Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
covered storage area
منطقه انبار مسقف
Other Matches
storage area
ناحیه انبارش
material storage area
انبار مصالح ساختمانی
common storage area
ناحیه اشتراکی انباره
be covered
کلاه برسر بگذارید
covered
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
covered way
راهسرپوشیده
covered approach
مسیر پوشیده
covered approach
پیشروی پوشیده معابر مخفی
covered approach
راه نفوذی پوشیده
covered electrode
الکترود پوشش دار
silk covered
سیم ابریشم پوش
covered space
فضای پوشیده
covered space
فضای سر پوشیده
covered position
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
covered position
موضع پوشیده
covered forge
کوره دیواری
rubber covered wire
سیم با روکش لاستیکی
covered parapet walk
گذرگاهسنگرسرپوشیده
covered bogie truck
کامیونواگنتختسرپوشیده
cotton covered wire
سیم با روکش پنبهای
slightly covered sky
آسماناندکیپوشیدهازابر
lead covered cable
کابل با غلاف سربی
double silk covered
سیم با دو روکش ابریشمی
covered dovtail joint
درز دم چلچلهای تو کار درز دزدی
double cotton covered
سیم با دو روکش پنبهای
to be covered by social security
بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
The motor vehicle is covered by theft insurance.
این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
storage
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage
هر رسانه ذخیره سازی داده
storage
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage
دیسک برای ذخیره داده
storage
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage
ذخیره سازی
storage
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage
می نیست
storage
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage
مشابه 9641
storage
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage
انبار
storage
انبار کردن
storage
مخزن
storage
ذخیره سازی انبار کالا
storage
انبارش
storage
انباره
storage
اندوزش
storage
ذخیره کردن
storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage
نگهداری
storage
خزانه
storage
ذخیره کردن ذخیره
storage
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
caged storage
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
protected storage
حافظه محافظت شده
core storage
انباره هستهای
core storage
انبار چنبرهای
core storage
انباره چنبرهای
parallel storage
انباره موازی
parallel storage
انبارش موازی
permanent storage
انباره دائمی
bulk storage
انباره پر گنجایش
buffer storage
حافظه میانگیر
open storage
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
serial storage
انباره نوبتی
sequential storage
انباره ترکیبی
semiconductor storage
حافظه نیمه هادی
bin storage
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
secondary storage
انباره ثانوی
secondary storage
حافظه ثانویه
secondary storage
انباره ثانویه
seasonal storage
مخزن فصلی
buffer storage
انباره میانگیر
permanent storage
انبارش دائمی
caged storage
انبار کردن به طریقه محصور
permanent storage
حافظه دائمی
storage coefficient
ضریب ذخیره
coefficient of storage
ضریب ذخیره
carryover storage
ذخیره سالیان
carryover storage
مخزن سالیان
bulk storage
انباره پرگنجایش
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
circulating storage
انباره گردشی
regenerative storage
انباره باززا
real storage
حافظه حقیقی
read only storage
انباره فقط خواندنی
primary storage
انباره اولیه
program storage
انباره برنامه
protected storage
انباره محافظت شده
capacitor storage
حافظه خازنی
common storage
حافظه مشترک
protected storage
انباره محفوظ
pushup storage
انباره بالا فشردنی
real storage
انباره واقعی
online storage
انباره درون خطی
fuel storage
انبار سوخت
erasable storage
انباره پاک شدنی
local storage
انباره محلی
energy storage
انباره ی انرژی
magnetic storage
انباره مغناطیسی
electrostatic storage
انباره الکترواستاتیکی
magnetic storage
منبع مغناطیسی
dynamic storage
حافظه پویا
dynamic storage
انباره پویا
erasable storage
حافظه پاک شدنی
dry storage
خشک داری
drum storage
drum magnetic
magnetic storage
ذخیره مغناطیسی
external storage
انباره خارجی
gas storage
مخزن بنزین
high storage
انباره بالا
immediate access storage
storage main
intermediate storage
انباره واسط
internal storage
حافظه ی داخلی
fixed storage
حافظه ثابت
fixed storage
انباره ثابت
internal storage
حافظه داخلی
file storage
انباره فایل
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
external storage
ثبات خارجی کامپیوتر
external storage
حافظه خارجی
main storage
انباره اصلی
main storage
حافظه اصلی
dead storage
حجم مرده
dead storage
گنجایش مرده
dead storage
مانداب
dead storage
انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
nonerasable storage
انباره پاک نشدنی
nonerasable storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
nonerasable storage
حافظه پاک نشدنی
nonvolatile storage
حافظه غیر فرار
off line storage
حافظه برون خطی
daily storage
مخزن روزانه
cryoelectronic storage
یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
offline storage
انباره برون خطی
nondestructive storage
انباره غیر مخرب
net storage
انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
mass storage
تل انباره
mass storage
انبارش تودهای
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
mass storage
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
mass storage
ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
disk storage
انباره گردهای
mass storage
انبار انبوه
primary storage
حافظه اولیه
matrix storage
انباره ماتریسی
nesting storage
انباره تودرتو
nesting storage
انباره پشتهای
net storage
انبار بار یکجا
on line storage
حافظه درون خطی
backing storage
انباره پشتیبان
storage level
تراز خزانه
storage tank
انبار
storage unit
واحد ذخیره
storage unit
واحد انباره
switch storage
انباره گزینهای
tape storage
انباره نواری
terabit storage
بیلیون بیت حافظه
temporary storage
انباره موقت
temporary storage
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
temporary storage
می نیست
temporary storage
حافظه موقت
temporary storage
انباره موقتی
useable storage
ذخیره مفید
storage tank
مخزن
storage level
تراز ذخیره تراز مخزن
storage location
مکان انباره
storage location
مکان ذخیره
storage location
مکان انباره محل انباره
storage location
موقعیت انباره
storage map
نقشه حافظه
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
storage pile
انبار مصالح در کارگاه
storage pool
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
storage protection
حفافت انباره
storage protection
حفافت حافظه
storage register
ثبات انباره
vault storage
محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
annual storage
مخزن سالانه
scenery storage
چشماندازانبار
storage compartment
قسمتذخیره
storage door
دروسایلذخیرهای
storage space
فضایذخیره
storage tray
سینیذخیره
addressable storage
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
addressable storage
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
cold storage
سردخانه
winter storage
مخزن زمستانه
virtual storage
انباره مجازی
virtual storage
حافظه مجازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com