English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
critical frequency فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical frequency فرکانس مرزی
critical frequency فرکانس بحرانی
Search result with all words
critical flicker frequency بسامد شاخص در سوسو زدن
Other Matches
critical وخیم
critical خطرناک
critical وخیم انتقادی قابل تامل
critical واقع درمرحله انتقال
self critical انتقاد کننده از خود
critical value ارزش بحرانی
critical بحرانی
critical انتقادی
critical وخیم نکوهشی
critical منتقدانه
critical مهم
critical شاخص
critical حیاتی بحرانی
critical حساس
critical item اقلام حیاتی اقلام مهم
critical activity فعالیت بحرانی
critical altitude ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical altitude ارتفاع بحرانی
critical amplification تقویت بحرانی
critical area ناحیه بحرانی
critical assembly ترتیب بحرانی
critical concentration میزان تمرکز بحرانی
critical coupling کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical mass توده مهم
critical path مسیر بحرانی
critical magnitude اندازه بحرانی
critical path مسیربحرانی
critical materials تجهیزات مهم
critical materials اقلام حیاتی و مهم
critical mass جرم بحرانی
critical mass توده حساس
critical angle زاویه بحرانی
critical limit حد بحرانی
critical coupling تزویج بحرانی
critical current شدت بحرانی
critical facility تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical flow جریان بحرانی
critical height ارتفاع بحرانی
critical height بلندی بحرانی
critical intelligence اطلاعات مهم
critical intelligence اطلاعات حیاتی
critical isotherm هم دمای بحرانی
critical isotherm منحنی هم دمای بحرانی
critical facility تاسیسات حساس
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical damping خفیدگی بحرانی
critical damping میرائی اپریودیک
critical damping میرائی بحرانی
critical date مدت زمان بحرانی
critical deformation تغییر شکل بحرانی
critical density چگالی بحرانی
critical depth عمق بحرانی
critical engine موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical item اماد حساس
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
critical resistance مقدار مقاومت بحرانی
critical region ناحیه شاخص
critical region منطقه بحرانی
critical region ناحیه بحرانی
critical ratio بهر شاخص
critical pressure فشار بحرانی
critical position پوزیسیون حساس
critical pollution الودگی بحرانی
critical resistance مقاومت بحرانی
critical temperature دمای بحرانی
critical velocity سرعت بحرانی
mission critical برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
critical valve مقدار بحرانی
critical values مقادیر شاخص
critical temperature درجه حرارت بحرانی
critical speed سرعت بحرانی
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
Critical Regonalism منطقه ی بحرانی
critical point نقطه بحرانی
critical period دوره شاخص
critical point نقطه بحرانی
critical period دوره بحرانی
critical point نقطه فرود در پرش با اسکی
critical grid current شدت بحرانی شبکه
critical path analysis تحلیل مسیر بحرانی
critical molecular mass جرم مولکولی بحرانی
critical grid current جریان بحرانی شبکه
critical grid bias ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
critical voltage parabola شلجمی مقدار ولت قطع
critical grid voltage ولتاژ بحرانی شبکه
critical heat flux چگالی جریان شبکه
critical heat flux شارحرارتی بحرانی
critical path analysis تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical incidents technique شیوه رویدادهای شاخص
critical wave legth طول موج بحرانی
critical infinte cylinder قطر بحرانی استوانه
critical path method روش مسیر بحرانی
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack زاویه حمله
critical angle of attack زاویه حمله بحرانی
critical build up resistance مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
critical closing speed سرعت بحرانی پایین
critical cooling rate میزان سرد کنندگی بحرانی
critical backing pressure فشار حد خلاء بحرانی
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
critical path analysis استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical mach number عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical path method سی پی ام
critical degree of polymerization درجه بحرانی بسپارش
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point نقطه توقف
critical path analysis منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical anode distance فاصله بحرانی اندی
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
Things are coming to a critical juncture . کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process. این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
frequency بسامد
frequency تواتر
frequency تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency فراوانی تردد
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency تکرار
frequency فرکانس تناوب
frequency فراوانی
frequency کثرت وقوع
frequency فرکانس
frequency تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency stabilization پایدار نمودن فرکانس
frequency stabilizer پایدارکننده فرکانس
frequency standard استاندارد فرکانس
frequency synthesizer ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
frequency table جدول بسامد
frequency transformer مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
frequency tolerance میزان تغییر مجاز فرکانس
frequency stability پایداری فرکانس
frequency spectrum بیناب فرکانس
frequency spectrum طیف فرکانس
frequency sweep انحراف یا شیفت فرکانس
frequency shift انحراف یا شیفت فرکانس
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
frequency separation جداسازی فرکانس
frequency tripler دستگاه سه برابرکننده فرکانس
frequency triplication تریپلاژ فرکانس
impluse frequency فرکانس پالس
image frequency فرکانس تصویر
idle frequency فرکانس بی باری
hum frequency فرکانس اغتشاشات صوتی
high frequency فرکانس بالا
high frequency فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
high frequency بسامد بالا
high frequency پربسامد
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
group frequency بسامد گروهی
fundamental frequency بسامد اصلی
frequency variation تغییر یا نوسان فرکانس
frequency tuning تنظیم فرکانس
frequency response خم دامنه- بسامد
frequency response واکنش بسامدی
frequency modulated مدوله فرکانس
frequency modulation تلفیق بسامدی
frequency modulation تحمیل بسامدی
frequency modulation مدولاسیون فرکانس
frequency modulation تلفیق فرکانس
frequency modulator مدولاتور فرکانس
frequency of resonance فرکانس رزونانس
frequency multiplication افزایش فرکانس
frequency multiplier چند برابرکننده فرکانس
frequency of calls تراکم ترافیک
frequency of calls تراکم مکالمه
frequency of oscillations فرکانس نوسان
quenching frequency فرکانس نوسان
frequency mixture ترکیب فرکانس
frequency mixing ترکیب فرکانس
frequency of vibration تکرار ارتعاش
frequency respone پاسخ فرکانس
frequency resistering ثبت و ضبط فرکانس
frequency relay رله سلکتیو
frequency regulator رگولاتور فرکانس
frequency region ناحیه فرکانس
frequency region حیطه فرکانس
frequency recorder ضباط فرکانس
frequency recorder ثبات فرکانس
frequency range محدوده فرکانس نامی
frequency range حیطه فرکانس نامی
frequency polygon نمودار چند ضلعی بسامد
frequency plan طرح فرکانس
frequency parameter پارامتر فرکانس
frequency mixer مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
frequency monitor دستگاه کنترل فرکانس
impluse frequency فرکانس پولز
telephone frequency بسامه تلفنی
frequency function تابع تکرار [ریاضی]
telegraphic frequency فرکانس تلگرافی
sonic frequency بسامد صوتی
resting frequency بسامد سکوت
resonant frequency بسامد همنوا
relative frequency بسامد نسبی
radian frequency فرکانس زاویهای
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio frequency فرکانس بالا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com