English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (7 milliseconds)
English Persian
critical damping خفیدگی بحرانی
critical damping میرائی اپریودیک
critical damping میرائی بحرانی
Other Matches
damping استهلاک
damping تضعیف
damping کاستن ازنوسانات دستگاه
damping تنظیم کار دستگاه
damping استهلاک ارتعاش
damping میرا شدن
damping میرایی
damping خفیدگی
damping تعدیل
damping تخفیف
damping خفگی
damping power امکان استهلاک
damping charactristics مشخصات خفه شدن ارتعاش
damping coefficient ضریب خفیدگی
damping coefficient ضریب میرایی
vibration damping میرایی نوسان
magnetic damping میرایی جریان فوکو
magnetic damping میرایی مغناطیسی
internal damping میرایی داخلی
electrodynamic damping استهلاک الکترودینامیکی
damping winding سیم پیچی میراکننده
damping vane پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
damping power قدرت میرایی
damping coil پیچک خفنده
damping factor نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
damping factor ضریب میرایی
damping force نیروی میران
damping of instrument خفیدگی سنجه
grid current damping میرایی جریان شبکه
magnetic damping system دستگاهتنظیممغناطیسی
critical value ارزش بحرانی
self critical انتقاد کننده از خود
critical مهم
critical حیاتی بحرانی
critical وخیم
critical خطرناک
critical وخیم انتقادی قابل تامل
critical واقع درمرحله انتقال
critical شاخص
critical حساس
critical وخیم نکوهشی
critical بحرانی
critical منتقدانه
critical انتقادی
critical region ناحیه شاخص
critical region منطقه بحرانی
critical region ناحیه بحرانی
critical resistance مقدار مقاومت بحرانی
critical resistance مقاومت بحرانی
critical speed سرعت بحرانی
critical ratio بهر شاخص
critical pressure فشار بحرانی
critical position پوزیسیون حساس
critical pollution الودگی بحرانی
critical period دوره شاخص
critical point نقطه بحرانی
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical point نقطه فرود در پرش با اسکی
critical temperature دمای بحرانی
critical temperature درجه حرارت بحرانی
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
mission critical برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
Critical Regonalism منطقه ی بحرانی
critical activity فعالیت بحرانی
critical altitude ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical altitude ارتفاع بحرانی
critical amplification تقویت بحرانی
critical angle زاویه بحرانی
critical velocity سرعت بحرانی
critical valve مقدار بحرانی
critical area ناحیه بحرانی
critical point نقطه بحرانی
critical period دوره بحرانی
critical frequency فرکانس بحرانی
critical item اماد حساس
critical isotherm منحنی هم دمای بحرانی
critical isotherm هم دمای بحرانی
critical intelligence اطلاعات حیاتی
critical height ارتفاع بحرانی
critical date مدت زمان بحرانی
critical deformation تغییر شکل بحرانی
critical density چگالی بحرانی
critical depth عمق بحرانی
critical engine موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical height بلندی بحرانی
critical facility تاسیسات حساس
critical flow جریان بحرانی
critical frequency فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical frequency فرکانس مرزی
critical item اقلام حیاتی اقلام مهم
critical limit حد بحرانی
critical concentration میزان تمرکز بحرانی
critical values مقادیر شاخص
critical path مسیر بحرانی
critical path مسیربحرانی
critical current شدت بحرانی
critical coupling کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical coupling تزویج بحرانی
critical materials تجهیزات مهم
critical materials اقلام حیاتی و مهم
critical intelligence اطلاعات مهم
critical mass جرم بحرانی
critical assembly ترتیب بحرانی
critical mass توده حساس
critical mass توده مهم
critical magnitude اندازه بحرانی
critical facility تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
critical molecular mass جرم مولکولی بحرانی
thermal critical point نقطه توقف
critical backing pressure فشار حد خلاء بحرانی
critical degree of polymerization درجه بحرانی بسپارش
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
critical build up resistance مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
critical closing speed سرعت بحرانی پایین
critical grid bias ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical grid current شدت بحرانی شبکه
critical incidents technique شیوه رویدادهای شاخص
critical cooling rate میزان سرد کنندگی بحرانی
critical path analysis تحلیل مسیر بحرانی
critical mach number عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
critical heat flux شارحرارتی بحرانی
critical path analysis استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical path analysis منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path method روش مسیر بحرانی
critical voltage parabola شلجمی مقدار ولت قطع
critical wave legth طول موج بحرانی
critical grid current جریان بحرانی شبکه
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
critical flicker frequency بسامد شاخص در سوسو زدن
critical grid voltage ولتاژ بحرانی شبکه
critical heat flux چگالی جریان شبکه
critical infinte cylinder قطر بحرانی استوانه
critical angle of attack زاویه حمله بحرانی
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack زاویه حمله
critical anode distance فاصله بحرانی اندی
critical path method سی پی ام
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
Things are coming to a critical juncture . کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process. این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com