English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
English Persian
crumpled rose leaf چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
Other Matches
rose leaf برگ گل
crumpled مچاله کردن
crumpled از اطوانداختن
crumpled مچاله
d. leaf برگ سه گوش
leaf برگ
leaf گره آخر در ساختار درختی
leaf ورق زدن
leaf ورق
leaf لایه
leaf صفحه
leaf لنگه ورقه
leaf دندانه
leaf برگی شکل برگ دادن
leaf جوانه زدن
leaf fat لایه پیه دور گرده خوک
leaf bud غنچه برگ
leaf brass فوفه
leaf brass برنج ورقه
leaf brass تنکه برنج
leaf brake خم کن
to turn over a new leaf راه ورفتار خود را عوض کردن
gold leaf زرورق نازک
gold leaf ورقه طلای نازک
golden leaf زرورق
gate leaf بدنه دریچه سد
leaf mould خاک برگ دار
leaf spring فنر تیغهای
leaf node گوشوارک
leaf vegetables سبزیجاتبرگی
nose leaf لایهبینی
scale leaf برگقطعهای
vine leaf برگ مو
leaf axil رگبرگ
tea leaf تفالهچای
opening leaf لنگه واشو
fleshy leaf لایهگوشتی
turn over a new leaf <idiom> شروعی تازه
drop-leaf لایهلولاییمیز
acanthus leaf معماری بصورت دندانه برگ کنگری
window leaf لنگه پنجره
leaf margin مهرهشکلتدافعیچپ
foliage leaf برگ سبز
tea leaf برگ چای [از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
bay-leaf [تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
grape leaf برگ مو
seed leaf برگچه
seed leaf لپه
bay leaf برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
an acute leaf برگ نوک تیز
fig leaf لاپوش مخفی کننده
fig leaf برگ درخت انجیر
loose-leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
loose leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
sickle leaf برگ های داسی شکل [این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
fly leaf برگ سفید دراول واخرکتاب
foliage leaf برگ درخت
fall of the leaf پائیز
fall of the leaf برگ ریزان
entire leaf برگ درست
drop leaf رومیزی اویخته از اطراف میز
leaf of door لنگه در
door leaf لنگه در
floral leaf کاسبرگ
rose رنگ گلی سرخ کردن
the rose بادسرخ
the rose حمره
the rose باد مبارک
rose of may نرگس سفید
under the rose نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
rose گل سرخ
gold leaf electroscope الکتروسکپ با برگههای طلا
gold oak leaf برگ خرما
curled leaf border حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
bramble leaf fender دفرای لاستیکی
clover-leaf design طرح برگ شبدر
bramble leaf fender دفرای تایری
rose hip نوعیمیوهنارنجییاسرخرنگ
rose window پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
rose water گلاب زدن
rose water لطیف احساساتی
rose water لطافت
rose water گلاب
rose vinegar خیسانده گل سرخ در سرکه
rose red رنگ سرخ
rose motif نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
tea rose گل چای
He rose against the regime. بر ضد دولت قیام کرد
There is no rose without thorn . <proverb> هیچ گلى بى خار نیست .
as fair as a rose <idiom> مثل ماه
yellow rose گل زرد
as fresh as a rose <idiom> مثل هلوی پوست کنده
wind rose شقایق اگرمون
wind rose نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
cabbage rose طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
the rose of tehran زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
European rose طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
rose red گل سرخی
compass rose صفحه جهت یاب
musk rose گل مشکیجه
no rose without thorn گل بیخارنچیده است کسی
red rose گل سرخ
red rose گل سوری
rose bay خر زهره
rose bay گل معین التجاری
rose box الک ته لوله پمپ خن ناو
rose bud غنچه گل سرخ
rose bud دخترزیبا غنچهای
rose bush بته گل سرخ
monthly rose خطمی درختی
china rose خطمی مجلسی
monthly rose خطمی مجلسی
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
compass rose شمال نما
corn rose گل خشخاش
corn rose شقایق
damask rose گل محمدی
dog rose نوعی از گل نسرین
guelder rose بداغ
he rose from the ranks از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
rose rash کاذب
mallow rose گل خطمی
rose bush گلبن
rose chafer سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
rose cheeked گلعذار
rose fever تب بهاره
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
rose lipped یاقوت لب
rose lipped دارای لبهای گلگون
rose mallow گل خطمی
rose mallow گل پنیرک
rose of jericho کف مریم
rose of sharon بامیه شامی
rose preserve گل انگبین
rose preserve گلفند
rose rash سرخچه
rose rash بدل سرخک
rose red سرخ
rose diamond الماس فلامک
rose coloured گلی
rose cheeked گلچهره
rose colored گلی
rose cut دارای تراش فلامک
rose colored گلگون
rose coloured مبنی برخوش بینی
rose coloured گلگون
rose colour رنگ گلی
double-leaf bascule bridge اهرم دولایهپل
single-leaf bascule bridge اهرم پلمتحرک
A green leaf is the gift of a dervish . <proverb> برگ سبزى است تیفه درویش .
The smoke rose straight up. دود راست رفت بالا
rose-coloured spectacles عینک خوش بینی
life is not all rose culour در زندگی نوش ونیش باهم است
I planted the garden with rose – bushes . درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
look at the world through rose-colored glasses <idiom> خیلی مثبت بودن
see the world (things) through rose-colored glasses <idiom> فقط خوبیهای یکچیز را دیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com