Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English
Persian
critical angle
زاویه بحرانی
Search result with all words
critical angle of attack
زاویه حمله بحرانی
critical angle of attack
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack
زاویه حمله
Other Matches
critical
وخیم
critical
خطرناک
critical
وخیم انتقادی قابل تامل
critical
واقع درمرحله انتقال
self critical
انتقاد کننده از خود
critical value
ارزش بحرانی
critical
منتقدانه
critical
وخیم نکوهشی
critical
انتقادی
critical
بحرانی
critical
شاخص
critical
حساس
critical
مهم
critical
حیاتی بحرانی
critical damping
میرائی بحرانی
critical damping
میرائی اپریودیک
critical damping
خفیدگی بحرانی
critical current
شدت بحرانی
critical coupling
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical coupling
تزویج بحرانی
critical concentration
میزان تمرکز بحرانی
critical date
مدت زمان بحرانی
critical deformation
تغییر شکل بحرانی
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical frequency
فرکانس مرزی
critical region
منطقه بحرانی
critical flow
جریان بحرانی
critical frequency
فرکانس بحرانی
critical facility
تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical facility
تاسیسات حساس
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical depth
عمق بحرانی
critical density
چگالی بحرانی
critical speed
سرعت بحرانی
critical assembly
ترتیب بحرانی
critical area
ناحیه بحرانی
critical temperature
دمای بحرانی
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
critical values
مقادیر شاخص
critical velocity
سرعت بحرانی
critical resistance
مقاومت بحرانی
critical valve
مقدار بحرانی
critical amplification
تقویت بحرانی
critical altitude
ارتفاع بحرانی
mission critical
که شرکت شما به آن بستگی دارد
mission critical
برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
critical altitude
ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical activity
فعالیت بحرانی
critical region
ناحیه شاخص
critical resistance
مقدار مقاومت بحرانی
critical height
ارتفاع بحرانی
critical region
ناحیه بحرانی
Critical Regonalism
منطقه ی بحرانی
critical path
مسیر بحرانی
critical path
مسیربحرانی
critical materials
تجهیزات مهم
critical position
پوزیسیون حساس
critical mass
جرم بحرانی
critical mass
توده حساس
critical mass
توده مهم
critical magnitude
اندازه بحرانی
critical materials
اقلام حیاتی و مهم
critical period
دوره بحرانی
critical isotherm
منحنی هم دمای بحرانی
critical ratio
بهر شاخص
critical pressure
فشار بحرانی
critical pollution
الودگی بحرانی
critical point
نقطه فرود در پرش با اسکی
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical point
نقطه بحرانی
critical period
دوره شاخص
critical limit
حد بحرانی
critical frequency
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical item
اقلام حیاتی اقلام مهم
critical intelligence
اطلاعات حیاتی
critical intelligence
اطلاعات مهم
critical item
اماد حساس
critical isotherm
هم دمای بحرانی
critical point
نقطه بحرانی
critical height
بلندی بحرانی
critical build up resistance
مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
critical grid bias
ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical incidents technique
شیوه رویدادهای شاخص
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
critical grid current
شدت بحرانی شبکه
thermal critical point
نقطه توقف
critical raynold's number
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
critical voltage parabola
شلجمی مقدار ولت قطع
critical heat flux
شارحرارتی بحرانی
critical heat flux
چگالی جریان شبکه
critical grid voltage
ولتاژ بحرانی شبکه
critical mach number
عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical flicker frequency
بسامد شاخص در سوسو زدن
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
critical infinte cylinder
قطر بحرانی استوانه
critical backing pressure
فشار حد خلاء بحرانی
critical degree of polymerization
درجه بحرانی بسپارش
critical cooling rate
میزان سرد کنندگی بحرانی
critical closing speed
سرعت بحرانی پایین
critical wave legth
طول موج بحرانی
critical grid current
جریان بحرانی شبکه
critical molecular mass
جرم مولکولی بحرانی
critical anode distance
فاصله بحرانی اندی
critical path analysis
تحلیل مسیر بحرانی
critical path analysis
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical path analysis
منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path method
سی پی ام
critical path analysis
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path method
روش مسیر بحرانی
Things are coming to a critical juncture .
کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
angle t
زاویه راسی بین خط دیدبان و خط هدف
angle t
زاویه تی
have an angle
بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
گوشه
right angle
زاویه قائمه
right angle
راستگوشه
angle
قلاب ماهیگیری
angle
زاویه
angle
کنج
angle
قلاب ماهی گیری
angle
ماهیگیری
angle
باقلاب ماهی گرفتن
angle
دام گستردن دسیسه کردن
angle
تیزی یا گوشه هر چیزی
soild angle
زاویه فضایی
solid angle
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
solid angle
زاویه فضایی
spherical angle
زاویه مرکزی
straight angle
زاویه 081 درجه
target angle
زاویه هدف
the vertex of an angle
راس زاویه :تارک گوشه
tilt angle
زاویه انحراف
tilt angle
زاویه تمایل به طرفین
torsional angle
زاویه پیچشی
vectorical angle
زاویه برداری
slope angle
زاویه شیب
slew angle
زاویه غیرقائمه
range angle
زاویه بردی هواپیما
range angle
زاویه مربوط به برد مورب هدف
reflection angle
زاویه بازتابش
relief angle
زاویه ازاد
relief angle
زاویه خلاصی
round angle
زاویه 063 درجه
prediction angle
زاویه سبقت
seat angle
نبشی نشیمن
sidereal angle
زاویه نجومی
prediction angle
زاویه حرکت پیش بینی شده هدف
viewing angle
زاویه دید
visual angle
زاویه دید
angle-roll
ابزار گرد
angle-round
نبش گرد
angle-shaft
[ستون تزئینی در گوشه خارجی ساختمان]
angle-tie
مهار قطری
angle-tie
مهار گوشه
angle-volute
[طومار پیچیده شده در گوشه سرستون یونی و کرنتی]
equal angle
آهن نبشی
interlan angle
زاویه داخلی
angle bracket
پرانتز شکسته
drift angle
زاویه سوق
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
angle-modillion
دستک زیر قرنیز
web angle
جفت نبشی تیر
wind angle
زاویه باد
working angle
زاویه موثر
zero angle cut
برش با زاویه صفر
high angle
تیر قائم
salient angle
زاویهبرجسته
angle-stone
سنگ نبش
angle-fillet
[ابزار مغزی برای پوشاندن درزهای داخلی]
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
angle-capital
سرستون گوشه ای
half angle
نیمساز
dive angle
زاویه شیرجه هواپیما
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
diffraction angle
زاویه پراش
dependum angle
زاویه ته دنده
dehedral angle
زاویه دو وجهی
deflection angle
زاویه انحراف
hour angle
زاویه نصف النهارجغرافیایی
deflection angle
زاویه خمش
cutting angle
زاویه برش
cutting angle
سطح برنده تیغه برش
cutting angle
زوایای بین سطوح قطعه کارکه باید بریده شود
parallactic angle
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
hour angle
زاویه ساعتی
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
draft angle
زاویه انحراف یا شیب
drift angle
زاویه انحراف مسیر
drift angle
زاویه انحراف از سمت حرکت
gyro angle
زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
gyro angle
سمت پرتاب اژدر
helix angle
زاویه مارپیچ
fusion angle
زاویه فوزیون
flare angle
زاویه گسترش یا گشادگی
flap angle
زاویه فلپ
facial angle
زاویه دیدfascia
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com