English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
cover one's tracks <idiom> پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
Other Matches
He has read the book from cover to cover . کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
tracks دنبال کردن
tracks پی کردن
tracks تسلسل
tracks مسابقه دویدن
tracks نشان
tracks راه
tracks خط اهن جاده
tracks اثر
tracks رد پا
tracks پیگردی کردن
tracks باریکه
tracks لبه
tracks شیار
tracks جاده
tracks مسیر
tracks اثار
tracks پیدا کردن
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks ادامه گوی در مسیربولینگ
tracks زمین بازیهای میدانی
tracks رد
tracks خط سیر
tracks ایز راه
tracks ایز
tracks در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks تعقیب کردن
tracks تعقیب مسیر کردن
tracks ردیابی کردن
tracks مسیرطی شده
tracks خط
tracks مسیر دو
tracks راهچه
tracks با طناب کشیدن راه
in one's tracks <idiom> ناگهانی ،بیدرنگ
tracks دنبال کردن یک مسیر به درستی
tracks یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracks توالی ردپاراگرفتن
tracks محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
tracks تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
cinder tracks زمین دو
caterpillar tracks وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
mine tracks ریلهای مین گذاری ناوها
stop in one's tracks <idiom> سریه متوقف شدن
railway tracks خط اهن
railway tracks مسیر راه اهن
follow in one's footsteps (tracks) <idiom> دنبال روی دیگری
wrong side of the tracks <idiom> قسمت فقیرنشین شهر
number of tracks sign شمارهعلائملبه
from cover to cover ازاغازتا انجام کتاب
to cover in پوشاندن
to cover in پرکردن
take cover پشت جان پناه قرار گرفتن
take cover حفاظ گرفتن
take cover جان پناه گرفتن
cover دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
to cover up پوشاندن
under cover سربسته درپاکت
cover off پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
cover all بارانی یا روپوش
cover all رولباسی
cover پوشش مخفی [جامعه شناسی]
to cover up پیچیدن
under cover <idiom> پنهان شدن
cover up <idiom> پنهان کاربدواشتباه
cover حفاظ
cover مخفی در بر گرفتن
cover حایل شدن
cover جلد کردن
cover حاوی بودن درپوش
cover روپوش
cover نگهبان بگوش
cover تامین زیان و خسارات بیمه
cover پنهان کردن
cover طی کردن
cover تامین کردن
cover سرپوش
cover جان پناه خفاگاه پوشاندن
cover پاکت
cover رویه لفاف
cover جلد
cover پوشش
cover انجام دادن
cover اختفاء
cover بسته بندی
cover بوته زار پناهگاه شکار
cover سقف زدن
cover روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover جلد سرپوش
cover تامین
cover مخفی گاه [جامعه شناسی]
cover up در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up در لاک دفاعی فرورفتن
cover پوشاندن
cover مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover اماده شدن برای دریافت توپ
cover بازی دفاعی
cover امادگی
cover اماده برای برگرداندن توپ
cover سطح برف
to cover one's nakedness ستر عورت کردن
protective cover روکش محافظ
radiator cover روکش رادیاتور
toilet cover رو میزی برای میز ارایش
sight cover روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
protective cover روپوش حفاظ
to cover much ground رسابودن
protective cover پوشش حفافتی
protective cover جان پناه دفاعی
saddle cover زین پوش
saddle cover زین پیچ
saddle cover غاشیه
to cover much ground وسیع بودن
under cover of letter no ضمن نامه شماره
cover girl زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
seat cover پوششصندلی
sliding cover پوششمتحرک
speaker cover پوششصدا
valve cover روپوشسرپاپ
duvet cover روپوشقابلشستشو
loose cover روکش
bed cover روتختی
divan cover [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
horse cover قالیچه زیر زین اسب
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
pillow cover ستونمخروطی
pan cover پوششکنه
cover girl ستارهی روی جلد
cover girls زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girls ستارهی روی جلد
first-day cover پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
battery cover پوششباطری
filter cover پوششفیلتر
glass cover پوشششیشهای
head cover محافظسر
lever cover پوششدربازکن
mattress cover گردنبندبلندمهمانی
to cover much ground جامع بودن
piston cover پوشش پیستون
cover charges مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
concrete cover پوشش بتنی روی فولاد
contingency cover بیمه حمل احتیاطی
corset cover لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
cover an angle زاویهای را بستن
cover and concealment پوشش و اختفاء
cover drive ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
cover note بیمه نامه موقت
cover note گواهی بیمه نامه
cover note گواهی پوشش بیمه
cover plate صفحه سرپوش
cover plate پشت بندصفحه بست
cover point عضو دفاع نزدیک
cover point محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
comparative cover پوشش نسبی
cover-ups در لاک دفاعی فرورفتن
air cover پوشش هوایی
cover charge مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
base cover عکس برداری اولیه
basic cover عکسبرداری اولیه هوایی
batterty cover سرپوش باتری
binding cover پوشش تعهد شده
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
cell cover درپوش باتری
cloud cover غلظت ابر اتمی
cloud cover سطح ابر زیرپوشش اتمی
column cover پوشش ستون
communication cover پوشش مخابراتی
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
cover shame عذر
hatch cover درب دهلیز
fighter cover پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter cover پوشش هواپیماهای جنگنده
fire cover پوشش اتش
overhead cover پوشش بالای سر روپوش بالای سر
overhead cover حفاظ بالای سر
hatch cover درپوش دوردریچه
open cover بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
open cover بیمه نامه باز
hub cover قالپاق چرخ
ice cover یخپوش
insurance cover پوشش بیمه
extra cover پوشش اضافی برای بل گرفتن
magneto cover سرپوش مگنت
cover shame بهانه
piston cover کف پیستون
depleted cover پوشش کاهسته
depleted cover پوشش کاسته شده
dish cover سرپوش
dust cover سرپوش غبارگیر
extra cover بازیگر بل گیر
perforated cover plates صفحات سوراخدار
to have private insurance [cover] بیمه خصوصی داشتن
perforated cover plates صفحات مشبک
can not judge a book by its cover <idiom> [چیزی را نمی شود صرفا از روی قیافه قضاوت کرد]
his hat cover his fanily خودش است و کلاهش
cut and cover shelter سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
under cover of frind ship بعنوان دوستی
excess cover treaty قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com