Dictiornary-Farsi | critical degree of polymerization | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
critical degree of polymerization	درجه بحرانی بسپارش


Other Matches

degree of polymerization	درجه بسپارش
average degree of polymerization	درجه متوسط بسپارش
weight average degree of polymerization	میانگین وزنی درجه بسپارش
number average degree of polymerization	میانگین عددی درجه بسپارش
polymerization	ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
polymerization	بسپارش
polymerization	پولیمریزه شدن
step polymerization	بسپارش مرحلهای
stepwise polymerization	بسپارش مرحلهای
stereopecific polymerization	بسپارش فضا ویژه
condensation polymerization	بسپارش تراکمی
suspension polymerization	بسپارش تعلیقی
cationic polymerization	بسپارش کاتیونی
mass polymerization	بسپارش تودهای
bulk polymerization	بسپارش تودهای
solution polymerization	بسپارش محلولی
anionic polymerization	بسپارش انیونی
addition polymerization	بسپارش زنجیری
emulsion polymerization	بسپارش امولسیونی
interfacical polymerization	بسپارش در سطح مشترک
ionic polymerization	بسپارش یونی
chain polymerization	بسپارش افزایشی
pearl polymerization	بسپارش مرواریدی
chain polymerization	بسپارش زنجیری
addition polymerization	بسپارش افزایشی
chain growth polymerization	بسپارش زنجیری
chain growth polymerization	بسپارش افزایشی
step reaction polymerization	بسپارش مرحلهای
step growth polymerization	بسپارش مرحلهای
ring opening polymerization	بسپارش حلقه گشا
radical ion polymerization	بسپارش یونی رادیکال
free radical polymerization	بسپارش رادیکالی
fixed bed polymerization	بسپارش در بستر ثابت
fluid bed polymerization	بسپارش در بستر سیال
p in the second degree	شریک جرم
in a less degree	کمتر
degree	زینه
third degree	رتبه سوم
third degree	درجه سوم
first-degree	درجهیک
to a degree	تادرجه زیادی
to p to the degree of m.a	نائل شدن به درجه A.
(the) third degree <idiom>	بتفصیل پرسیدن
degree	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
degree	درجه
degree	رتبه
degree	رتبه بندی کردن
degree	اندازه
degree	پایه
degree	دیپلم یا درجه تحصیل
degree gradution	تقسیم بندی درجهای
degree of shrinkage	ضریب افت
degree gradution	مقیاس درجهای
degree of centralization	درجه تمرکز
degree of curve	درجه انحناء
degree opulence	درجه توانگری
degree of advancement	درجه پیشرفت
degree of crystalinity	درجه بلورینگی
degree of risk	میزان خطر
electrical degree	درجه الکتریکی
degree of shrinkage	ضریب جمع شدگی
degree of difficulty	درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
degree of precision	درجه دقت
degree of protection	میزان حفافت
degree of freedom	درجه ازادی
degree of dissociation	درجه تفکیک
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
degree of relationship	درجه خویشاوندی
degree of risk	شدت خطر شدت قبول خطر
degree of saturation	درجه اشباع
degree of compaction	درجه تراکم
first degree of readiness	station action
centigrade degree	درجه صدبخشی
baume degree	درجه بومه
arc degree	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
bachelor's degree	مدرک لیسانس
third degree of readiness	امادگی درجه سه
third degree of readiness	محل پدافندstations defense : syn
to the nth degree <idiom>	بالاترین وجه ممکن
conferred a degree	درجه دانشگاهی اعطا کردن
centigrade degree	زینه صدبخشی
poll degree	درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
kelvin degree	درجه کلوین
magnetic degree	زاویه مغناطیسی
oxidation degree	درجه اکسایش
principal in the first degree	مجرم اصلی
second degree burn	سوختگی درجه دوم
second degree of readiness	امادگی درجه دو
second degree of readiness	وضعیت زرد relaxed actionstation : syn
degree of arc	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
thirty degree cut	برش 03 درجه
fourth degree of readiness	امادگی درجه چهار
advancement degree of reaction	درجه پیشرفت واکنش
fourth degree of readiness	محل دریانوردی station cruising: syn
self critical	انتقاد کننده از خود
critical value	ارزش بحرانی
critical	بحرانی
critical	وخیم نکوهشی
critical	وخیم
critical	خطرناک
critical	وخیم انتقادی قابل تامل
critical	واقع درمرحله انتقال
critical	انتقادی
critical	حیاتی بحرانی
critical	منتقدانه
critical	شاخص
critical	حساس
critical	مهم
critical error	خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical engine	موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical depth	عمق بحرانی
critical density	چگالی بحرانی
critical damping	میرائی بحرانی
critical date	مدت زمان بحرانی
critical deformation	تغییر شکل بحرانی
critical facility	تاسیسات حساس
critical facility	تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical flow	جریان بحرانی
critical frequency	فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical frequency	فرکانس مرزی
critical height	بلندی بحرانی
critical frequency	فرکانس بحرانی
critical height	ارتفاع بحرانی
mission critical	برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
mission critical	که شرکت شما به آن بستگی دارد
critical point	نقطه بحرانی
critical altitude	ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical activity	فعالیت بحرانی
critical altitude	ارتفاع بحرانی
critical amplification	تقویت بحرانی
critical angle	زاویه بحرانی
critical area	ناحیه بحرانی
critical assembly	ترتیب بحرانی
critical concentration	میزان تمرکز بحرانی
critical coupling	تزویج بحرانی
critical coupling	کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical current	شدت بحرانی
critical damping	خفیدگی بحرانی
critical damping	میرائی اپریودیک
Critical Regonalism	منطقه ی بحرانی
critical region	ناحیه بحرانی
critical temperature	دمای بحرانی
critical point	نقطه فرود در پرش با اسکی
critical temperature	درجه حرارت بحرانی
critical point	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical materials	اقلام حیاتی و مهم
critical values	مقادیر شاخص
critical valve	مقدار بحرانی
critical velocity	سرعت بحرانی
critical ratio	بهر شاخص
critical region	منطقه بحرانی
critical region	ناحیه شاخص
critical resistance	مقدار مقاومت بحرانی
critical resistance	مقاومت بحرانی
critical pressure	فشار بحرانی
critical position	پوزیسیون حساس
critical pollution	الودگی بحرانی
critical speed	سرعت بحرانی
critical point	نقطه بحرانی
critical mass	توده مهم
critical materials	تجهیزات مهم
critical isotherm	هم دمای بحرانی
critical intelligence	اطلاعات مهم
critical intelligence	اطلاعات حیاتی
critical isotherm	منحنی هم دمای بحرانی
critical path	مسیر بحرانی
critical item	اماد حساس
critical item	اقلام حیاتی اقلام مهم
critical period	دوره شاخص
critical period	دوره بحرانی
critical mass	جرم بحرانی
critical mass	توده حساس
critical magnitude	اندازه بحرانی
critical limit	حد بحرانی
critical path	مسیربحرانی
thermal critical point	نقطه ی بحرانی حرارتی
critical raynold's number	عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
critical path analysis	استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical path analysis	منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis	تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path analysis	تحلیل مسیر بحرانی
critical path method	سی پی ام
thermal critical point	نقطه توقف
thermal critical point	نقطه تبدیل حرارتی
critical incidents technique	شیوه رویدادهای شاخص
critical voltage parabola	شلجمی مقدار ولت قطع
critical wave legth	طول موج بحرانی
critical infinte cylinder	قطر بحرانی استوانه
critical mach number	عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical grid bias	ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical grid current	شدت بحرانی شبکه
critical grid current	جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
critical grid voltage	ولتاژ بحرانی شبکه
critical heat flux	چگالی جریان شبکه
critical grid current	جریان بحرانی شبکه
critical molecular mass	جرم مولکولی بحرانی
critical flicker frequency	بسامد شاخص در سوسو زدن
critical backing pressure	فشار حد خلاء بحرانی
critical path method	روش مسیر بحرانی
critical angle of attack	زاویه حمله بحرانی

critical degree of polymerization

درجه بحرانی بسپارش