English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
English Persian
crown imperial گل سرنگون
Other Matches
imperial امپراطوری مربوط به شاهنشاهی
imperial همایونی
imperial مجلل همایون
imperial با شکوه
imperial عالی
imperial پادشاهی امپراتوری
imperial با عظمت
imperial شاهنشاهی
Imperial Stair پله شاهانه
imperial roof سقفامپراتوری
Imperial Stair پله باشکوه
imperial moth پروانه بید بزرگ امریکایی
imperial institute بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
imperial gallon گالن پادشاهی برابر با6345/4لیتر
imperial decree درامد نامشروع
his imperial majecty اعلیحضرت همایون شاهنشاه
Imperial Silk Hunting Carpet فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
crown saw اره استوانهای
crown راس قله
crown بالای هرچیزی
crown تاج گذاری کردن پوشاندن
crown فرق سر
crown تاج
crown تاج دندان
crown ستیغ سره
crown ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown کلید طاق
crown حد کمال
crown کوژی
crown تحدب
crown تاج قهرمانی
piston crown تاج پیستون
crown tine نوکشاخ
crown block قرقرهراس
Crown Princesses ولیعهد
Crown Princesses همسر ولیعهد
Crown Princess ولیعهد
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
the crown of the teeth دندان بیرونی
the crown of the teeth قسمت بیرونی دندان
southern crown اکلیل جنوبی
olive crown تاج زیتون
Crown Princes نایب السلطنه
the crown of the head فرق سر
feather crown پرتاجیشکل
Crown Princes ولیعهد
Crown Prince نایب السلطنه
crown-steps لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
crown-tile سفال تیزه
crown-strut [شمع پشتبند عمودی]
crown-steeple منارک برج
crown-post تیرک عمودی
crown-plate بالشتک
crown moulding گچ بری تاجی شکل
crown glass شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
crown cornice کتیبه اصلی
crown cornice قرنیز اصلی
crown jewels جواهرآلاتسلطنتی
crown court دادگاهیدر انگلستانو ولز
Crown Princess همسر ولیعهد
Crown Prince ولیعهد
crown of arch کلید طاق
crown of arch مهره طاق
crown law قانون جزائی
crown land خالصه
crown knot گره تاج
counsel for the crown دادیار
crown glass شیشه گردیاچرخی
crown ether اتر تاجی
crown debt طلب دولتی بستانکاری دولتی
crown debt وام بدولت
crown colony بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
counsel for the crown وکیل عمومی
crown of the caves way قسمت میان سنگ فرش)
crown paper کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
crown section برش در کلید قوس
half crown سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
crown gear چرخ دنده محدب
crown wheel چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
crown tree شمع
crown top تاج
crown top کلاهک
crown stopper سر بطری پهن
heir to the crown ولی عهد
law officers of the crown دادستان
downstream profile at crown نیمرخ کلید در پایین دست
crown green bowls بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
downstream profile at crown نیمرخ پایاب در کلید
law officers of the crown وکیل عمومی دادیار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com