English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (8 milliseconds)
English Persian
critical magnitude اندازه بحرانی
Other Matches
magnitude قدر مطلق
magnitude قدر
magnitude دامنه
magnitude شدت
magnitude سطح یا قدرت سیگنال یا متغیر
magnitude شدت قدرت
magnitude کشش
magnitude حیطه عمل
magnitude بزرگی
magnitude عظمت حجم
magnitude قدر اهمیت
magnitude شکوه
magnitude اندازه
magnitude مقدار
magnitude حجم
magnitude تعداد
signed magnitude مقدار علامت دار
sign magnitude علامت و مقدار
sign and magnitude علامت و مقدار
absolute magnitude قدر حقیقی
order of magnitude مرتبه بزرگی
absolute magnitude قدر مطلق
bolometric magnitude قدر تابش سنجی
apparent magnitude قدر فاهری
magnitude of alternating current دامنه جریان متناوب
self critical انتقاد کننده از خود
critical value ارزش بحرانی
critical واقع درمرحله انتقال
critical وخیم انتقادی قابل تامل
critical خطرناک
critical انتقادی
critical وخیم نکوهشی
critical بحرانی
critical منتقدانه
critical شاخص
critical وخیم
critical حیاتی بحرانی
critical مهم
critical حساس
critical period دوره بحرانی
critical period دوره شاخص
critical point نقطه بحرانی
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical point نقطه فرود در پرش با اسکی
critical position پوزیسیون حساس
critical pollution الودگی بحرانی
critical path مسیر بحرانی
critical path مسیربحرانی
critical item اقلام حیاتی اقلام مهم
critical isotherm منحنی هم دمای بحرانی
critical limit حد بحرانی
critical mass توده مهم
critical mass توده حساس
critical mass جرم بحرانی
critical materials اقلام حیاتی و مهم
critical item اماد حساس
critical materials تجهیزات مهم
critical pressure فشار بحرانی
critical values مقادیر شاخص
critical velocity سرعت بحرانی
mission critical برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
critical point نقطه بحرانی
critical temperature درجه حرارت بحرانی
critical ratio بهر شاخص
critical region ناحیه بحرانی
critical region منطقه بحرانی
critical region ناحیه شاخص
critical resistance مقدار مقاومت بحرانی
critical resistance مقاومت بحرانی
critical speed سرعت بحرانی
critical temperature دمای بحرانی
Critical Regonalism منطقه ی بحرانی
critical coupling تزویج بحرانی
critical engine موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical facility تاسیسات حساس
critical facility تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical frequency فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical valve مقدار بحرانی
critical frequency فرکانس بحرانی
critical assembly ترتیب بحرانی
critical depth عمق بحرانی
critical frequency فرکانس مرزی
critical coupling کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical current شدت بحرانی
critical damping خفیدگی بحرانی
critical damping میرائی اپریودیک
critical damping میرائی بحرانی
critical date مدت زمان بحرانی
critical deformation تغییر شکل بحرانی
critical concentration میزان تمرکز بحرانی
critical area ناحیه بحرانی
critical altitude ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical density چگالی بحرانی
critical height ارتفاع بحرانی
critical height بلندی بحرانی
critical activity فعالیت بحرانی
critical altitude ارتفاع بحرانی
critical amplification تقویت بحرانی
critical angle زاویه بحرانی
critical intelligence اطلاعات مهم
critical flow جریان بحرانی
critical intelligence اطلاعات حیاتی
critical isotherm هم دمای بحرانی
critical flicker frequency بسامد شاخص در سوسو زدن
critical backing pressure فشار حد خلاء بحرانی
critical voltage parabola شلجمی مقدار ولت قطع
critical closing speed سرعت بحرانی پایین
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point نقطه توقف
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
critical wave legth طول موج بحرانی
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack زاویه حمله بحرانی
critical angle of attack زاویه حمله
critical anode distance فاصله بحرانی اندی
critical build up resistance مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
critical cooling rate میزان سرد کنندگی بحرانی
critical path analysis تحلیل مسیر بحرانی
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
critical grid voltage ولتاژ بحرانی شبکه
critical molecular mass جرم مولکولی بحرانی
critical heat flux چگالی جریان شبکه
critical heat flux شارحرارتی بحرانی
critical incidents technique شیوه رویدادهای شاخص
critical mach number عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical path analysis استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical path analysis تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical infinte cylinder قطر بحرانی استوانه
critical degree of polymerization درجه بحرانی بسپارش
critical path analysis منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
critical grid bias ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical grid current شدت بحرانی شبکه
critical grid current جریان بحرانی شبکه
critical path method سی پی ام
critical path method روش مسیر بحرانی
Things are coming to a critical juncture . کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process. این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com