English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
counter agent عامل خنثی کننده
Other Matches
electronic counter counter measures اقدامات ضد ضد الکترونیکی
agent ماده
agent عنصر
agent نماینده عامل شیمیایی خرج
agent عامل اطلاعاتی
agent واسطه
agent ارگان
agent نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
agent برنامه یا نرم افزاری که روی یک ایستگاه کاری در شبکه اجرا میشود
agent مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agent واسطه عامل
agent گماشته وکیل
agent وکیل
agent فرستنده
agent کاگزار
agent پیشکار
agent نماینده
agent عامل
agent مامور
fixing agent عامل تثبیت
fluorinating agent عامل فلوئوردار کننده
fluxing agent شارژ
foaming agent عامل کف زای
forwarding agent عامل حمل و نقل
dual agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
filming agent چسباننده
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
factoring agent عامل تنزیل
executive agent شعبه اجرایی
dual agent عامل دو جانبه
executive agent عامل اجرایی
forwarding agent واسطه حمل و نقل
forwarding agent متصدی حمل ونقل
forwarding agent نماینده حمل و نقل
insurance agent نماینده بیمه
land agent دلال معاملات ملکی
law agent نماینده قضایی
law agent نماینده حقوقی
warning agent گند گاز
incapacitating agent گازبیهوشی
manufacturer's agent نماینده تولیدکننده
incapacitating agent عامل بیهوش کننده
igniting agent عامل احتراق
house agent دلال خانه
fusing agent عامل ذوب
insurance agent عامل بیمه
drying agent خشک کننده
customs agent واسطه کارهای گمرکی
customs agent کارگزار گمرک
customs agent واسطه گمرک
curing agent سختگر
undercover agent مامورتحقیق مخففی
fluxing agent ماده گدازاور
consular agent نماینده کنسولی
cooling agent عامل سرد کننده
consular agent قائم مقام کنسول
consular agent نایب کنسول
consular agent کنسول
confusion agent عامل گیج کننده
customs agent نماینده گمرکی
cyanogen agent عامل سیانید
cyanogen agent عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
dispersing agent عامل پاشنده
emulsifying agent عامل امولسیون کننده
diplomatic agent وزیرمختار کاردار
diplomatic agent سفیر
diplomatic agent مامور سیاسی
developer agent ماده فهور
developer agent عامل فهور
detonating agent عامل منفجر کننده
demasking agent عامل عریانساز
degreasing agent عامل پاک کننده روغن
defoliating agent عامل از بین برنده برگ وسبزینه درختان
defoamer agent کف زدای
confusion agent عامل گیج کردن دشمن
manufacturer's agent نماینده سازنده
washing agent مواد شوینده
toxic agent گاز سمی
toxic agent عامل شیمیایی سمی
toxic agent ماده سمی
thickening agent عامل غلیظ کننده
stripping agent عامل رنگ گیر
special agent وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
sole agent نماینده منحصر بفرد
sole agent نماینده انحصاری
smoke agent ماده دودانگیز
smoke agent عامل شیمیایی دودانگیز
shipping agent نماینده شرکت کشتیرانی
shipping agent اژانس حمل
universal agent وکیل تام الاختیار
universal agent وکیل مطلق الوکاله
vesicant agent گاز تاول زا
stripping agent رنگ زدا
stripping agent ماده رنگ بر
publicity agent نمایندهافکارعمومی
estate agent فروشندهزمینوملک
secret agent جاسوس
secret agent مامور مخفی
wetting agent عامل خیس کننده
undercover agent کارآگاه مخففی
wetting agent ماده خیس کننده
vomiting agent عامل تهوع اور
vomiting agent گازاستفراغ اور
vesicant agent عامل شیمیایی تاول زا
shipping agent موسسه حمل کالا
shipping agent شرکت حمل
shiping agent حق العمل کار بارگیری کشتی
oxidizing agent عامل اکسنده
oxidizing agent عامل اکسیداسیون
overseas agent نماینده درکشور بیگانه
overseas agent نماینده خارجی
news agent خبرگزار
news agent روزنامه فروش
nerve agent گازعصب
nerve agent عامل شیمیایی عصبی
mercantile agent بازرگانی
mercantile agent نماینده
masking agent عامل پوشاننده
manufacturers' agent نماینده تولیدکننده
precipating agent عامل رسوب دهنده
press agent مامور اگهی و تبلیغ
proxy agent نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
shiping agent کارگزار بارگیری کشتی
sequestering agent عامل منزوی کننده
sequestering agent عامل کمپلکس دهنده
scholastic agent شاگرد پیدا کن
scholastic agent دلال تدریس
sales agent نماینده فروش
resolving agent عامل تفکیک کننده
releasing agent عامل رهاکننده
reducing agent عامل کاهنده
psychochemical agent گاز عصبی
psychochemical agent عامل عصبی
psychoactive agent ماده روانگردان
manufacturers' agent نماینده سازنده
complexing agent عامل کمپلکس دهنده
accelerating agent ماده تسریع کننده
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
agent de change دلال ارزی
agent net شبکه اطلاعاتی
agent officer افسر عامل پرداخت
acidulating agent اسیدی کننده
agent representative عامل
choking agent عامل خفه کننده
alkylating agent عامل اکلیل دار کننده
alloying agent عنصر الیاژی
anticrop agent عامل ضد غلات
anticrop agent عامل ضدمحصولات کشاورزی
antimateriel agent عامل فساد اماد
aerating agent مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
aerating agent هوادهنده
adhesion agent عامل چسبندگی
absorbing agent عامل جذب
accelerating agent کاتالیزور
acetylating agent عامل استیل دار کننده
acetylizing agent عامل استیل دار کننده
acidulating agent ماده اسیدی کننده
action agent مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
acylating agent عامل اسیل دار کننده
addition agent ماده افزودنی
addition agent عامل افزودنی
adhesion agent مایه چسب افزا
adhesion agent ماده تشدیدکننده خواص
adhesion agent چاشنی چسب افزا
antimateriel agent عامل مخصوص فاسد کردن اماد
alkylation agent عامل الکیل دار کننده
antiplant agent عامل ضد رویش گیاهان
biological agent عامل میکربی
blood agent مدت پرواز
free agent بازیگر بدون قرارداد
catalytic agent عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
casualty agent عامل ایجاد تلفات و ضایعات
blood agent عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
blowing agent عامل پف کننده
agent provocateur مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند
coloring agent ماده رنگ
coloring agent رنگ مصرفی
commision agent نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
commission agent حق العمل کار
chelating agent عامل کی لیت ساز
double agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
biological agent عامل زیستی
bleaching agent عامل رنگبر
blister agent عامل تاول زا
chlorinating agent عامل کلردار کننده
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
blister agent گاز تاول زا
chemical agent ماده شیمیایی
chemical agent عامل شیمیایی
choking agent گاز خفه کن
complexing agent عامل کمپلکس کننده
travel agent سفرچین
travel agent سفر ارا
counter پیشخان
counter معکوس
under the counter <idiom> مخفیانه فروخته شدن
counter ضربت متقابله معامله به مثل
counter ضربت متقابل
counter درجهت مخالف
counter درروبرو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com