English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
English Persian
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
Other Matches
revolving fund تنخواه گردان
revolving fund اعتبار در گردش
revolving گردان
revolving قابل تجدید
revolving چرخنده
revolving گردنده دورانی
revolving رجعی
revolving راجعه
revolving credit اعتبار قابل تجدید
revolving drum طبله چرخان
revolving nosepiece تغییرجهتعدسی
revolving cylinder سیلندردورانی
revolving kiln کوره گردان
revolving top استوانه توزیع
revolving crane جرثقیل گردان
revolving credit اعتبار گردان
revolving sprinkler آبپاشدورانی
revolving doors در چرخان
revolving door در چرخان
reinstatement of revolving credit اعتبار گردانی را تجدید کردن
craft پیشه
craft هنر
craft صنعت
craft مهارت نیرنگ
craft وسیله حمل و نقل
craft کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
craft حرفه
craft شناوه کوچک
craft شناوک
mother craft بچه پروری
mother craft مادری
leech craft پزشکی
air craft هواپیما
craft union اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
hover craft هاور کرافت
hover craft هواناو
craft union اتحادیه صنفی
king craft کشورداری
king craft سیاست
assault craft ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
assault craft ناوچه نیروبر
king craft سیاست پادشاهی
craft guild صنف پیشه وران
wood craft جنگل شناسی از لحاظ شکار
stage craft فن درست کردن نمایش
space craft فضاپیما
state craft سیاستمداری
small craft کشتیهای کوچک ضتی ب
To be a master of ones craft. درفن خود استاد بودن
small craft کرجی ها
service craft ناوهای خدماتی دریایی
service craft قایق گشتی
rotor craft هواپیمای ملخ دار
landing craft کرجی ساحلی
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
tile maker's craft کاشیگری
landing craft raiding قایق هجومی
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
landing craft assault قایق نیرو پیاده کن
landing craft tank ناو تانک پیاده کن
fund وجوه
fund وجه
fund موجودی دارائی
fund ذخیره
fund اعتبار
fund اعتبار مالی
fund دارائی
fund موجودی سرمایه
fund صندوق
fund تنخواه قرضه دولتی سهام
fund سرمایه
fund تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund پشتوانه
fund تهیه وجه کردن
fund سرمایه گذاری کردن
trust fund وجوه پس انداز شده
trust fund سپرده
trust fund وجوه متراکم شده
mutual fund شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
pension fund صندوق بازنشستگی
trust fund وجه امانی
trust fund سرمایه امانی
sinkin fund وجوه استهلاکی
benevolent fund کمکبهانجمنخیریه
slush fund پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
fund-raising گردآوری اعانه
unemployment fund صندوق تامین بیکاری
sustentation fund اعانه برای روحانیون بی نوا
capital fund وجوه سرمایه
depositary for a fund سپرده برای یک صندوق
sinking fund دخیره استهلاک دین
sinking fund ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund وجه استهلاکی
reserve fund وجوه اندوخته
reserve fund وجوه ذخیره
guarantee fund سپرده تضمینی
imprest fund اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
imprest fund اعتبار مساعده
consolidated fund سرمایه ذخیره
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
emergency fund وجوه اضطراری
contingency fund وجوه احتیاطی
current fund اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
current fund نقدینه
blended fund سرمایههای بهم منظم شده
trust fund وجوه سپرده
point fund پاداش پایان فصل
provident fund وجوه احتیاطی
fund code کد اعتبارات
provident fund وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
loan fund صندوق وام
aid fund صندوق تعاون
amortization fund وجه استهلاک
trust fund سپرده امانی
relief fund وجوه اعانه
reserve fund سرمایه احتیاطی
deposit fund account حساب تشکیل سرمایه
deposit fund account اعتبار تشکیل سرمایه
european monetary fund صندوق پولی اروپا
personal deposit fund اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
army deposit fund پس انداز انفرادی افراد
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
chaplain activities fund اعتبار امور مذهبی
social insurance fund صندوق بیمههای اجتماعی
chaplain activities fund اعتبارمسجد
international monetary fund صندوق بین المللی پول
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
exchanged stabilization fund صندوق تثبیت ارز
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com