English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
English Persian
curb weight وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
Other Matches
weight average molecular weight میانگین وزنی وزن مولکولی
to curb somebody کسی را تحت کنترل درآوردن
curb برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curb محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curb جلوگیری لبه پیاده رو
curb بازداشت
curb زنجیر
curb جدول
curb rein افسارزنجیر
curb hook قلاباتصال
curb bit تیغهزنجیر
bit curb هویزه
kerb=curb لبه
curb chain زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
kerb=curb جدول
kerb=curb حاشیه
curb-roof شیروانی چهار تکه
to curb one's anger خشم خودرافرونشاندن
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
weight میزان
self weight ویژه وزن
weight لنگر
self weight خود وزن
it is of no weight قدرواهمیتی ندارد
weight in وزن کشی
weight بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
weight قطعه سرب درکیف زین برای جبران کمبودوزن اسب
weight وزن دادن
weight وزن
weight بارکردن
weight سنگین کردن
weight چیزسنگین
weight سنگینی
weight نزن
weight سنگ وزنه
weight گرانی
weight فشار
the weight is kilogrammes ان 5 کیلوگرم است
specific weight سنگینی ویژه
to carry weight نفوذ یا اهمیت داشتن
the weight is kilogrammes وزن
specific weight وزن ویژه
statistical weight وزن اماری
specific weight وزن مخصوص
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
short weight وزنه کم
molecular weight وزن مولکولی
molecular weight جرم مولکولی
net weight وزن کلی
net weight وزن خالص
operating weight وزن عملیاتی
paper weight کاغذ نگهدار
paper weight وزنه
ramp weight حداکثر وزن ممکن هواپیما
statistical weight احتمال ترمودینامیکی
short weight سنگ کم
milliequvalent weight وزن هم ارز میلی گرمی
total weight وزن کل
unit weight وزن مخصوص
weight ton تن سنگین
weight training بدن سازی
weight zone مربع وزن گلوله
wet weight وزن خالص مایعاتی که معمولا هنگام کارکردن وجوددارند
where is the kilogramme weight ? سنگ کیلوگرم کجاست
sliding weight وزنمتحرک
weight trainer مربیوزنه
weight trainer آموزندهوزنه
You are going to gain weight. if you let yourself go. اگر جلوی خودت را نگیری چاق می شوی
pull one's weight <idiom> کارها را تقسیم کردن
put on weight <idiom> افزایش وزن
throw one's weight around <idiom> ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن
to lose weight لاغر شدن
carpet weight وزن فرش
light-weight سر خالی
weight throw پرتاب وزنه
weight the sugar قند را بکشید
unit weight وزن واحد
unladen weight وزن ناخالص خودرو
weight and measures سنگ و اندازه
weight belt کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
weight function تابع وزنی
weight index شاخص موزون
weight lifter وزنه بردار
weight lifting وزنه برداری
weight man پرتابگر وزنه یا چکش پرتابگر چکش
weight of solids وزن ذرات
weight percent درصد وزنی
weight program تمرین وزنه برداری
weight ratio نسبت وزن
unladen weight وزن کامل خودرو
middle weight میانه
counter weight وزنه تعادل
fixed weight وزن ثابت
formula weight وزن فرمولی
basis weight وزن پایه
avoirdupois weight اوزان و مقیاسات اجناس
atomic weight wt.at :symb
atomic weight جرم اتمی
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
cross weight وزن ناخالص
gross weight وزن کل
gross weight وزن کل هواپیما یاخودرو با بار وزن خالص
gross weight وزن ناویژه
dead weight وزن بی اوار
equivalent weight وزن هم ارز
equivalent weight وزن معادل
counter weight پاسنگ
counter weight وزنه مقابل
certificate of weight گواهی وزن
weight by volume وزن حجمی
volumetric weight وزن حجمی
design take off weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
brake weight لنگر
bow weight وزن کمان
draw weight نیروی لازم برای کشیدن زه
drop weight وزن سقوطی
beta weight وزن بتا
bat weight وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
empty weight وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
gross weight وزن ناخالص
gross weight وزن با فرف
landing weight وزن فرود
landing weight وزن با هنگام تخلیه
letter weight کاغذ نگاه دار
make-weight سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
light weight سبک وزن در اصطلاح کشتی و مشت زنی و مانندانها
make weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
make weight سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
where is the kilogramme weight ? وزنه ....
dead weight وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight خودوزن
dead weight ویژه وزن
maximum take off weight حداکثر وزن برخاستن
make-weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
landed weight وزن کالا هنگام تخلیه
he is half your weight وزن او نصف وزن شما است
heavy weight سنگین وزن
heavy weight 18+ کیلوگرم
heavy weight 001 کیلوگرم
atomic weight وزن اتمی
heavy weight 38+ کیلوگرم
middle weight میان وزن
dead weight وزن خشکه
laden weight وزن کلی خودرو با بار
it pulls its weight نسبت به سنگینی خودش خوب می کشد
To weight the pros and cons of something. خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
light weight concrete بتن سبک
aitcraft operating weight وزن اصلی هواپیما
ankle/wrist weight کمربندلاغری
To weight up the pros and cons of something . مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
maximum landing weight حداکثر وزن فرود
gram formula weight وزن فرمولی به گرم
gram moleculare weight وزن مولکول گرم
special weight race مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
sash balancing weight وزنه متعادل کننده
sash balancing weight پارسنگ
power to weight ratio نسبت وزن اتومبیل به نیروی اسب ان
size weight illusion خطای ادراکی اندازه- وزن
light weight cable کابل سبک
light weight concrete بتن سبک
light weight unit واحد ساختمانی سبک
molecular weight distribution توزیع وزن مولکولی
molecular weight determination تعیین وزن مولکولی
gram equivalent weight وزن هم ارز- گرم
gram equivalent weight وزن گرمی هم ارز
dead weight tonnage گنجایش باری
design gross weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design landing weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
design maximum weight حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
effective unit weight وزن مخصوص موثر
weight for age race مسابقه اسبها با وزنهای طبق جدول سنی
area weight balance ترازوی مسطح
weight and balance sheet برگ بازرسی تعادل وزن هواپیما
gram atomic weight وزن گرمی اتم
gram atomic weight وزن اتمی به گرم
governor balance weight وزنه تعادل رگولاتور
margin of difference of weight in coins حد ترخیص allowance
margin of difference of weight in coins حد ترخص
weight-driven clock mechanism مکانیزم ساعتپانولدار
zero air voids unit weight وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
number average molecular weight میانگین عددی وزن مولکولی
weight average degree of polymerization میانگین وزنی درجه بسپارش
tirtyfive pound weight throw مسابقه پرتاب چکش
He has no influence . He cuts no ice. He carries no weight دیگر کلاهش پشم ندارد ( فاقد نفوذ است )
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com