Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
English
Persian
crystal microphone
میکروفون بلوری
Other Matches
microphone
میکروفن
microphone
بلندگو
microphone
بابلند گوصحبت کردن
microphone
میکروفون
microphone
دهنی
microphone
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
ribbon microphone
میکروفن نواری
built-in microphone
میکروفن
microphone stand
پایه میکروفون
microphone boom
تیرکمیکروفن
intercom microphone
میکروفنداخلی
microphone transformer
مبدل میکروفون
ribbon microphone
میکروفون نواری
microphone diagram
ممبران یا دیاگرام میکروفن
microphone current
جریان میکروفن
contact microphone
میکروفون کنتاکتی
dynamic microphone
میکروفون دینامیکی
lapel microphone
میکروفون یقهای
velocity microphone
میکروفون نواری
microphone amplifier
تقویت کننده میکروفن
microphone battery
باطری میکروفن
microphone button
کپسول میکروفون
microphone button
تکمه میکروفن
carbon microphone
میکروفون زغالی
microphone cable
کابل میکروفن
microphone cable
سیم میکروفن
microphone capsule
کپسول دهنی
microphone circuit
مدار میکروفن
microphone connection
اتصال میکروفن
condenser microphone
میکروفون خازنی
microphone pre amplifier
پیش فزون ساز میکروفون
low power microphone
میکروفن با قدرت خروجی کم
microphone boom tripod
سهپایهتیرکمیکروفن
single button carbon microphone
میکروفون تک زغالی
double button carbon microphone
میکروفون دو زغالی
crystal
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal
کریستال
crystal
بلور کوارتز
crystal
بلور
crystal
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal
شفاف
crystal
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal
ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal
زلال بلوری کردن
metal crystal
بلور فلز
ionic crystal
بلور یونی
crystal transducer
کریستالی
crystal water
اب تبلور
detecting crystal
بلور اشکارساز
distorted crystal
بلور واپیچیده
iceland crystal
بلور ایسلند
filter crystal
کریستال صافی
host crystal
بلور زمینه
host crystal
بلور میزبان
ideal crystal
کریستال ایده ال
crystal transducer
مبدل
as clear as crystal
<idiom>
مثل اشک چشم
[زلال]
crystal button
ریسهکریستالی
single crystal
تک بلور
x cut crystal
کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
rock crystal
سنگ بلور
crystal balls
انتن رادار
quasi crystal
شبه بلور
quartz crystal
بلور کوارتز
pizoelectric crystal
کریستال پیزوالکتریک
monovalent crystal
بلور تک والانسی
molecular crystal
بلور مولکولی
mixed crystal
کریستال امیخته
mixed crystal
کریستال مخلوط
crystal drop
اشککریستالی
crystal clear
واضح-مبرهن
I cant do any crystal – gazing .
علم غیب که ندارم
crystal ball
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal diode
دیود
crystal energy
انرژی بلور
crystal filter
صافی بلورین
crystal gazer
ساحر یا جادوگر
crystal gazing
بلور بینی
crystal glass
بلور
crystal grain
دانه بلوری
crystal growth
رشد بلور
crystal lattic
شبکه کریستالی
crystal lattice
شبکه بلورین
crystal lattice
شبکه بلوری
crystal diode
دیود بلوری
crystal detector
اشکارساز بلورین
crystal defect
نقص بلور
crystal balls
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball
انتن رادار
liquid crystal
کریستال مایع
atomic crystal
بلور اتمی
cast crystal
بلور ریخته
colored crystal
بلور سنگین
covalent crystal
بلور کووالانسی
valence crystal
بلور کووالانسی
crystal allotropy
چند شکلی بلور
crystal axis
محور کریستال
crystal control
تنظیم با بلور
crystal lattice
شبکه کریستالی
crystal lattice
شبکه بلور
crystal set
گیرنده اشکارساز
crystal pickup
پیک اپ کریستالی
crystal plane
سطح کریستالی
crystal plane
سطح بلوری
crystal plane
صفحه بلور
crystal set
اشکارساز کریستالی
crystal set
رادیوی ترانزیستوری
crystal rectifier
دو قطبی بلورین
crystal pulling
بلور پردازی
crystal rectifier
دیود
crystal mixer
ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator
نوسان ساز کریستالی
crystal system
دستگاه بلور
crystal pickup
پیکاپ بلورین
crystal pendant
اویز
crystal structure
ساختار بلور
crystal video rectifier
یکسوکننده بلورین ویدئو
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
burnout of a crystal rectifier
سوختن یکسوکننده دیودی
liquid-crystal display
نمایشکریستالمایع
liquid crystal displays
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
interplanar crystal spacing
فاصله بین صفحهای
inert gas crystal
بلور گازهای بی اثر
crystal field theory
نظریه میدان بلور
crystal growth affinity
رشد خواهی بلور
hexagonal crystal system
سیستم کریستال شش گوش
frequency changer crystal
بلور تغییر دهنده بسامد
crystal ball stopper
گلوله بلوری شیشه لیموناد
noble gas crystal
بلور گازهای بی اثر
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball.
مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal frequency changer efficiency
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
current sensitivity of a crystal rectifi
حساسیت یکسوکننده بلورین
crystal field stabilization energy
انرژی پایداری میدان بلور
electrostatic crystal field theory
نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight.
مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com