Dictiornary-Farsi | crest level | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
crest level	یال


Other Matches

crest	به بالاترین درجه رسیدن
crest	ستیغ
crest	تاج سد
crest	مانع
crest	نوک
crest	خط الراس
crest	کاکل
crest	یال
crest	قله
crest	یال [حیوانات و جانور شناسی]
crest	نوک تیزی راس خاکریز
crest	بالاترین درجه
crest value	جریان بیشینه
crest	تاج
crest	کلاله
crest fallen	سرافگنده
crest fallen	خوار
crest fallen	تاج
military crest	خط الراس نظامی
crest clearance	بازی نوک پیچ
crest clearing	محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
crest elevation	فرازای ستیغ تراز ستیغ
crest elevation	فرازای تاج
crest fallen	افتاده
hill crest	قله تپه
hill crest	نوک تپه
crest of spillway	سرآبسطحسد
hill crest	خط الراس
included angle of crest	فرجه ستیغ
centre of crest circle	مرکز خمیدگی
centre of crest circle	مرکز انحنای ستیغ
arch center for crest	مرکز قوس ستیغ
downstream radius of crest	شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
crest clearing graph	نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
arch center for crest	مرکزانحنای ستیغ
arch center for crest	مرکز خمیدگی ستیغ
central angle at crest	فرجه ستیغ
level	کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level	استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level	مسطح
level	سطح ارتفاع
level	همسطح
level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
A level	مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
O level	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level	نمرهی قبولی در این امتحانات
he did his level best	انچه از دستش برامدکرد
level best	خیلی عالی
level best	خیلی خوب
level best	بسیارعالی
on the level <idiom>	درستکار ،بی غل وغش
he did his level best	کوتاهی نکرد
level	تراز کردن تراز
level	همسطح کردن
level	میزان
level	الت ترازگیری
level	هموار
level	سطح برابر
level	هم تراز
level	هم پایه
level	یک نواخت
level	یک دست
level	موزون هدف گیری
level	ترازسازی
level	سطح
level	تراز
to level off	مسطح شدن [ناحیه ای]
to level off	یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level to	تراز کردن
level with each other	برابر
level out	یکنواخت کردن
level out	برابر کردن
level with each other	در یک تراز
level	ترازکردن
level	مسطح شدن
level	مستقیم
level	تراز سطح افقی افقی کردن
level	پایه
level	رده
level	مسطح کردن
level	نشانه گرفتن
level	هدف در خط دید شماقرارگرفت
level	تراز بنایی
one level address	تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address	آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
nesting level	سطح اشیانهای
operating level	سطح فعالیت
one level memory	حافظه یک سطحی
operating level	سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
optimal level	سطح بهینه
significance level	سطح معناداری
level surface	سطح تراز
signal level	سطح سیگنال
signal level	سطح علامت
rotational level	تراز چرخشی
reorder level	مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level	سطح سفارش مجدد
protection level	سطح حفافت
price level	سطح قیمت
level tone	اهنگ یکنواخت
level two cache	حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
power level	تراز توان
pezometeric level	سطح پیزومتری
one level address	کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
oil level	سطح روغن
mean sea level	میانگین سطح دریا
low level	کم ارزش
low level	پایین
low level	سقف پرواز کوتاه
mean sea level	سطح متوسط دریا
mean sea level	سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level	ارتفاع متوسط از سطح دریا
manning level	درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level	سطح تثبیت
low level	مقام پست وکوچک
multi level	چند سطحی
low level	در ارتفاع کم
noise level	سطح پارازیت
noise level	میزان خش
nesting level	سطح لانهای
low level	نزدیک سطح زمین
nesting level	سطح تو در تویی
n level logic	منطق N سطحی
level wind	وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
low level	پست
low level	فرومایه
low level	در سطح پایین
low level	سطحی
speed level	مرحله سرعت
spirit level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
builder level	تراز بنایی
upper level	سطحبالایی
still water level	سطحسکونآب
lower level	سطحپائینی
skill level	پایه مهارت فنی
alidade level	دستگاهسمتنما
top-level	بلند پایه
top-level	کهبدان
top-level	افراد عالیرتبه
top-level	توسط افراد عالیرتبه
split-level	سه نیم اشکوبی
bubble level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
speed level	سطح سرعت
camper level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
split-level	چند سطحی
level-headed	معقولانه
level-headed	متعادل
transition level	سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level	با شن کش صاف کردن
to draw level	بحریف رسیدن
to draw level	باحریف برابرشدن
tilting level	تراز حباب دار
surveyor's level	ترازنقشه برداری
surveyor's level	تراز مساحی یا پیمایش
storage level	تراز ذخیره تراز مخزن
storage level	تراز خزانه
stock level	سطح ذخیره انبار
stock level	سطح انبار
sound level	شدت صوت
sound level	شدت نسبی صوت
trophic level	تراز خوراکی
two level logic	منطق دوسطحی
level-headed	ترازخوی
level-headed	راستبین
level-headed	معقول
white level	تراز سفید
water level	سطح اب
water level	سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level	تراز اب
wage level	سطح مزد
voltage level	سطح فشارالکتریکی
voltage level	سطح ولتاژ
virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine	زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store	انباره دو سطحی
skill level	پایه مهارت
input level	سطح ورودی
back level	نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
base level	تهتراز
black level	تراز سیاه
bottom level	تراز کف
builder's level	تراز بنائی
sea level	سطح دریا
chance level	سطح تصادفی
code level	تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
compensation level	تراز موازنه
confidence level	درجه اطمینان
impedance level	مقاومت موجی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
background level	الودگی متن الودگی زمینه
adaptation level	سطح انطباق
advanced level	پیشرفته
input level	سطح دریافتی
injection level	سطح تزریق
initial level	سطح اولیه
advanced level	پایه مهارت عالی در سطح عالی
allowable level	تراز مجاز
aspiration level	سطح انتظار
datum level	سطح اب دریا