English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
cruising level سقف پرواز ثابت
cruising level افق پروازثابت
Other Matches
cruising عبور کردن
cruising سفر دریایی
cruising گشت زدن
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising speed سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
cruising range برد عملیاتی
cruising altitude ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
cruising altitude ارتفاع پرواز
cruising speed نواخت حرکت
cruising range شعاع عمل هواپیما یا کشتی
cruising speed سرعت دائمی اتومبیل
cruising station readiness of degree forth
cruising speed سرعت دریانوردی
level best خیلی عالی
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level مسطح
level سطح ارتفاع
level همسطح
level تراز کردن تراز
level همسطح کردن
level تراز بنایی
level best بسیارعالی
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
he did his level best کوتاهی نکرد
he did his level best انچه از دستش برامدکرد
level best خیلی خوب
level with each other در یک تراز
level with each other برابر
level out برابر کردن
level out یکنواخت کردن
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
on the level <idiom> درستکار ،بی غل وغش
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level هدف در خط دید شماقرارگرفت
level هم تراز
level سطح برابر
level هموار
level الت ترازگیری
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level میزان
level سطح
level تراز
level to تراز کردن
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
level هم پایه
level مستقیم
level مسطح کردن
level مسطح شدن
level نشانه گرفتن
level رده
level پایه
level تراز سطح افقی افقی کردن
level ترازکردن
level یک دست
level موزون هدف گیری
level یک نواخت
level ترازسازی
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
signal level سطح سیگنال
noise level سطح پارازیت
noise level میزان خش
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
operating level سطح فعالیت
nesting level سطح لانهای
nesting level سطح اشیانهای
nesting level سطح تو در تویی
signal level سطح علامت
rotational level تراز چرخشی
price level سطح قیمت
protection level سطح حفافت
power level تراز توان
pezometeric level سطح پیزومتری
oil level سطح روغن
reorder level سطح سفارش مجدد
optimal level سطح بهینه
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
one level memory حافظه یک سطحی
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
n level logic منطق N سطحی
multi level چند سطحی
mean sea level میانگین سطح دریا
low level در سطح پایین
low level مقام پست وکوچک
low level فرومایه
low level پست
speed level سطح سرعت
level wind وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
speed level مرحله سرعت
level two cache حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
level tone اهنگ یکنواخت
level surface سطح تراز
low level در ارتفاع کم
low level کم ارزش
mean sea level سطح متوسط دریا
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
bubble level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level سطح تثبیت
low level نزدیک سطح زمین
low level سطحی
low level سقف پرواز کوتاه
low level پایین
level rod شاخص
split-level سه نیم اشکوبی
split-level چند سطحی
level-headed معقولانه
level-headed متعادل
level-headed ترازخوی
level-headed راستبین
top-level توسط افراد عالیرتبه
top-level افراد عالیرتبه
top-level کهبدان
camper level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
builder level تراز بنایی
upper level سطحبالایی
still water level سطحسکونآب
lower level سطحپائینی
alidade level دستگاهسمتنما
top-level بلند پایه
level-headed معقول
to draw level باحریف برابرشدن
tilting level تراز حباب دار
surveyor's level ترازنقشه برداری
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
storage level تراز خزانه
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
sound level شدت صوت
sound level شدت نسبی صوت
skill level پایه مهارت فنی
skill level پایه مهارت
to draw level بحریف رسیدن
to rake level با شن کش صاف کردن
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
white level تراز سفید
water level سطح اب
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level تراز اب
wage level سطح مزد
voltage level سطح فشارالکتریکی
voltage level سطح ولتاژ
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store انباره دو سطحی
two level logic منطق دوسطحی
trophic level تراز خوراکی
significance level سطح معناداری
input level سطح دریافتی
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
base level تهتراز
black level تراز سیاه
bottom level تراز کف
builder's level تراز بنائی
chance level سطح تصادفی
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
compensation level تراز موازنه
gear level دسته دنده
confidence level درجه اطمینان
background level الودگی متن الودگی زمینه
background level تراز زمینه
acceptor level تراز گیرنده
injection level سطح تزریق
adaptation level سطح انطباق
advanced level پیشرفته
initial level سطح اولیه
advanced level پایه مهارت عالی در سطح عالی
allowable level تراز مجاز
aspiration level سطح انتظار
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impedance level مقاومت موجی
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
gear level تبدیل کردن
fermi level تراز فرمی
cross level حباب تراز افقی
donor level ترازدهنده
energy level تراز انرژی
energy level سطح انرژی
data level سطح داده
datum level سطح اب دریا
energy level تراز انژی
datum level سطح اب ازاد
dumpy level تراز دوربین دار
cross level ترازعرضی تراز چرخ
cross level افقی کردن
control level سطح کنترل اماد
crest level یال
gas level سطح بنزین
sea level سطح دریا
floor level کف
cross level تراز کردن
flight level سطح پرواز
flight level سطح ارتفاع پرواز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com