating cost
هزینه عملیاتی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
capital cost
هزینه سرمایه
cost of capital
هزینه سرمایه
capitalized cost
هزینه سرمایهای
cost of production
هزینه تولید
cost of maintenance
هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
factor cost
قیمت تمام شده عامل تولید
conversion cost
هزینه تبدیل
conversion cost
هزینه تسعیر
cost minimization
حداقل کردن هزینه
explicit cost
هزینه اشکار
cost absoption
هزینه موخر
cost absoption
هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
cost account
ذکر ارزش
cost accountant
براورد کننده
controllable cost
هزینهای که بر حسب مقدارتولید تغییر میکند
constant cost
هزینه ثابت معادل cost fixed
comparative cost
اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند
factor cost
هزینه عامل تولید
competition cost
هزینههای رقابتی
cost of distribution
هزینه توزیع
cost of construction
هزینه ساختمان
extra cost
هزینه اضافی
external cost
هزینه خارجی
constant cost
قیمت ثابت
cost accountant
متخصص ارزیابی
noncontrollable cost
هزینه غیر قابل کنترل
cost-effective
سودآور
cost-effective
هزینه کاه
marketing cost
هزینه بازاریابی
increasing cost
هزینههای فزاینده
total cost
هزینه کل
increasing cost
هزینههای صعودی
incremental cost
هزینه نهائی
incremental cost
هزینه اضافی
incremental cost
هزینه نهایی
indirect cost
هزینه غیر مستقیم
indirect cost
هزینه غیرمستقیم
initial cost
هزینه اولیه
cost-effective
کارآمد هزینه
cost purchase
راس المال
economic cost
هزینه اقتصادی
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
reorder cost
هزینه سفارش مجدد
replacement cost
هزینه جایگزینی
replacement cost
هزینه تعویض
replacement cost
هزینه جایگزین کردن چیزی
reproduction cost
هزینه تجدید تولید
decreasing cost
هزینه نزولی
cost-effective
مقرون به صرفه
research cost
هزینه تحقیق
response cost
جریمه
inseparable cost
هزینه غیر قابل تفکیک
inseparable cost
حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
specific cost
هزینه ویژه
sunk cost
هزینههای اضافی
sunk cost
هزینه حاشیهای
manufacturing cost
هزینه تولید
least cost combination
ترکیب حداقل هزینه
least cost design
بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
distribution cost
هزینه توزیع کالا
manufacturing cost
هزینه ساخت
manufacture cost
ارزش ساخت
living cost
هزینه زندگی
maintenance cost
ارزش نگهداری
specific cost
هزینه مستقیم
labor cost
هزینه کار
average cost
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
security for cost
تامین هزینه دادرسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com