Dictiornary-Farsi | cross section of a road | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
cross section of a road	بخشعرضیجاده


Other Matches

cross section	نیمرخ عرضی
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section	مقطع
cross section	رویه برش
cross section	سطح مقطع عرضی
cross section	سطح مقطع
cross-section	سطح متقاطع
cross section	سطح مقطع موثر
cross section	برش عرضی
cross section	مقطع عرضی
cross section	برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section area	سطح مقطع
valley cross section	نیمرخ عرضی دره
cross section of an airbrush	بخشعرضیرنگپاش
absorption cross section	مقطع جذب
inelastic cross section	مقطع برخورد ناکشسان
shape of cross section	نیمرخ عرضی
cross section of a trunk	بخشعرضیتنهدرخت
cross section of a molar	قسمتهایمختلفدندانآسیا
circular cross section	مقطع گرد
cross road	چهارراه
cross road	محل تقاطع دو جاده چهارراه
cross road	تقاطع جاده
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
cross section of a refracting telescope	بخشعرضیبازتابتلسکوب
cross section of an arch dam	بخشعرضیهلالیسر
cross section of a reflecting telescope	قسمتمورببازتابتلسکوپ
cross section of a power plant	قسمتعرضینیروگاه
cross section of an embankment dam	گودالکنندهشده
cross section of a liquid compass	قسمتموربقطبنمایمایع
cross section of an electron microscope	بخشعرضیالکترودمغناطیسیمیکروسکوپ
cross section of a gravity dam	قسمت
cross section of a buttress dam	قسمتحایلموربسر
cross section of a reflex camera	قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
cross way=cross road	چهارراه
cross section of a muzzle-loading cannon	قسمتموربدهانهتوپ
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
cross section of a hydroelectric power station	قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
section	برش
t section	پروفیل " T "
t section	عضو " T "
section	رسددریایی یا هوایی
section	قبضه توپ
section	رسدتوپخانه
section	شعبه
section	برشگاه
section	رسد
section	جوخه
section	بخش قسمت
section	دسته
section	گروه دایره
section	قسمت قسمت کردن برش دادن
section	قطعه
section	قسمت
section	بخش
section	مقطع
section	نیمرخ
section out	شکستن موج بطور ناهموار
section	بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
z section	پروفیل "زد"
section	بره
program section	بخش تهیه برنامه ها
section charge	خرج چند قسمتی
accessory of section	قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
program section	بخش برنامه ها
advance section	قسمت جلویی
transversal section	برش عرضی
rail section	بخشریل
advance section	قسمت مقدم در منطقه مواصلات
horizontal section	برش افقی
personnel section	کارگزینی
personnel section	قسمت پرسنلی
half section	نیم مقطع
half section	نیم برش
gun section	رسدتوپ
honeycomb section	شانهعسل
phantom section	خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
section crew	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section chief	فرمانده رسد فرمانده قبضه
section chief	رئیس قبضه
main section	قسمتاصلی
section charge	خرج جزء جزء
pipe section	قسمتلوله
radio section	بخشرادیو
longitudinal section	نیمرخ طولی
control section	قسمت کنترل
radial section	برش شعاعی
rolled section	مقاطع نوردشده
box section	مقطع قوسی سکل
compact section	مقطع فشرده
dining section	قسمتغذاخوری
built up section	مقاطع مرکب
coil section	مقطع بوبین
range section	قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
root section	مقطع ریشه
center section	بال میانی
beaded section	شیار برجسته روی گچ وچوب
base section	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base section	بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
air section	رسد هوایی
control section	بخش کنترل
project section	بخش تهیه پروژه ها
aircraft section	قسمت هواپیمایی
flotation section	بخششناور
conic section	مقطع مخروطی
project section	بخش تهیه طرحها
properties of section	خواص مقاطع تیرها
auxiliary section	برش کومکی
longitudinal section	برش طولی
axial section	برش محوری
aircraft section	رسدهواپیمایی
gun section	یک قبضه توپ با نفرات
staff section	بخش ستادی
staff section	قسمت ستادی دسته سمبه
staff section	قطعات سمبه
standard section	پروفیل استاندارد
structural section	مقطع سازهای
enlisted section	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
in the non-smoking section	در قسمت غیر سیگاری ها
economic section	انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
transition section	مقطع تبدیل
oblique section	مقطع اریب
oblique section	مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
extruded section	پروفیل اشترانق پرس
section gang	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
ground section	بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
section hand	کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section leader	فرمانده رسد یا جوخه
section of dike	نیمرخ راه
section of valley	نیمرخ عرضی دره
golden section	برش زرین
gauging section	برش اندازه گیری
longitudinal section	برش طولی
gauging section	مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
full section	برش کامل
build up section	مقاطع مرکب
oblique section	برش اریب
data section	بخش داده ها
weaving section	منطقه همبری
section of a raspberry	قسمتهایمختلفتمشک
section of a log	قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a hazelnut	قسمتهایمختلففندوق
wing section	بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
working section	قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
section of a bulb	قسمتهایمختلفپیاز
regular section	پروفیل نرمال
sagittal section	قسمتهایزیرشکم
rectangular section	مقطع مستطیلی
butt section	قسمتهدف
weaving section	منطقه تقاطع
section of a strawberry	قسمتهایمختلفتوتفرنگی
section of a walnut	قسمتهایمختلفگردو
transverse section	مقطع عرضی
oblique section	مقطع مایل
transverse section	برش متقاطع
black section	گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
wallet section	قسمتکیفپول
trenched section	زیرگاه صندوقهای
crown section	برش در کلید قوس
tip section	قسمتنوک
trenched section	فرم صندوقهای تو گود
trough section	مقطع ناودانی
overflow section	قسمت سر ریز سد
winding crodd section	سطح مقطع سیم پیچی
standard egg section	مقطع تخم مرغی شکل معمولی
section of a berry: grape	قسمتهایمختلفانگورحبهای
Could we have a table in the non-smoking section?	آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
data control section	بخش کنترل داده
section of a legume: pea	قسمتهایمختلفبتولات
section of a capsule: poppy	قسمتهایمختلفکیسه
formwork at cirved section	قالب بندی در سطوح منحنی
He works in the production section .	درقسمت تولید کار می کند
intermediate frequency section	مقطع فرکانس میانی
section of a grain of wheat	قسمتهایتخممرغ
section of a silique: mustard	قسمتهایمختلفخردل
air ground section	قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
box section leg	ساق یا پایه بخشی از جعبه
box section bed	جعبه ماشینهای ابزار
horseshoe shaped section	مقطع نعل اسبی
egg shaped section	مقطع تخم مرغی
air traffic section	قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
air movement section	قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
air movement section	قسمت حرکات هوایی
wall stack section	بخشدودکشدیواری
section of a follicle: star anise	قسمتهایمختلفبرگه
section of a pome fruit: apple	قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
section of a stone fruit: peach	قسمتهایمختلفمیوههایهستهدار
gravity dam of triangular section	سد وزنی با نیمرخ مثلثی
road	خیابان
to take to the road	راهزن شدن
Are we on the right road for ... ?	آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
on the road <idiom>	سفر کردن
the road	شاهراه
the road	شارع عام
road	جاده
in the road	مانع راه
one way road	راه یک سویه
road	بجاده
road	معبر
road	طریق خیابان

cross section of a road

بخشعرضیجاده