Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
critical coupling	تزویج بحرانی
critical coupling	کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
Other Matches
coupling	نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
coupling	جفت شدگی
coupling	جفت ساز
coupling	جفت اتصال
coupling	جفت کردن
coupling	جفتگری
coupling	چفت کردن
coupling	بهم وصل کردن اتصالیها
coupling	اتصال
coupling	پیوست
coupling	جفت شدگی اتصال درگیری
coupling	جفت شدن
dc coupling	جفت شدگی جریان مستقیم
r c coupling	جفتگری مقاومتی
coupling	مفصل
coupling	کوپلینگ
coupling	تزویج
coupling resistance	مقاومت پیوست
impedance coupling	جفتگری با ناگذرایی
coupling resistance	مقاومت اتصالی
coupling probe	میله جفتگری
coupling valve	ارزش اتصال
impedance coupling	تزویج پیچک
impedance coupling	پیوست امپدانس
inductance coupling	پیوست القائی
coupling transformer	ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
hose coupling	پیوست لوله پلاستیکی
electron coupling	پیوست الکترونی
flange coupling	پیوست صفحهای
electric coupling	پیوست الکتریکی
electric coupling	تزویج الکتریکی
direct coupling	کوپلینگ مستقیم
direct coupling	جفتگری مستقیم
diazo coupling	جفت شدن دی ازویی
electromagnetic coupling	تزویج الکترومغناطیسی
electron coupling	تزویج الکترونی
resistance coupling	جفتگری مقاومتی
inductance coupling	تزویج اندوکتانس
inductive coupling	جفتگری القایی
inductive coupling	شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
spring coupling	کوپلینگ فنری
tight coupling	جفت شدگی
tight coupling	محکم
transformer coupling	جفتگری با مبدل
compression coupling	فشردگیرابط
coupling bolt	توپاتصال
coupling knuckle	برآمدگیاتصال
hydraulic coupling	اتصالهیدرولیک
pipe coupling	جفتسازلوله
reducing coupling	کمکردنجفتاتصال
spin coupling	جفت شدن اسپین
sleeve coupling	تزویج مفصلی
inductive coupling	پیوست القائی
input coupling	پیوست ورودی
input coupling	تزویج اولیه
transformer coupling	پیوست ترانسفورماتور
intermediate coupling	پیوست واسطه
loose coupling	جفتگری ضعیف
mains coupling	پیوست شبکه
oxidative coupling	جفت شدن اکسایشی
railroad coupling	پیوست یا تزویج راه اهن
sleeve coupling	پیوست تزویجی
trap coupling	بسترابط
coupling of circuits	پیوست مدارها
coupling of circuits	تزویج مدارات
coupling capacitor	خازن جفت ساز
coupling base	اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
coupling base	وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
conduit coupling	مهره ماسوره
clutch coupling	تزویج کلاج
clutch coupling	پیوست کلاج
close coupling	جفتگری قوی
clamp coupling	قید و بست
capacitive coupling	جفتگری خازنی
adjustable coupling	جفتگیری متغیر
coupling impedance	مقاومت فاهری پیوست
coupling capacitor	خازن اتصال
coupling capacity	فرفیت اتصالی
coupling coefficient	ضریب اتصال
coupling magent	اهنربای اتصال
coupling instability	نااستواری پیوست تزلزل تزویج
coupling instability	نااستواری اتصال
coupling factor	ضریب اتصال
coupling element	عنصر پیوست
coupling element	عنصر اتصال
coupling factor	ضریب پیوست
coupling impedance	امپدانس تزویج
coupling coil	سیم پیچ پیوست
coupling coil	سیم پیچ تزویج
coupling constant	ثابت جفت شدن
critical	واقع درمرحله انتقال
critical	وخیم انتقادی قابل تامل
critical value	ارزش بحرانی
critical	حیاتی بحرانی
critical	حساس
critical	مهم
critical	بحرانی
critical	شاخص
critical	وخیم
critical	انتقادی
critical	خطرناک
critical	وخیم نکوهشی
critical	منتقدانه
self critical	انتقاد کننده از خود
universal joint coupling	اتصال قفل کاردان
jaw clutch coupling	پیوست دندانه
impulse starter coupling	جفتگری ضربه ساز
coupling guide device	دستگاهحافظاتصال
coupling measuring set	دستگاه اندازه گیری اتصالی
coupling knuckle pin	برآمدگیسوزناتصال
jaw clutch coupling	درگیری دندانه
resistance capacitive coupling	جفتگری مقاومتی
quick disconnect coupling	کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
position coupling key	کلید اتصال
polaron coupling constant	ثابت جفت شدن پولارونها
flanged bolt coupling	اتصال فلانج و پیچ
main coupling transformer	ترانسفورماتور پیوست شبکه
magnetic coupling transformer	مبدل انتن
air hose coupling	دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
input coupling loop	حلقه پیوست ورودی
spin orbit coupling	جفت شدن اسپین- اوربیتال
critical region	منطقه بحرانی
critical temperature	درجه حرارت بحرانی
critical temperature	دمای بحرانی
critical region	ناحیه شاخص
critical speed	سرعت بحرانی
critical region	ناحیه بحرانی
critical resistance	مقدار مقاومت بحرانی
critical resistance	مقاومت بحرانی
critical values	مقادیر شاخص
critical isotherm	منحنی هم دمای بحرانی
Critical Regonalism	منطقه ی بحرانی
mission critical	که شرکت شما به آن بستگی دارد
critical path	مسیر بحرانی
critical point	نقطه بحرانی
critical velocity	سرعت بحرانی
critical valve	مقدار بحرانی
mission critical	برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
critical deformation	تغییر شکل بحرانی
critical concentration	میزان تمرکز بحرانی
critical height	ارتفاع بحرانی
critical height	بلندی بحرانی
critical intelligence	اطلاعات مهم
critical intelligence	اطلاعات حیاتی
critical isotherm	هم دمای بحرانی
critical item	اماد حساس
critical item	اقلام حیاتی اقلام مهم
critical limit	حد بحرانی
critical area	ناحیه بحرانی
critical magnitude	اندازه بحرانی
critical mass	توده مهم
critical current	شدت بحرانی
critical damping	خفیدگی بحرانی
critical density	چگالی بحرانی
critical depth	عمق بحرانی
critical engine	موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical error	خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical date	مدت زمان بحرانی
critical facility	تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical flow	جریان بحرانی
critical frequency	فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical frequency	فرکانس مرزی
critical frequency	فرکانس بحرانی
critical damping	میرائی بحرانی
critical damping	میرائی اپریودیک
critical mass	توده حساس
critical mass	جرم بحرانی
critical period	دوره شاخص
critical period	دوره بحرانی
critical facility	تاسیسات حساس
critical point	نقطه بحرانی
critical point	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical point	نقطه فرود در پرش با اسکی
critical pollution	الودگی بحرانی
critical position	پوزیسیون حساس
critical pressure	فشار بحرانی
critical ratio	بهر شاخص
critical activity	فعالیت بحرانی
critical altitude	ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical materials	اقلام حیاتی و مهم
critical materials	تجهیزات مهم
critical assembly	ترتیب بحرانی
critical path	مسیربحرانی
critical angle	زاویه بحرانی
critical amplification	تقویت بحرانی
critical altitude	ارتفاع بحرانی
critical build up resistance	مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
critical cooling rate	میزان سرد کنندگی بحرانی
thermal critical point	نقطه توقف
critical backing pressure	فشار حد خلاء بحرانی
critical angle of attack	زاویه حمله
critical angle of attack	زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack	زاویه حمله بحرانی
thermal critical point	نقطه تبدیل حرارتی
critical closing speed	سرعت بحرانی پایین
critical anode distance	فاصله بحرانی اندی
thermal critical point	نقطه ی بحرانی حرارتی
critical degree of polymerization	درجه بحرانی بسپارش
critical mach number	عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical molecular mass	جرم مولکولی بحرانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com