English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (9 milliseconds)
English Persian
covering barrier مانع پوشاننده
covering barrier مانع پوششی
Other Matches
covering پوشش
covering پوشش سرپوش
covering روکش سیم
covering شامل
covering پوشه دربرگیرنده
covering جلد
covering سرپوش
covering note بیمه نامه موقت
covering force نیروی پوششی
covering fire اتش پوشش کننده
covering fire اتش پوشاننده
short covering خرید سهم برای تامین فروشهای سلف
covering slab تاوه یا صفحه روکش
covering tile اجر روکش
covering tile اجر یا تایل پوشاننده
covering troops یکانهای پوششی
covering troops یکانهای پوشش کننده
floor covering کف پوش
short covering پیش خرید
covering disc صفحهپوشیدهشده
covering grille شبکهسرپوش
covering materials موادپوشاننده
covering a man حمایت فوروارد
covering letter نامه توضیحی
covering letters نامه پوششی
covering letters نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters نامه توضیحی
covering letter نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letter نامه پوششی
covering: bookbinding leather جلوچرمیصحافیشده
close covering group ناو گروه مامور پوشش نزدیک
close covering group ناو گروه پشتیبانی نزدیک
roof covering material مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
barrier سد
barrier راه کسی را بستن
barrier حصار
barrier نرده
barrier مانع
barrier دیواره
barrier مرز
barrier نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
fire barrier اتش بر
energy barrier سد انرژی
crash barrier حصار کنار جاده
crush barrier حصار
barrier-free بدون حائل
trade barrier قید و بند تجارتی
protective barrier سد حفافتی
sound barrier مانع صوتی
potential barrier پشته پتانسیل
trade barrier مانع تجارت
barrier layer بند الکترونی
trade barrier مانع تجارتی
rear barrier حد عقب سپاه یا لشگر
barrier lamp لامپاحتیاطرویمانع
protective barrier مانع حمایتی
protective barrier سد حمایتی
potential barrier سد هستهای
trade barrier ممانعت تجاری
barrier support نگهدارندهمانع
potential barrier سد پتانسیل
depletion barrier ناحیه تخلیه
activation barrier سد فعال سازی
barrier minefield میدان مین داخل مانع
barrier minefield میدان مین سد کننده
barrier material مواد لازم برای ساختن موانع
barrier light نورافکن ساحلی
barrier light نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
barrier layer لایه سدی
barrier inspection بازدید ازموانع
barrier inspection بازدید کنار جاده
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
arresting barrier چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
antisubmarine barrier سد ضدزیردریایی
antisubmarine barrier مانع ضد زیردریایی
barrier patrol ناو گشتی سد کننده
barrier patrol گشتی مامور موانع
barrier penetration نفوذ در سد
barrier reef صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
class barrier مانع طبقهای
barrier to entry منع ورود به صنعت
barrier tactics تاکتیک تهیه موانع
barrier tactics فن استفاده از موانع
barrier spacing مرزبندی کردن
barrier plan طرح موانع
barrier spacing فاصله بین موانع
barrier reef سد اب سنگی
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
barrier layer cell سلول لایه سدی
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
crossing barrier mechanism قالبفلزی
contact potential barrier پشته پتانسیل مجاورتی
barrier penetration by particles نفوذ ذرات در سد
magnetic barrier layer لایه سدکننده مغناطیسی
barrier layer detector اشکارساز لایه سدی
barrier layer capacitance فرفیت بند الکترونی
barrier layer cell پیل نور برقی مجاورتی
barrier combat air patrol گشتی مرزی هوایی
barrier combat air patrol گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com