English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
Other Matches
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
frequency changer مبدل فرکانس
frequency changer تغییر دهنده بسامد
conversion loss of frequency changer cry اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
changer کلید تبدیل
changer مبدل
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
changer صراف
changer تغییر دهنده
changer تعویض کننده
changer تبدیل میکند
changer عوض کننده
changer وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
pole changer تعویض کننده قطب
sex changer وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
money changer صراف
gender changer وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
aperture changer دهانهتعویض
image changer مبدل تصویر
polarity changer تغییر دهنده قطبش
pole changer تغییردهنده قطبش
automatic record changer گرام خودکار
If things changer one day then … اگر روزی ورق برگردد آنوقت ...
channel changer [rare for: remote control] فرمان از دور
channel changer [rare for: remote control] فرمان از راه دور
channel changer [rare for: remote control] کنترل از راه دور
channel changer [rare for: remote control] ریموت کنترل
channel changer [rare for: remote control] کنترل از دور
efficiency بازده سودمندی
efficiency خوب کار کردن
overall efficiency راندمان کلی
overall efficiency بازده کلی
efficiency کارایی
efficiency کارایی وسیله یا نفر شایستگی
efficiency عرضه
efficiency بازده
efficiency کارامدی
efficiency کفایت
efficiency راندمان
efficiency بهره وری
efficiency فعالیت مفید بازده
efficiency میزان لیاقت تولید
efficiency لیاقت
efficiency بهره
efficiency درجه تاثیر
efficiency اثر بخشی
efficiency ضریب انتفاع
efficiency قابلیت کاردانی
crystal زلال بلوری کردن
crystal بلور کوارتز
crystal بلور
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal شفاف
crystal کریستال
emission efficiency بازده کاتد
combat efficiency کارایی رزمی
combustion efficiency راندمان احتراق
combustion efficiency بازده احتراق
tax efficiency کارائی مالیاتی
commercial efficiency بازده صنعتی
component efficiency میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
average efficiency بازده متوسط
conversion efficiency بازده تبدیل
transformer efficiency بازده مبدل
total efficiency راندمان کل
ballistic efficiency کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
teacher efficiency کارامدی معلم
efficiency variance اختلاف بازدهی
volumetric efficiency بازده حجمی
efficiency variance تباین کارایی
energy efficiency بازده انرژی لومینسانس
efficiency unit واحد کارایی
efficiency point حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
efficiency of rectification بازده یکسوکنندگی
economic efficiency کارائی اقتصادی
thermal efficiency راندمان حرارتی
transformer efficiency راندمان ترانسفورماتور
rectifier efficiency بازده یکسوکننده
absolute efficiency کارائی مطلق
motor efficiency بازده موتور
generator efficiency بازده مولد
luminous efficiency راندمان روشنایی
ideal efficiency بازده ایده ال
maximum efficiency راندمان بیشینه
ideal efficiency راندمان ایده ال
mechanical efficiency کارایی مکانیکی
mechanical efficiency بازده مکانیکی
mechanical efficiency راندمان مکانیکی
maximum efficiency حداکثر کارائی
nozzle efficiency کارایی نازل
luminous efficiency ضریب روشنایی
radiation efficiency راندمان تابش
nozzle efficiency راندمان نازل
internal efficiency راندمان داخلی
high efficiency راندمان بالا
high efficiency ضریب بهره بالا
production efficiency کارائی در تولید
production efficiency کارائی تولید
increase of efficiency افزایش راندمان
predictive efficiency کارایی پیش بینی
injection efficiency بازده تزریق
maximum efficiency راندمان حداکثر
crystal rectifier دیود
crystal rectifier دو قطبی بلورین
crystal set اشکارساز کریستالی
crystal set گیرنده اشکارساز
crystal structure ساختار بلور
crystal system دستگاه بلور
crystal pulling بلور پردازی
crystal plane صفحه بلور
crystal lattice شبکه کریستالی
crystal lattice شبکه بلور
crystal microphone میکروفون بلوری
crystal mixer ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator نوسان ساز کریستالی
crystal pendant اویز
crystal pickup پیکاپ بلورین
crystal set رادیوی ترانزیستوری
crystal plane سطح کریستالی
crystal pickup پیک اپ کریستالی
crystal plane سطح بلوری
crystal lattice شبکه بلوری
crystal transducer مبدل
crystal transducer کریستالی
mixed crystal کریستال امیخته
molecular crystal بلور مولکولی
monovalent crystal بلور تک والانسی
pizoelectric crystal کریستال پیزوالکتریک
filter crystal کریستال صافی
quartz crystal بلور کوارتز
quasi crystal شبه بلور
mixed crystal کریستال مخلوط
metal crystal بلور فلز
ionic crystal بلور یونی
crystal water اب تبلور
host crystal بلور زمینه
host crystal بلور میزبان
iceland crystal بلور ایسلند
ideal crystal کریستال ایده ال
rock crystal سنگ بلور
detecting crystal بلور اشکارساز
distorted crystal بلور واپیچیده
single crystal تک بلور
crystal clear واضح-مبرهن
crystal allotropy چند شکلی بلور
crystal balls انتن رادار
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
valence crystal بلور کووالانسی
covalent crystal بلور کووالانسی
colored crystal بلور سنگین
x cut crystal کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
cast crystal بلور ریخته
crystal diode دیود بلوری
I cant do any crystal – gazing . علم غیب که ندارم
liquid crystal کریستال مایع
crystal button ریسهکریستالی
crystal drop اشککریستالی
atomic crystal بلور اتمی
as clear as crystal <idiom> مثل اشک چشم [زلال]
crystal axis محور کریستال
crystal filter صافی بلورین
crystal gazer ساحر یا جادوگر
crystal glass بلور
crystal growth رشد بلور
crystal lattic شبکه کریستالی
crystal ball انتن رادار
crystal energy انرژی بلور
crystal diode دیود
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal control تنظیم با بلور
crystal defect نقص بلور
crystal lattice شبکه بلورین
crystal detector اشکارساز بلورین
crystal gazing بلور بینی
crystal grain دانه بلوری
equity versus efficiency برابری در مقابل کارائی
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
margine efficiency of capital نرخ مورد نظر هر کس ازسرمایه گذاری خود
margine efficiency of capital بازده نهایی سرمایه
marginal efficiency of investment کارائی نهائی سرمایه گذاری
marginal efficiency of capital کارائی نهائی سرمایه
margin efficiency of investment بازده نهایی سرمایه گذاری
lamp bulb efficiency بازده لامپ
energy conversion efficiency راندمان تبدیل انرژی
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
crystal growth affinity رشد خواهی بلور
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
liquid crystal displays کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
hexagonal crystal system سیستم کریستال شش گوش
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
crystal field theory نظریه میدان بلور
interplanar crystal spacing فاصله بین صفحهای
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
crystal ball stopper گلوله بلوری شیشه لیموناد
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com