Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
crown green bowls
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
Other Matches
bowls
بازی بولینگ
bowls
قدح
bowls
جام
bowls
کاسه
bowls
کاسه رهنما
bowls
باتوپ بازی کردن
bowls
مسابقه وجشن بازی بولینگ
finger bowls
افتابه
finger bowls
لگن
finger bowls
لگن یا طاس دستشویی
She had three bowls of soup.
سه کاسه سوپ خورد
long bowls
جنگ دور رادور
crown
ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown
ستیغ سره
crown
تاج گذاری کردن پوشاندن
crown
کلید طاق
crown
تاج قهرمانی
crown
تحدب
crown
راس قله
crown
کوژی
crown saw
اره استوانهای
crown
تاج دندان
crown
حد کمال
crown
بالای هرچیزی
crown
فرق سر
crown
تاج
crown section
برش در کلید قوس
crown stopper
سر بطری پهن
crown top
کلاهک
crown top
تاج
crown tree
شمع
crown wheel
چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
half crown
سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
heir to the crown
ولی عهد
crown paper
کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
crown of the caves way
قسمت میان سنگ فرش)
crown of arch
کلید طاق
crown of arch
مهره طاق
crown law
قانون جزائی
crown land
خالصه
crown-plate
بالشتک
crown imperial
گل سرنگون
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
crown cornice
کتیبه اصلی
crown cornice
قرنیز اصلی
Crown Princesses
ولیعهد
the crown of the teeth
قسمت بیرونی دندان
Crown Princesses
همسر ولیعهد
Crown Princess
ولیعهد
crown block
قرقرهراس
Crown Princess
همسر ولیعهد
the crown of the teeth
دندان بیرونی
crown tine
نوکشاخ
the crown of the head
فرق سر
southern crown
اکلیل جنوبی
piston crown
تاج پیستون
feather crown
پرتاجیشکل
crown court
دادگاهیدر انگلستانو ولز
crown jewels
جواهرآلاتسلطنتی
mural crown
ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
olive crown
تاج زیتون
crown moulding
گچ بری تاجی شکل
crown knot
گره تاج
crown-tile
سفال تیزه
Crown Prince
نایب السلطنه
Crown Prince
ولیعهد
crown-steps
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
Crown Princes
ولیعهد
Crown Princes
نایب السلطنه
crown-strut
[شمع پشتبند عمودی]
crown-steeple
منارک برج
counsel for the crown
وکیل عمومی
crown colony
بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
crown debt
وام بدولت
crown glass
شیشه گردیاچرخی
crown debt
طلب دولتی بستانکاری دولتی
crown ether
اتر تاجی
crown gear
چرخ دنده محدب
crown-post
تیرک عمودی
counsel for the crown
دادیار
law officers of the crown
دادستان
downstream profile at crown
نیمرخ پایاب در کلید
law officers of the crown
وکیل عمومی دادیار
downstream profile at crown
نیمرخ کلید در پایین دست
green
سبزیجات
green
سبز
through the green
منطقه قابل استفاده در بازی گلف
green
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green
معتدل
green
خرم
green
سبزشدن
green
سبزه چمن
green
سبز کردن
green
ترو تازه نارس
green
بی تجربه
green
تازه
green
<idiom>
green PC
رایانه زیست بوم دوستانه
green
رنگ سبز
green PC
رایانه سبز
green roof
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
green beans
لوبیا سبز
village green
میدان دهکده
sea green
رنگ سبز مایل بابی
mead green
سبز چمنی
to incline to green
بسیبزی زدن
to incline to green
یا مایل بودن
sap green
رنگ زرد مایل به سبز سیر
to turn green
سبز رنگ شدن
long green
دلار کاغذی پشت سبز
malachite green
سبز مالاشیت
green concrete
بتن تازه
long green
اسکناس پشت سبز
olive green
رنگ سبز زیتونی روشن
pace of the green
سرعت گوی
pea green
زرد مایل بسبز
pea green
سبز نخودی
green stool
مدفوع سبز رنگ
[پزشکی]
pomona green
رنگ سبزو زردامیخته بهم که زردی ان بیشترنمایان باشد
Green architecture
[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
Green architecture
معماری سبز
green fingers
متبحردرپرورشگیاهانوسبزیجات
Green Paper
برگهنظرخواهی
Green Party
حزبسبز - حزبیکهبرایحفافتازمحیطزیستتلاشمیکند
green salad
سالادسبز
Light green.
رنگ سبز روشن
Dear Mr. Green .
آقای گرین عزیز ( محترم )
By the green grass .
کنار چمن های سبز وخرم
green thumb
<idiom>
green with envy
<idiom>
green with envy
از حسادت ترکیدن
as green as grass
<idiom>
کم تجربه و ناشی
deep green
رنگ سبز تند و تیره
Green Beret
تکاور - کماندو
bottle green
سبزپررنگ
Green Berets
سبز کلاهان
green card
کارت سبز
green cards
کارت سبز
green pepper
فلفل سبز
green peppers
فلفل سبز
green ball
توپسبز
green beam
شعلهیسبز
green cabbage
کلمسبز
green peas
نخودفرنگی
green russula
نوعیقارچسبز
green space
فضایسبز
green walnut
گردویتازه
practice green
شروعبهسبزشدن
prophet's green
رنگ سبز نبی
[این رنگ از ترکیب رنگ نیل یا همان رنگ آبی با رنگینه های زرد بدست آمده از گیاهان بوجود می آید و آنرا به رنگ اولین پرچم اسلام و یا گنبد حضرت خاتم الانبیا نسبت می دهند.]
kendal green
پارچه پشمی سبزرنگ
green jaundice
یرقان سبز
green dragon
ارن
green crop
علیق سبز
green crop
علف تازه
green corn
ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
green concrete
بتن تر
green concrete
بتن تازه ریخته شده
Green Book
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
green bone
نیزه ماهی
green dragon
فیل گوش
green dragon
لوف کبیر
green jaundice
سبزی
green house
گرمخانه
green house
گلخانه
green gun
لوله پرتاب سبز
green flag
پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
green eyed
حسود
green eye
حسد
green eye
رشک
green dragon
درافیون
green blind
نابینادربرابر رنگ سبز سبزکور
green bice
رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
bromocresol green
سبز برموکرزول
almond green
رنگ مغز پستهای
bowling green
چمن مخصوص بازی با گوی چوبی
pea-green
سبز نخودی
green belts
کمربند سبز
green belt
کمربند سبز
green revolution
انقلاب سبز
putting green
قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
dark green
سبزسیر
drive the green
با یک ضربه گوی را از نقطه اغاز به چمن نرم رساندن
green bean
لوبیای سبز
green alga
جلبک سبز
grass green
رنگ سبز چمنی
green light
چراغ سمت راست
forest green
رنگ سبز تیره مایل بزرد
forest green
سبز زیتونی
emerald green
سبززمردی
emerald green
زمردین
emerald green
زمردی
putting green
چمن سبز نزدیک محل سوراخ گلف
green manure
گیاهانی نظیر شبدرکه جهت تقویت زمین کشت میشوند
green wood
چوب تر
green room
انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
green run
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
green sand
ماسه تر
green vitriol
زاج سبز
green soap
صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
green vegetable
سبزی خوراکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com