English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
cover note بیمه نامه موقت
cover note گواهی بیمه نامه
cover note گواهی پوشش بیمه
Other Matches
He has read the book from cover to cover . کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
d. note درخواست پرداخت
note کلید پیانو
note یادداشت
i will note it down یاد داشت میکنم
note درنظر گرفتن
note تفسیر
note of a نشان شگفت
note of a علامت تعجب
note تذکر
note توجه
note اسکناس
note اهنگ صدا نت موسیقی
note تبصره یادداشت ها
note یادداشت کردن
note ثبت کردن
note بخاطرسپردن
note ملاحظه کردن
note نت موسیقی نوشتن
note توجه کردن ذکر کردن
note تبصره قبض
note نامه رسمی
take note اتخاذ سند کردن
take note of اتخاف سند کردن
to take note of ملاحظه کردن
whole note گرد
note خاطرات یادداشت
Please note [that] ... قابل توجه است که
note سند
note نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
note pro-memoria
grace note نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
bank note چک تضمین شده سند در وجه حامل
consignment note بارنامه
borrower's note قبض بدهکاری
callective note بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
contents note فهرست محتوای بسته بندی
key note معرف مایه
contract note سند مقاطعه توافق نامه
consignment note سند ارسال کالا
contract note سند قرارداد
consignment note اعلامیه حمل
covering note بیمه نامه موقت
debit note سند هزینه
note book دفتر کتابچه
note of hand قبض عندالمطالبه
note paper کاغذ نویسی
note paper کاغذ رقعهای
note verbal verbal
packing note فهرست بسته بندی
packing note گواهی بسته بندی
quarter note نت یک چهارم
recommendatory note پی نوشت
rectification note اصلاحیه
time note سند یا قبض مدت دار
to make a note of یاد داشت کردن
to sund a note نواختن یک نت
treasury note اسکناس صادره از طرف خزانه
verbal note شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
worthy of note قابل ملاحظه
note values انواعنت
note book دفتریاد داشت
marginal note حاشیه
key note مایه نما
debit note صورتحساب بدهی
debit note رسید بدهکار
delivery note حواله تحویل
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
demand note مطالبه نامه
demand note سفته
demand note چک تمسک
eighth note نت اکتاو
eighth note نت یک هشتم
foot note پی نوشت
foot note پانوشت
foot note زیرنویس
freight note صورتحساب هزینه حمل
freight note سندکرایه و بارکشی
ground note نت زمینه
issue note برگه صدور
sick note گواهیپزشکیاستعلاجی
promissory note سفته
advice note حواله پیش پرداخت
credit note سند بدهی
credit note برگ بستانکار
credit note صورت وضعیت اعتباری
promissory note سند بدهی
credit note اعلامیه بستانکاری
promissory note سند ذمهای
promissory note فته طلب یا پته طلب قبض عندالمطالبه
promissory note فته طلب
half note نیم پرده
half-note نیم پرده
sixteenth note نت یک شانزدهم
advice note دستورپیش پرداخت
promissory note برگه بدهی
bank note چک تضمین شده
advice note یادداشت اطلاع
promissory note اسناد اعتباری
bank note اسکناس
bank note پول
materials returned note برگه مواد برگشتی
materials returned note یادداشت مواد عودت داده شده
railway consignment note سند ارسال کالا با راه اهن
block note paper دسته کاغذیاد داشت
A sharp note(reply). نامه (جواب ) تند ( شدید اللحن )
air consignnment note قبض حمل هوایی
goods received note برگه دریافت کالا
I must make a special note of that. من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
inland waterway consignment note صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
cover اختفاء
cover انجام دادن
cover جان پناه خفاگاه پوشاندن
cover حفاظ
cover بسته بندی
cover سرپوش
cover مخفی در بر گرفتن
cover حایل شدن
from cover to cover ازاغازتا انجام کتاب
cover حاوی بودن درپوش
cover روپوش
cover دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover نگهبان بگوش
cover پاکت
cover رویه لفاف
to cover in پوشاندن
to cover up پوشاندن
under cover سربسته درپاکت
cover مخفی گاه [جامعه شناسی]
cover پوشش مخفی [جامعه شناسی]
under cover <idiom> پنهان شدن
cover up <idiom> پنهان کاربدواشتباه
to cover in پرکردن
cover پوشاندن
cover جلد
cover پوشش
cover تامین کردن
to cover up پیچیدن
take cover جان پناه گرفتن
cover طی کردن
take cover پشت جان پناه قرار گرفتن
cover پنهان کردن
cover جلد کردن
take cover حفاظ گرفتن
cover بازی دفاعی
cover سطح برف
cover اماده برای برگرداندن توپ
cover امادگی
cover مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover بوته زار پناهگاه شکار
cover سقف زدن
cover روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover جلد سرپوش
cover تامین
cover تامین زیان و خسارات بیمه
cover all رولباسی
cover اماده شدن برای دریافت توپ
cover off پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
cover up در لاک دفاعی فرورفتن
cover all بارانی یا روپوش
cover-up در لاک دفاعی فرورفتن
To make an apt remark . To stpike the right note. بجا سخن گفتن
under cover of letter no ضمن نامه شماره
glass cover پوشششیشهای
head cover محافظسر
lever cover پوششدربازکن
mattress cover گردنبندبلندمهمانی
to cover one's nakedness ستر عورت کردن
cover-ups در لاک دفاعی فرورفتن
cover drive ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
cover and concealment پوشش و اختفاء
corset cover لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
cover girl ستارهی روی جلد
cover girls زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover an angle زاویهای را بستن
cover girls ستارهی روی جلد
first-day cover پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
battery cover پوششباطری
filter cover پوششفیلتر
toilet cover رو میزی برای میز ارایش
pan cover پوششکنه
pillow cover ستونمخروطی
cloud cover غلظت ابر اتمی
cell cover درپوش باتری
bed cover روتختی
divan cover [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
horse cover قالیچه زیر زین اسب
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
air cover پوشش هوایی
binding cover پوشش تعهد شده
batterty cover سرپوش باتری
basic cover عکسبرداری اولیه هوایی
cloud cover سطح ابر زیرپوشش اتمی
column cover پوشش ستون
seat cover پوششصندلی
sliding cover پوششمتحرک
speaker cover پوششصدا
valve cover روپوشسرپاپ
duvet cover روپوشقابلشستشو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com