Dictiornary-Farsi | cross reaction | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
cross reaction	سطح مقطع


Other Matches

cross way=cross road	چهارراه
reaction	انعکاس
reaction	واکنشی
reaction	پرتو
reaction	انفعال عکس العمل
reaction	واکنش
reaction	عکس العمل
overall reaction	واکنش کل
reaction equation	معادله عکس العمل
reaction force	نیروی عکس العمل
chain reaction	واکنش زنجیری یاهستهای
reaction direction	جهتواکنش
chain reaction	واکنش زنجیری
reversible reaction	واکنشبرگشتپذیر
chain reaction	واکنش زنجیرهای
reaction key	کلید واکنش
reaction graph	گراف واکنش
reaction formation	واکنش وارونه
reaction equation	معادله واکنش
reaction engine	موتور عکس العملی
reaction drills	تمرینهای واکنشی
reaction turbine	توربین عکس العملی
redox reaction	واکنش اکسایش- کاهش
polyadiition reaction	واکنش چند افزایشی
precipitation reaction	واکنش رسوب دهنده
reaction turbin	توربین عکس العملی
quenching reaction	واکنش فرونشانی
reaction timer	زمان سنج واکنش
reaction chamber	اطاق واکنش
reaction chamber	محفظه فعل و انفعال
reaction coordinates	مختصات واکنش
reaction curve	منحنی واکنش
reaction curve	منحنی عکس العمل
adverse reaction	عوارض جانبی [اثر جانبی]
reaction of support	عکس العمل تکیه گاه
avoidance reaction	واکنش اجتنابی
backward reaction	واکنش برگشت
balanced reaction	واکنش موازنه شده
bimolecular reaction	واکنش دو مولکولی
reaction time	زمان واکنش
reaction turbin	توربین فشار زیاد
cannizzaro reaction	واکنش کانیزارو
reaction threshold	استانه واکنش
chemical reaction	واکنش شیمیایی
reaction time	زمان عکس العمل
circular reaction	واکنش چرخشی
cleavage reaction	واکنش گسسته شدن
concentred reaction	واکنش همزمان
reaction products	فراوردههای واکنش
conversion reaction	واکنش تبدیلی
acid reaction	واکنش اسیدی
consecutive reaction	واکنش پی در پی
addition reaction	واکنش افزایشی
condensation reaction	واکنش تراکمی
reaction potential	پتانسیل واکنش
alarm reaction	واکنش هشدار
aldol reaction	تراکم الدولی
aldol reaction	واکنش الدولی
reaction progress	پیشرفت واکنش
antarafacial reaction	واکنش دوزخی
armature reaction	واکنش ارمیچر
armature reaction	عکس العمل ارمیچر
reaction time	زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
reformatsky reaction	واکنش رفرماتسکی
adverse reaction	نتیجه جانبی
elementary reaction	جزء واکنش
elimination reaction	واکنش حذفی
emergency reaction	واکنش اضطرار
endothermic reaction	واکنش گرماگیر
exchanger reaction	واکنش تبادلی
exothermic reaction	واکنش گرماده
unimolecular reaction	واکنش تک مولکولی
false reaction	واکنش کاذب
shortening reaction	واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
forward reaction	واکنش رفت
wassermann reaction	ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
fugue reaction	واکنش گریز
side reaction	واکنش جانبی
transfer reaction	واکنش انتقالی
substitution reaction	واکنش استخلافی
adverse reaction	اثر فرعی
adverse reaction	اثر جانبی
cycloaddition reaction	واکنش حلقه زایی
deferred reaction	واکنش معوق
delayed reaction	واکنش درنگیده
displacement reaction	واکنش جانشینی
electrocyclic reaction	واکنش الکتروسیکلی
favorskii reaction	واکنش فاروسکی
thermonuclear reaction	واکنش گرما- هستهای
third order reaction	واکنش مرتبه سه
suprafacial reaction	واکنش تک رخی
grief reaction	واکنش سوگ
growth reaction	واکنش رشد
witting reaction	واکنش ویتیگ
shortening reaction	واکنش کوتاه سازی
second order reaction	واکنش مرتبه دوم
rate of reaction	سرعت واکنش
mass reaction	واکنش کلی
metabolic reaction	واکنش سوخت و سازی
net reaction	واکنش نتیجه
neutralization reaction	واکنش خنثی شدن
nuclear reaction	فرایند هستهای
nuclear reaction	واکنش هستهای
first order reaction	واکنش مرتبه یک
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
intermolecular reaction	واکنش بین مولکولی
intermediate reaction	واکنش واسطه
half reaction	نیم واکنش
haloform reaction	واکنش هالوفرم
heat of reaction	گرمای واکنش
heterogeneous reaction	واکنش ناهمگن
homogeneous reaction	واکنش همگن
insertion reaction	واکنش جایگیری
instantaneous reaction	واکنش انی
instantaneous reaction	واکنش فوری
ring clossure reaction	واکنش حلقه بندی
modulus of subgrade reaction	ضریب عکس العمل
wolf kishner reaction	واکنش ولف- کیشنر
symmetry allowed reaction	واکنش مجاز از لحاظ تقارن
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
controlled thermonuclear reaction	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
roasting reaction method	روش واکنش تشویهای
ring opening reaction	واکنش حلقه گشا
step reaction polymerization	بسپارش مرحلهای
coefficient of subgrade reaction	ضریب عکس العمل
cis addition reaction	واکنش افزایشی سیس
michael addition reaction	واکنش افزایشی مایکل
effective reaction potential	حد موثر نیرومندی واکنش
load reaction brake	ترمز فشار باد
hand to mouth reaction	واکنش دست به دهان بردن
half cell reaction	واکنش نیم سلول
average reaction rate	مقدار متوسط واکنش
reaction [answer, commentary]	نظر
reaction [answer, commentary]	رای
reaction [answer, commentary]	پاسخ
olefin metathesis reaction	واکنش مبادله اولفینی
acid catalyzed reaction	واکنش کاتالیزور شده با اسید
advancement degree of reaction	درجه پیشرفت واکنش
addition elimination reaction	واکنش افزایشی- حذفی
acute stress reaction	واکنش حاد فشار روانی
average reaction rate	سرعت متوسط واکنش
absolute reaction rate	سرعت واکنش مطلق
markovnikoff addition reaction	واکنش افزایشی مارکونیکوف
pseudo first order reaction	واکنش شبه مرتبه یک
oxidative addition reaction	واکنش افزایشی اکسایشی
oxidation reduction reaction	واکنش اکسایش- کاهش
law of additivity of reaction heat	قانون جمع پذیری گرمای واکنش
free radical chain reaction	واکنش زنجیری رادیکالی
cross over	درو از عقب
cross over	همگذری
cross out	قلم زدن
st.g's cross	چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
on the cross	بطوراریب
cross tell	خبر دادن
cross tell	پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
cross	عبور کردن
cross	عبوردادن
cross	پیوندزدن کج خلقی کردن
cross	خط بطلان کشیدن بر
cross	قلم کشیدن بروی
cross	نادرستی
cross	تقلب
cross	اختلاف مرافعه
cross	دورگه
cross	حدوسط ممزوج
cross	مصادف شدن با
cross	روبروشدن قطع کردن
cross	خلاف میل کسی رفتار کردن
cross	تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
cross	حرکت سمتی
cross	سانتر کردن
cross	ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross	عرضی
cross	پیوندی
cross	قطع کردن متقاطع کردن
cross	علامت ضربدر یاباضافه
cross	چلیپا
cross	خاج
to cross self	با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
to take the cross	صلیب بدوش گرفتن
cross	متقاطع
cross	علامت ضربدر در نقشه کشی
cross	دورگه کردن
cross	تقاطع
cross	صلیب
to be cross about something	دلخور بودن از چیزی
cross (something) out <idiom>	حذف کردن یاخط کشیدن روی چیزی
cross	گذشتن
greek cross	صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
maltese cross	صلیب
geneva cross	صلیب سرخ
cross-quarter	[آرایش گل چهار برگی]
cross-rib	دنده ی قوس
cross word	جدول معمائی
cross-rail	اسکلت چوبی
cross fertile	اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
cross that bridge when you come to it <idiom>	[به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
dedication cross	صلیب مقدس
cross-wing	[بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
Lantern-cross	صلیب سنگی