English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
counter check چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
Search result with all words
baggage check-in counter کنترلبستههاوساکها
Other Matches
electronic counter counter measures اقدامات ضد ضد الکترونیکی
counter بالعکس
counter مقابله کردن تلافی کردن
counter جواب دادن معامله بمثل کردن با
counter شمارشگر
counter مقابله کردن
counter ضربت زدن ضد
counter مقابل دستگاه شمارنده
counter عقربه شمارش
counter پیشخان
counter پیشخوان
counter باجه
counter معکوس
counter درروبرو
counter درجهت مخالف
under the counter <idiom> مخفیانه فروخته شدن
over the counter خارج از بورس فروخته شده
counter- پیشوندی به معنای مخالف یاضد
counter کنتور
under the counter قاچاقی
under the counter داروی بدون نسخه وغیر مجاز
up/down counter شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند
counter پیشخوان باجه
counter بساط
counter شمارنده
counter ضربت متقابل
counter گیشه
outside counter روریهمعکوس
counter برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
counter 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
over-the-counter <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
counter باجه تلاقی کردن
counter ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
counter دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
counter شمارگر
counter متقابل
counter حمله
counter چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter ضربت متقابله معامله به مثل
counter ضد
counter sign اسم عبور
frequency counter شمارنده فرکانس
counter sabotage ضد خرابکاری
counter rotate چرخش بالاتنه در پیچ
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
counter reconnaisance ضد شناسایی
counter recoil دستگاه عاید
counter recoil عمل عاید عمل عودت لوله
counter recoil برگشتن لوله پس از عقب نشینی
binary counter شمارنده دودویی
counter sign اسم شب
counter subversion ضد خرابکاری
counter transference انتقال متقابل
counter trade داد و ستدمتقابل
counter trade تجارت متقابل
counter weight وزنه تعادل
counter weight پاسنگ
counter weight وزنه مقابل
detotalizing counter شمارندهای که کل مقدارباقیمانده ماده مورد سنجش را نشان میدهد
counter surveillance عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
counter surveillance ضد مراقبت
counter subversion ضد براندازی
counter sign نشانی
counter parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
counter ceiling سقفواره
counter ceiling کمرپوش
counter ceiling خوانچه پوش
counter charge تهمت متقابله
counter charge دعوی متقابل در امر جزایی
counter circuit کنتور رادار
counter claim دعوی متقابل
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
counter credit اعتبار متقابل
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
counter balance وزنه تعادلی
counter current جریان متقابل
counter disengagement حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
counter mechanism مکانیسم شمارشگر
control counter شماره کنترلی
counter propaganda تبلیغ متقابل
counter propaganda پاداوازه گری
counter revolution ضد انقلاب
counter revolution عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
counter agent عامل خنثی کننده
counter air ضد هواپیمایی
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter approach استحکامات متقابله
counter attraction کشش متقابل
counter attraction جاذبه متقابله
counter battery ضد اتشبار
counter battery عملیات ضد اتشبار
counter e.m.f. cell پیلهای برق وارانی
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
counter fire اتش متقابل
counter memorial یادداشت متقابل اخطار متقابل
counter military ضد عملیات نظامی
counter military مقابله باعملیات نظامی
counter mortar ضد خمپاره
counter mortar اتش ضد خمپاره انداز
counter offensive پدافند متقابل
counter offensive حمله متقابل
counter offer پیشنهاد متقابل
counter offer عرضه متقابل
counter preparation ضد تهیه
counter preparation تیر ضد تهیه
counter purchase خرید متقابل
counter purchase تهاتر
counter memorial جواب یادداشت
counter mechanism طرزکارشمارشگر
counter fire اتش ضد اتشباربر علیه دشمن
counter flood اب گیری ضد انحراف ناو متعادل کردن ناو با پر کردن مخازن ان
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
counter gambit گامبی متقابل
counter guerilla ضد چریکی
counter guerilla ضد گریلایی
counter insurgency ضد شورش
counter intelligence ضداطلاعات
counter ion یون مخالف
counter jump پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
counter jumper فروشنده دکان
counter jumper شاگرد دکان
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
counter purchase داد وستد متقابل
B line counter ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
counter attack پاتک
counter-measures اقدام جبران کننده
counter-measures پادکار
counter-measures پیشگیری
counter-productive زیانبخش
counter-productive گزندآور
counter-productive آسیبآور
counter-productive پادفرآور
counter-revolution ضد انقلاب
counter-measures چارهجویی
counter-measures اقدام متقابل
counter-measure پیشگیری
counter attack حمله متقابله
Geiger counter شمارشگر مولر
Geiger counter شمارگر گایگر- مولر
turns counter دور شمار
counter-measure اقدام متقابل
counter-measure چارهجویی
counter-measure اقدام جبران کننده
counter-measure پادکار
counter-revolution جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolutions ضد انقلاب
counter-revolutions جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-fort [شمع پشتیبان دیوار]
counter-lath تخته سقف
counter-lath توفال
counter-mure موج شکن
counter-scrap دیوار
counter-vault قوس کفبند
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
counter-change نقش شطرنجی
counter-brace تیر تقویت عرضی
counter-arch [قوسی مخالف قوس دیگر]
information counter جایگاهاطلاعات
row counter رجشمار
tape counter شمارشگرنوار
ticket counter جایگاهبلیط
counter-revolutionary ضدرژیم
counter shed پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
counter-apse [محرابی مخالف محراب دیگر]
program counter شمارنده برنامه
photon counter شمارگر فوتونی
modulo n counter شمارنده به پیمانه
magnetic counter کنتور مغناطیسی
loop counter شمارنده حلقه
counter espionage ضد جاسوسی
counter-espionage ضد جاسوسی
counter-espionage عملیات ضدجاسوسی
counter espionage عملیات ضدجاسوسی
counter-poise پل متحرک باسکولی
address counter نشانی شمار
location counter مکان شمار
line counter شمارنده سطر
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
impluse counter شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
program counter شمارشگربرنامه
pulse counter پالس شمار
pulse counter ضربه شمار
step counter گام شمار
to nails to counter رسوا کردن
counter-attacks پاتک
counter-attacks حمله متقابله
counter-attack پاتک
counter-attack حمله متقابله
speed counter کنتورسرعت
speed counter شمارشگر عده دور
sequence counter ترتیب شمار
ring counter شمارنده حلقهای
repeat counter شمارنده تکرار
over-the-counter interbank transactions داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
electronic counter measure جنگهای الکترونیکی
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
falkbeer counter gambit گامبی متقابل فالکبیر درگامبی شاه شطرنج
geiger mueller counter کنتور گایگر مولر
over-the-counter trading of securities بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com