Dictiornary-Farsi | cross section of an electron microscope | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
cross section of an electron microscope	بخشعرضیالکترودمغناطیسیمیکروسکوپ


Other Matches

electron microscope	میکروسکوپ الکترونی
electron microscope	میکروسکپ الکترونی
electron microscope	ذره بین الکترونی
electron microscope elements	ارکانمیکروسکوپالکترونی
cross section	رویه برش
cross-section	سطح متقاطع
cross section	مقطع عرضی
cross section	سطح مقطع عرضی
cross section	برش عرضی
cross section	سطح مقطع موثر
cross section	سطح مقطع
cross section	نیمرخ عرضی
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section	مقطع
cross section	برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section of a road	بخشعرضیجاده
cross section of a trunk	بخشعرضیتنهدرخت
circular cross section	مقطع گرد
cross section of a molar	قسمتهایمختلفدندانآسیا
absorption cross section	مقطع جذب
cross section area	سطح مقطع
cross section of an airbrush	بخشعرضیرنگپاش
shape of cross section	نیمرخ عرضی
valley cross section	نیمرخ عرضی دره
inelastic cross section	مقطع برخورد ناکشسان
cross section of an embankment dam	گودالکنندهشده
cross section of a liquid compass	قسمتموربقطبنمایمایع
cross section of a buttress dam	قسمتحایلموربسر
cross section of an arch dam	بخشعرضیهلالیسر
cross section of a gravity dam	قسمت
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
cross section of a reflex camera	قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
cross section of a reflecting telescope	قسمتمورببازتابتلسکوپ
cross section of a power plant	قسمتعرضینیروگاه
cross section of a refracting telescope	بخشعرضیبازتابتلسکوب
cross section of a hydroelectric power station	قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
cross section of a muzzle-loading cannon	قسمتموربدهانهتوپ
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
microscope	ریزبین
microscope	میکروسکپ
microscope	ذره بین
microscope	میکروسکوپ
phase microscope	طیف نما
blink microscope	میکروسکوپ چشمک زن
electronic microscope	میکروسکوپ الکترونی
electrostatic microscope	میکروسکپ الکتروستاتیکی
magnetic microscope	میکروسکپ مغناطیسی
proton microscope	میکروسکپ پروتونی
phase microscope	میکروسکپ طیف
high power microscope	میکروسکوپ پر قدرت
scanning tunneling microscope	میکروسکوپ تونل زنی پویشی
cross way=cross road	چهارراه
electron could	ابر الکترونی
electron	الکترون
electron	ذره الکترومغناطیسی
section	جوخه
section	رسد
section	رسددریایی یا هوایی
section	قبضه توپ
t section	عضو " T "
t section	پروفیل " T "
section	بخش
section	برش
section	مقطع
section	برشگاه
section	بخش قسمت
section	قطعه
section	دسته
section	گروه دایره
section	قسمت قسمت کردن برش دادن
section	قسمت
section	رسدتوپخانه
section	شعبه
section out	شکستن موج بطور ناهموار
z section	پروفیل "زد"
section	بره
section	بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section	نیمرخ
electron exchange	تبادل الکترون
electron flow	فلوی الکترون
electron energy	انرژی الکترون
electron hole	حفره الکترونی
electron flow	سیلان الکترون ها
electron mass	جرم الکترون
electron impact	برخورد الکترونها
electron impact	تصادم الکترونها
electron injector	الکترون افکن
electron gun	تفنگ الکترونی
electron gun	لوله پرتاب الکترون
electron gas	گاز الکترونی
electron flow	جریان الکترونی
electron gun	بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
electron jump	پرش الکترون
electron physics	فیزیک الکترونها
electron ray	اشعه الکترونی
electron recoil	بازگشت الکترون
electron sheath	پوسته الکترونی
electron shell	پوسته الکترون
electron shower	رگبار الکترونی
electron spin	اسپین الکترون
electron telescope	تلسکوپ الکترونی
electron theory	نظریه الکترونی
electron theory	نظریه الکترونها
electron theory	تئوری الکترونی
electron trajectory	مسیر الکترون
electron physics	فیزیک الکترونی
electron particle	ذره الکترونی
electron pairing	زوج شدن الکترون
electron lens	عدسی الکترونی
electron lens	لنز الکترونی
electron mirror	اینه الکترونی
electron multiplier	فزون ساز الکترون
electron multiplier	افزاینده الکترون
electron multiplier	چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
electron optics	نورشناخت الکترونیک
electron orbit	مدار گردش الکترون
electron orbit	مسیرگردش الکترون
electron pair	زوج الکترون حفره
electron pair	زوج الکترون
electron transition	انتقال الکترون
electron focusing	تمرکز الکترون
electron beam	باریکه الکترون
electron beam	رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
electron bombardment	بمباران الکترونی
electron bombbardment	بمباران الکتریکی
electron camera	دوربین الکترونی
electron capture	ربایش الکترونی
electron capture	جاذبه الکترونی
electron capture	الکترون گیراندازی
electron cascade	ابشار الکترونی
electron charge	بار الکترون
electron cloud	ابر الکترونی
electron beam	اشعه الکترون
electron beam	پرتو الکترون
electron beam	شعاع الکترون
electron spin	تنیدگی الکترون
delocalized electron	الکترون غیر مستقر
electron acceleration	شتاب الکترون
electron accelerator	شتاب دهنده الکترون
electron acceptor	پذیرنده الکترون
electron affinity	انرژی خروج
electron affinity	الکترون خواهی
electron attachment	پیوستگی یا وابستگی الکترون
electron avalanche	بهمن الکترون
electron beam	پرتوی الکترونی
electron beam	اشعه الکترونی
electron acceptor	الکترون پذیر
electron collector	الکترود گرداور
electron concentration	غلظت الکترون
electron diffraction	خمیدگی الکترون
electron diffraction	پراش الکترونی
electron discharge	تخلیه الکترونها
electron disintegration	فرو ریزش الکترونی
electron distribution	پخش الکترون
electron donor	دهنده الکترون
electron donor	الکترون ده
electron drift	رانش الکترون
electron emission	صدور الکترون
electron emitter	منبع الکترون
electron emmission	انتشار الکترون
electron density	چگالی الکترونی
electron density	چگالی الکترونها
electron deceleration	کندی حرکت الکترون
electron conduction	هدایت الکترون
electron configuration	ارایش الکترونی
electron coupling	پیوست الکترونی
electron coupling	تزویج الکترونی
electron current	جریان الکترونی
electron current	جریان الکترونها
electron current	سیلان الکترونها
electron cutting	برش الکترونی
electron decay	تجزیه الکترون
electron decay	اضمحلال الکترون
electron deceleration	دیرکرد الکترون
electron energy	کارمایه ی الکترون
primary electron	الکترون اولیه
mass of the electron	جرم الکترون
valence electron	الکترون والانس
charge of the electron	بار الکترون
secondary electron	الکترون ثانوی
lone electron	الکترون تنها
inner shell electron	الکترون درونی
initiating electron	الکترون اغازگر
concentration of electron	چگالی الکترون
density of electron	چگالی الکترون
conduction electron	الکترون رسانایی
nonbonding electron	الکترون ناپیوندی
nuclear electron	الکترون هسته
positive electron	پوزیترون
photo electron	فوتو الکترون
photo electron	الکترون نوری
unpaired electron	الکترون جفت نشده
one electron atom	اتم تک الکترونی
odd electron	الکترون منفرد
valence electron	الکترون فرفیت
bound electron	الکترون بسته
valence electron	الکترون رسانایی
conduction electron	الکترون رسانش
antibonding electron	الکترون ضد پیوندی
electron volt	الکترون ولت