English Persian Dictionary - Beta version		  
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
English Persian
curry powders کاری
curry powders گردکاری
curry powders آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
Other Matches
curry مالیدن
curry کاری
curry زردچوبه هندی
curry شانه یا قشوکردن
curry پرداخت کردن چرم
curry comb قشو
curry comb قشوکردن
curry powder گردکاری
curry powder کاری
curry powder آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
curry favor <idiom> هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن برای دوستی ویا کمک
powders گرد زدن به
powders خاک
powders پودر
powders پودر صورت
powders گرد باروت
powders دینامیت
powders پودر زدن به
powders گردمالیدن بصورت گرد دراوردن
powders باروت
powders گرد
powders باروت ارد
powders سائیدن
powders برف خشک تازه
to curry favour [British E] /favor [American E] with somebody برای کسی خود شیرینی کردن
to curry favour [British E] /favor [American E] with somebody هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن
washing powders گرد صابون
washing powders صابون رختشویی
face powders سفیداب
face powders پودر بزک
face powders پودر صورت
Recent search history
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com